مرور زمان در جرایم مستمر
مرور زمان در جرایم مستمر
پدیده مرور زمان در خصوص جرایم با شرایط متفاوت قواعد مختلفی دارد که در ادامه به این موارد خواهیم پرداخت.
منظور از جرایم مستمر چیست؟
جرم مستمر به این معنی است که فرد مجرم به صورت ادامهدار و مستمر جرمی را پشت سر هم انجام میدهد که درواقع هر لحظه و هر بار اراده متهم به صورت استمرار برای انجام آن جرم ادامه دارد و تحقق آن جرم مستمر ،به ادامه دادن و استمرار آن جرم میباشد. بنابراین شروع و پایان انجام جرم اگر مدتی طول بکشد به آنجرم مستمر می گویند انجام این جرم یعنی نتیجه آن ادامه پیدا میکند.
مثال:
حال فرض کنید جرم ،بازداشت موقت غیرقانونی باشد. در این صورت از لحظهای که متهم به صورت غیرقانونی دستگیر شده است تا لحظه ی آخری که این جرم همچنان ادامه دارد جرم مستمر در حال انجام گرفتن است شاکی این جرم این اقدام را پیگیری نکرده است و منجر به مرور زمان شده است در این زمان تکلیف چیست ؟
پاسخ این است که مرور زمان شکایت و تعقیب در خصوص این جرایم قابلیت استناد ندارند یعنی تعقیب و شکایت از متهم درخصوص جرایم مستمر شامل مرور زمان نمیشود چون جرم هر لحظه در حال تکرار است دیگر نمیتوان گفت که مرور زمان در خصوص آن اجرا شود.
مرور زمان در موارد مختلف
مرور زمان رسیدگی و صدورحکم در خصوص جرم مستمر
در این خصوص هم باید بگوییم چون رفتار مجرمانه مجرم همچنان در حال ادامه دادن به جرم است نمیتوانیم مشمول مرور زمان نماییم و نمیتوانیم بگوییم رسیدگی و صدور حکم به جرم متهم به دلیل آن که زمان گذشته است باید متوقف شود در صورتی که جرم همچنان در حال ادامه دادن است.
مرور زمان اجرا در خصوص جرم مستمر
اما از لحاظ مرور زمان اجرا باید بیان نماییم که در خصوص این جرم یعنی جرم مستمر تفاوت میان مرور زمان اجرا و شکایت و تعقیب و رسیدگی و صدور حکم است و جرایم مستمر شامل مرور زمان اجرا خواهند شد دلیل آن چیست؟ دلیل آن این است که فردی که جرم تعزیری مرتکب شده است مطابق ماده ۱۰۷ قانون مجازات اسلامی مرور زمان اجرا در خصوص این فرد تصریح شده است و قانونگذار مرور زمان اجرا را از تاریخ قطعی شدن حکم او بیان نموده نه از تاریخ وقوع جرم یعنی از تاریخی که حکم به صورت قطعی صادر میشود مرور زمان اجرای او فلان مقدار است و این مرور زمان و این مهلت از زمان وقوع جرم نیست چرا که وقوع جرم ادامهدار و مستمر است و مشخص نیست که در چه تاریخی به اتمام رسیده است.
مرور زمان در زمان تجدید نظر،واخواهی یا فرجام خواهی
اگر رای ابتدایی صادر شود و بعد از رای واخواهی یا تجدید نظر یا فرجام خواهی بشود مبدا مرور زمان از چه تاریخی میباشد؟
باید بیان نماییم که در این شرایط ،مطابق ماده ۴۴۲ و ۴۸۳ و ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری مبدا مرور زمان رای اصلی خواهد بود.
مرور زمان در خصوص آرایی که جنبه خصوصی و عمومی دارند
اگر جرمی جنبه عمومی و خصوصی داشته باشد و رای هم به همین شکل صادر شود یعنی قانونگذار در خصوص جنبه عمومی و خصوصی جرایم به صورت تفکیک مجازات تعیین نموده باشد مثل این که مرتکب ،سرقت تعزیری نموده باشد و هم دو سال حبس داشته باشد و هم باید مال را رد نماید مال باید به صاحبش رد شود و این امر در حکم باید ذکر شود این نکته در خصوص جرایم سرقت بسیار کاربردی میباشد و آن را به خاطر داشته باشید این رد مال جنبه عمومی مجازات میباشد که به صلاح قانونگذار در رای باید آورده شود در این صورت مرور زمان فقط نسبت به مجازات تعزیری که دو سال حبس است اجرا میشود ولی نسبت به جنبه خصوصی جرم که رد مال میباشد مرور زمان قابلیت اجرایی ندارد.
نکته:
نکته بسیار مهم مرور زمان نسبت به رد مال، دیه و ضرر و زیان ناشی از جرم و همچنین پرداخت خسارت به هیچ عنوان نمیتوان اجرا نمود و قابلیت اجرایی ندارد در این خصوص حتی اگر خود محکوم له باعث عدم اجرای مجازات شده باشد باز هم مرور زمان در خصوص این موارد اجرا نمیشود و قصور محکوم له هم نمیتواند این چنین حکمی را تغییر دهد
مرور زمان و ارتباط آن با احکام کیفری شورای حل اختلاف
باید بدانید که شورای حل اختلاف نیز یک مرجعی قضایی میباشد و دلیلی برای ممنوعیت شمول مرور زمان برای احکام صادره از شورای حل اختلاف وجود ندارد به عبارت دیگر هر حکمی که از شورای حل اختلاف صادر میشود نیز بسته به موضوع و مجازات آن شامل مرور زمان خواهد شد ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری این امر را تایید مینماید.
مرور زمان و قانون صدور چک
مرور زمان در خصوص چک و صدور چک کمی متفاوت از باقی موارد میباشد.اگر بعد از این که سررسید چک فرا برسد و گواهی عدم پرداخت گرفته شود یعنی در چک مبلغی نباشد و شما ناچار باشید که به عنوان دارنده ی چک آن را برگشت بزنید از تاریخی که برگشت زدید تا ۶ ماه فرصت دارید که شکایت کیفری از چک نمایید یعنی از صادر کننده چک بلامحل که وجه آن در بانک خالی از اعتبار بوده و شما نتوانستید چک خود را پاس کنید تا شش ماه بعد از این که چک را برگشت زده اید فرصت دارید که از لحاظ کیفری دقت کنید نه از لحاظ حقوقی بلکه از لحاظ کیفری در دادسرا شکایت نمایید و اگر شش ماه بگذرد شکایت شما منجر به صدور موقوفی تعقیب میگردد و دیگر منع تعقیب برای متهم صادر نمیشود چرا که پیگیری و تعقیب متهم ممنوع نشده و در خصوص متهم بودن یا نبودن او قاضی صحبت نکرده است و نظریه ارائه نداده است بلکه از لحاظ شکلی پرونده دارای اشکال است پس قاضی وارد موضوع و ماهیت دعوا نمیشود و صرفاً بر من را از لحاظ شکلی بررسی میکنند متوجه گذشت و زمان خواهد شد و آن را دلیل موقوفی تعقیب میداند در این خصوص اداره حقوقی در سال ۸۱ نظریه خاصی را نیز ارائه داده است.
فوت بزهدیده و مرور زمان مربوط به آن
اگر جرمی قابل گذشت باشد و بزهدید فوت نماید اگر جرم قائل به شخص نبوده باشد حق شکایت به ورثه خواهد رسید حال سوال این است که آیا ورثه بزه دیده نیز باید مرور زمان را رعایت کنند و آیا اگر پاسخ بله است مدت مرور زمان نسبت به ورثه از تاریخ فوت متوفی حساب میشود یا خیر؟
ماده ۱۰۶ تکلیف ما را روشن نموده است قانون مجازات اسلامی بیان دارد که اگر دلیلی بر که متوفی نمیخواسته شکایت کند یا از شکایت پشیمان شده است وجود نداشته باشد ورثه میتواند طرح شکایت کنند اما و توجه داشته باشید که مهلت برای طرح شکایت ۶ ماه از تاریخ فوت شاکی میباشد.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.