جلب ثالت و مسائل مربوط به جلب ثالث

جلب ثالت و مسائل مربوط به جلب ثالث

علی جباری

جلب ثالت و مسائل مربوط به جلب ثالث 

 

 

۱. مفهوم، موارد و مسائل مرتبط با جلب ثالث 

هریک از اصحاب دعوا که جلب شخص ثالثی را لازم بداند، می‌تواند تا پایان جلسه اول دادرسی جهات و دلایل خود را اظهار کرده و‌ ظرف سه روز پس از جلسه با تقدیم دادخواست از دادگاه درخواست جلب او را بنماید، چه دعوا در مرحله نخستین باشد یا تجدیدنظر. 

مقطع «تا پایان جلسه دادرسی» از تاریخ تقدیم دادخواست شروع می شود و تا هر زمان که جلسه اول دادرسی خاتمه نیافته ادامه دارد. به این ترتیب آخرین لحظه اولین جلسه دادرسی و پیش از  امضای صورت مجلس را می توان نقطه پایانی این مقطع به حساب آورد.

لذا جلب ثالث‌ ممکن است توسط‌ خواهان‌ يا‌ خوانده مطرح شده و براي دعوا يا‌ دفاع‌ باشد. براي نمونه، دارندة چک‌ بلامحل اگـر تمایل داشته باید علاوه بر دعـواي اولیه علیه صادرکننده، بر عليه ضامن‌ و ظهرنويس آن نيز طرح دعوا‌ تماید، چنین دعواهایی، دعواهايي جدا از دعواي اصـلي بـوده و امکام جلب ثـالث وجود ندارد، چـون لازمۀ دعواي‌ اصلي‌ نـبوده يا براي اثبات آن لازم‌ نيستند‌. 

در مقابل، خواهان در دعواي مطالبۀ جـهيزيه از همسرش، می‌تواند عليه مادر او دادخواست جـلب ثالث دهد تـا اثبات نماید چند قلم از جهیزیه که همسرش منکر آنها می‌باشد، به واقع جزء جهيزيه بوده و او آن اقلام را در خانۀ شوهر تلف کرده اسـت. در اين صورت، دادخواست جلب ثالث، به خواسته «مطالبه مـثل يا قـيمت اقـلام تلف شده جـهيزيه» است‌ و دادگاه مـي تـواند حکم به خواسته به وی نماید؛ زیرا، جهيزيه در تصرف همسر قرار داشته‌ و با اثبات دعواي جلب ثالث، زوج را مـتضامما به‌ تـحويل‌ مـثل‌ يا پرداخـت قيمت اقلام مزبور مـحکوم سازد. در حقیقت، ممکن‌ است خواهان يا‌ خوانده‌ بخواهد شاهدي را که از آمدن به دادگاه خودداري مي کند، به عنوان ثالث جلب نماید و از‌ اين‌ طـريق‌ او را وادار بـه حـضور در دادگاه‌ کند‌. به دیگر سخن، در مواردی أوضاع چنان است کـه وضعیتی همانند شـهادت،‌ به‌ نفع دادخواست دهنده فراهم‌ مي‌‌گردد؛ همانند مثالی که عليه مادر شوهر بابت تلف کردن بعضي از اقلام جهيزيه گفته شد که این موضوع در نهایت قرينه‌أي را عليه خواندة دعواي اصلي که در تصرف داشتن آن اقلام را انـکار مـي کرد، فراهم می‌سازد.

علاوه بر این، خوانده دعوا نیز مي‌تواند جلب ثالث‌ کند‌. او‌ اصولا دفاع مي کند و دفاع اگرچه مي تواند ادعا باشد، ولي معمولا دعوا نيست‌. چون‌ جـلب‌ ثـالث هميشه دعواست جلب ثالث توسط خوانده معمولا دعوايي تلقی می‌شود که او در‌ مقام‌ دفاع براي اثبات ادعاي خود طرح مي نماید. براي نمونه، خوانده در مقابل دادخواست‌ تنظيم سند رسـمي ملکی که فروخته است، فروشندة ملک بـه خـودش را به‌ جلب مي کند تا اثبات نماید هنوز سندي نگرفته است.

با این همه، باید توجه شود هرگاه دادگاه احراز نماید که جلب شخص ثالث به منظور تاخیر رسیدگی است می‌تواند دادخواست جلب را از دادخواست اصلی تفکیک نموده به هریک جداگانه رسیدگی کند. بنابراين ، اگر مطابق آنچه که گفته شد، دادگاه احراز نماید که‌ جلب ثالث براي اطاله دادرسي طرح شده است، رسیدگی جداگانه به آن باید‌ قبل‌ از رسيدگي به دعواي اصلي باشد‌، چون‌ رأي دعواي‌ اصلي‌ منوط‌ به رأي آن است‌.

 

۲. جلب ثالث در مرحله واخواهی :

دعواى جلب ثالث در هر يك از مراحل بدوى، واخواهى و تجديد نظر قابل طرح است. زمان طرح آن براى كسى كه در جلسه اول دادرسى دلايل و جهات خود را اظهار كرده است، تا سه روز پس از جلسه است. محكوم عليه غيابى اگر بخواهد شخص ثالثى را جلب كند، بايد دادخواست جلب را با دادخواست واخواهى به صورت توامان تسليم نمايد. بديهى است در اين صورت ناچار از پرداخت دو هزينه دادرسى خواهد بود

۳. جلب ثالث در مرحله تجدیدنظر :

در مرحله تجدیدنظرخواهی چون مراتب دعوی و دفاعیات طرفین دقیقاً مشخص است لذا جلب ثالث می بایست همراه با تقدیم تجدیدنظرخواهی در قالب دادخواست جلب ثالث مطرح گردد و صرف ابراز جلب ثالث در لایحه تجدید نظرخواهی کفایت نمی کند. 

در‌ اين باره ، جلب ثالثي که به تازگي در مرحلۀ تجديدنظر از رأي اصلي اقامه شود نيز‌ لاجرم‌ بسته‌ به نقض يا تأييد رأي اصلي در‌ رسيدگي‌ اوليۀ‌ تجديدنظر‌ به نحوی است که اگر رأي اصلي تأييد شود، به دادخواست جلب ثالث رسيدگي نمي شود، ولي اگر آن رأي نقض شود، بسته به اينکه رسيدگي‌ به پرونده به دادگاه صالح يا دادگاه صادرکننده ارسال شود يا در هـمان دادگـاه تـجديدنظر مورد رسيدگي قرار گيرد، درخواست جلب ثالث هم به تبع پرونده به دادگاه مرجوع اليه‌ ارسال‌ مـي ‌ ‌شـود. 

۴. تجدید نظرخواهی از نتیجه دعوایی که در آن جلب ثالث شده است:

به طور کلی، حکمی که در خصوص جلب ثالث صادر می‌شود، با حکم راجع به اصل دعوا قابل تجدیدنظر است، لذا حـکم صادره دربـارة جـلب ثـالث بـه طور مستقل از دعواي اصلي قابل تجديدنظرخواهي نیست. به دیگر سخن، پیوند ميان دعواي جلب ثـالث و دعـواي اصلي، به قدری است‌ کـه می‌توان گفت دعواي‌ جلب ثالث براي اثبات يا نفي دعواي اصلي طرح مي شود و رسـيدگي بـه دعواي‌ جلب‌ ثالث بـدون رسـيدگي به دعواي اصلي مي تواند ممکن نیست. بديهي‌ است رسيدگي به تجديدنظرخواهي از رأي دعواي جلب‌ ثالث‌ با رأي دعـواي اصـلي در مرحلۀ‌ تجديدنظر‌ هم‌ به‌ صورت‌ توأم خواهد بود‌.

۵. جلب ثالث در مرحله فرجام‌خواهی :

اصولا در مرحله فرجام‌حواهی امکان جلب ثالث وجود ندارد، لیکن ولي اگـر از رأي اصلي فرجام خواهي شده و آن رأي در ديوان نقض شود، تحت شرایطی امکان جلب ثالث وجود دارد. به نحوی که أولا، دادخواست جلب ثالث همزمان با دادخواست فرجام خواهی داده نشود، زیرا این امکان وجود دارد که رأي اصلي به دلایل مختلف، از جمله صدور حکم بیش از خواسته، نقض بلاارجاع شـود. در چنین مواردی مسلم است که دادخواست جلب ثالث نیز به همراه پرونده اصلی مختومه تلقی شده و بایگانی می‌شود. 

پس‌ در‌ صورت نقض رأي اصلي، اگر رأي، حکم بوده و علت نقض، عدم صلاحيت دادگاه نـباشد، پرونـده را بـه شعبۀ هم عرض دادگاه صادرکننده ارجاع مي کند، پس رأي طاري فـرجام‌ خواسته‌ نيز به همان شعبه ارجاع مي شود. پس بعد از نقض فرجامي هم مي توان دادخواست جلب ثالث جـديد داد، ولي بـراي بـرخورد نکردن آن با تأييد رأي اصلي‌ در‌ مرحلۀ‌ فرجامي يا با نقض بلاارجاع‌، تقديم‌ دادخـواست‌ جـلب ثالث جديد بايد بعد از ارجاع پرونده به دادگاه صادرکننده يا شعبۀ هم عرض يا دادگاه صالح باشد. در اين مورد نیز فـقط تـا پايان جلسۀ‌ اول دادرسي پذيرفته مي شود.

توصیه آخر در مورد جلب ثالت و مسائل مربوط به جلب ثالث :

به دوستان و همراهان گرامی توصیه می شود با توجه به پیچیدگی که جلب ثالث دارد حتما قبل از هر اقدامی با یک وکیل دادگستری مشورت نمایند.