قرار موقوفی تعقیب به عنوان قرار نهایی شکلی
قرار موقوفی تعقیب به عنوان قرار نهایی شکلی
همانطور که در مقالات سابق بیان نمودیم یک قرار نهایی است که شکلی می باشد یعنی قاضی وارد ماهیت پرونده نخواهد شد و به بررسی دلایل و موضوع پرونده نخواهد رسید.در این مقاله به بررسی قرار موقوفی تعقیب به عنوان قرار نهایی شکلی این موارد در قرار موقوفی تعقیب خواهیم پرداخت.
ماده قانونی قرار موقوفی تعقیب
قانونگذار برخی از موارد صدور قرار موقوفی تعقیب را صراحتاً در قانون بیان نموده و برخی را ذکر نکرده است ماده ۱۳ و ۲۰۲ قانون آیین دادرسی کیفری از جمله مواردی است که به صراحت موارد موقوفی تعقیب در آن ذکر شده است.
موارد صدور قرار موقوفی تعقیب
ماده ۱۳ در مورد صدور قرار موقوفی تعقیب
1-فوت متهم یا محکوم علیه، 2-رضایت شاکی در جرایمی که قابل گذشت هستند 3-متهم شامل عفو شود 4-درصورتی که مجازات و یا قانونی نسخ گردد 5- مرور زمان در مواردی امکانپذیر میباشد 6-در برخی موارد توبه متهم آخرین مورد اعتبار امر مختوم میباشد.
تمام این موارد، مواردی هستند که باعث میشوند تعقیب و پیگرد متهم موقوف و متوقف شود ماده ۲۰۲ نیز در خصوص هنگام ارتکاب جرم مطالبی را عنوان مینماید در این قسمت مقاله میخواهیم به شرح هر یک از موارد پیشگفته بپردازیم.
فوت متهم چگونه میتواند باعث شود که دادرسی متوقف شود؟
سوالی از شما دارم آیا میتوانیم علیه فردی که فوت شده شکایت نماییم؟ این شکایت ما چه نتیجهای دارد ؟در واقع نمیتوانیم فردی که فوت شده است را از سوی قبر بیرون کشیده و او را مجازات نماییم این چنین مجازاتی منطقی نیست و شاکی هم به دنبال مجازات فرد مرده نمیباشد چرا که این اقدام عاقلانه نیست و برای او سودی نخواهد داشت در مورد ۶ قانون آیین دادرسی کیفری بیان شده که اگر متهم یا فردی که حکم در رابطه با او صادر شده است فوت نماید نمیتوان او را مجازات نمود پس ناچار به صدور قرار توقف دادرسی هستیم.
مجازات شخصی و مالی
برخی از مجازاتها جنبه شخصی دارند مثلاً مجازاتهایی که بدن را مورد تنبیه قرار میدهند مانند مجازات شلاق یا حبس که نمیشود متهمی که فوت نموده را در حبس قرار داد یا شلاق زد چه بسا که این امر جنایت بر مرده محسوب میشود و جرم است ولی مجازاتهایی که جنبه شخصی ندارند ولی جنبه مالی دارند مثل پرداخت خسارت یا پرداخت جزای نقدی یا دیه .
این موارد از مواردی نیست که با فوت متهم از بین برود بلکه از ماترک متوفی هم قابلیت توقیف و برداشت دارد این مورد هم در مرحله تحقیقات عمل میشود هم در مرحله اجرای حکم .یعنی فرقی نمیکند که آن فردی که فوت شده است متهم باشد یا محکوم علیه یعنی هنوز در رابطه با او تحقیقات انجام میشود یا نه ،حکم در رابطه با او صادر شده است.
مطالبه دیه از متهم فوت شده
مطالبه دیه از متهم فوت شده در قانون آیین دادرسی کیفری سال 78
در خصوص دیه هم باید بگوییم که میتوان از ماترک متوفی، دیه شاکی یا مجنی علیه و اولیای دم پرداخت شود باید بدانید این مواردی که در فوق بیان نمودیم در آیین دادرسی کیفری سال ۷۸ بیان شده بود.
مطالبه دیه از متهم اگر او فوت نموده باشد مستند به قانون آیین دادرسی کیفری سال 92
در آیین دادرسی کیفری جدید که مصوب سال ۹۲ میباشد این موضوع تغییر نموده و در آن فرقی میان مجازات شخصی و مالی وجود ندارد در نتیجه اگر متهم در هر یک از مراحل دادرسی که باشد چه مرحله تحقیق ،فوت نموده باشد و یا محکوم شده باشد و فوت نماید باز هم دادرسی در رابطه با او متوقف خواهد شد پس جزای نقدی نیز لازم نیست که بعد از فوت متهم از اموال وی برداشت شود.
اما لازم است بدانید که قانون آیین دادرسی کیفری سال ۹۲ صرفاً در خصوص جزای نقدی این امر را بیان نموده و در خصوص پرداخت دیه رد مال یا خسارات همچنان باید از اموال متوفی این بدهیها تسویه شده و برداشت گردد وفات متهم در مطالبه آن ها تاثیری ندارد در هر مرحلهای که رخ دهد البته در چنین مواردی که متهم در مرحله تحقیقات فوت مینماید و هنوز حکمی در خصوص مطالبه دیه برای متهم صادر نشده است مجنی علیه یا اولیای دم میتوانند در صورتی که بخواهند یا مطالبه نمایند به دادگاه حقوقی مراجعه کنند.
طرح دعوای مطالبه دیه در دادگاه حقوقی از متهم فوت شده
توجه داشته باشید دعوایی که مطرح میشود باید به طرفیت تمامی ورثه متهم باشد و در صورتی که بیمه باید به قائم مقامی از متهم دیه را بپردازد علاوه بر ورثه متهم باید بیمه را هم طرف دعوا قرار داد البته ماده ۱۴ قانون مجازات اسلامی سال ۹۲ بیان نموده که اگر متهم در مرحله تحقیقات مقدماتی فوت نماید و قاضی قرار موقوفی تعقیب صادر کند در خصوص دیه موظف است که دادگاه کیفری تعیین تکلیف نماید و باید نسبت به این امر حکم دهد ماده ۵۰۶ و ۵۳۵ در خصوص فوت محکوم علیه هم همین امر را بیان مینماید.
اخذ ضرر و زیان از متهم فوت شده
باید بدانید که ضرر و زیان شاکی نیز علاوه بر مبلغ دیه میتواند از اموال متوفی برداشت شود و این طور نیست که با فوت متهم این حق از بین برود و اخذ آن مانند مطالبه دیه می باشد.
مسئول پرداخت دیه
نکته مهم این که فرقی نمیکند که پرداخت دیه باید توسط عاقله انجام شود یا توسط صندوق تامین خسارتهای بدنی و یا توسط خود متهم و یا حتی توسط شرکت بیمه. چرا که در تمام مواردی که باید نسبت به دیر تعیین تکلیف صورت بگیرد اگر متهم فوت شود قاضی مکلف میباشد که نسبت به آن رای دهد چرا که صدور قرار موقوفی تعقیب همیشه به معنای این نیست که پرونده به طور کامل بسته شده است.
توصیه آخر
موضوعات حقوقی یک امر کاملا تخصصی می باشد پس اگر گرفتار یک پرونده کیفری شده اید و نیاز به دریافت مشاوره در این خصوص دارید ما به شما توصیه می کنیم با وکلای متخصص کیفری مشاوره نمایید تا بهترین راهکار به شما ارائه شود در اگر در تهران هستید دفتر اصلی هم وکیل در تهران است و شما به راحتی می توانید با بهترین وکلای تهران مشاوره نمایید
اولین کسی باشید که نظر می دهید.