ذکر نوع اتهام در کیفرخواست

ذکر نوع اتهام در کیفرخواست

میلاد کریمی

ذکر نوع اتهام در کیفرخواست

مطابق قانون دادستان موظف می‌باشد که در کیفرخواست موارد مهمی را ذکر کند که در سایر مقالات به آن ها اشاره کرد یکی از این موارد این بود که باید در کیفرخواست نوع اتهام مشخص می‌شد این که جرمی که متهم انجام داده است از چه نوعی است مثلاً کلاهبرداری است یا خیانت در امانت و به همین منوال در این مقاله به ذکرچنین مواردی خواهیم پرداخت.

 

نظریات متفاوت فقها و قضات در خصوص نوع اتهام در کیفرخواست

در خصوص نوع اتهام و ذکرآن در کیفرخواست میان فقها و قضات دو نظر متفاوت وجود دارد.

طرفداران نظریه اول: بیان می‌نمایند که وقتی می‌گوییم نوع اتهام منظور این است که از لحاظ کیفری آن عمل چه عنوانی دارد مثلاً قتل است یا تجاوز و یا کلاهبرداری است یا سرقت. 

نظریه دوم: در کیفرخواست زمانی که بیان می شود نوع اتهام منظور صرفا عنوان جرایمی است که در مورد ۱۴ قانون مجازات اسلامی بیان شده است یعنی باید حتماً به این اشاره شود که آن عملی که ارتکاب یافته شامل کدام مجازات است حدی است یا قصاص دیه است یا تعزیر.یعنی می گویند باید صرفا از این لحاظ اتهام مشخص باشد نه از لحاظ عنوان که مثلا سرقت است یا خیانت در امانت.

 

رویه عملی درخصوص نوع اتهام در کیفرخواست

اما در رویه عملی باید این نکته را بدانیم که به نظریه اول عمل می‌شود یعنی در کیفرخواست نوشته می‌شود که نوع اتهام قتل است یا مثلاً سرقت.

 

ذکر نوع اتهام در کیفرخواست الزامی است؟

 بله در کیفرخواست باید حتماً نوع عنوان اتهامی ذکر شود اما به این معنی نیست که دادگاه اگر آن ارتکاب عمل را جرم دیگری شناخت محدود باشد به آن عنوان جرمی که دادسرا نوشته است بلکه دادگاه می‌تواند عنوان صحیح را انتخاب نماید و همان را در حکم ذکر کند ممکن است مجموعه اعمال ارتکابی متهم در دادسرا و در مرحله تحقیقات مقدماتی روشن باشد اما عنوان اتهام اشتباه تشخیص داده شده باشد. 

در این صورت دادگاه مکلف است که اتهام جدید را مشخص نماید و آن را به متهم تفهیم کند و باید به متهم اجازه دهند که بتواند از خود در خصوص اتهام جدید دفاع نمایند. 

این موضوع با آن موضوعی که تحقیقات دادسرا ناقص است متفاوت می‌باشد در صورتی که تحقیقات دادسرا ناقص باشد پرونده از طرف دادگاه به دادسرا اعاده می‌شود تا نقص آن برطرف شود و دوباره به دادگاه برگردد.

 

 اگر دادگاه مغایر بودن عنوان اتهام را با عملی که انجام شده یک نقص تحقیقات حساب کند و آن را به دادسرا برگرداند آیا این اقدام قانونی است؟

 در این خصوص باید بدانید که مهم است که قاضی دادگاه فعل ارتکابی را به متهم تفهیم اتهام کند و فرقی نمی‌کند که عنوان آن چه باشد پس در صورتی که عنوان اتهامی اشتباه هم ذکر شده باشد اما فعل ارتکابی به متهم تفهیم شده باشد دادگاه می‌تواند پرونده را به دادسرا  برگرداند و از آن نقص تحقیقات بگیرد.

 

ادله اثبات جرم چیست؟

 در خصوص ذکر ادله‌ای که اتهام را به متهم نسبت می‌دهند ،باید ذکر کنیم که این امر بر دوش دادستان است که حتماً دلایل خود را مبنی بر آن که متهم را مجرم می‌داند به صورت مستدل و منطقی در زمان صدور کیفرخواست در متنی که مکتوب می نماید ذکر کند که به 2 شرح می باشد:

 اول آن که دادستان باید استدلال کند که این جرم صورت گرفته است و در عالم واقع رخ داده است که به آن ادله اثباتی جرم می‌گویند

 

منظور از ادله انتسابی چیست؟

دوم آن که استدلال بیاورد که انجام این جرم توسط این متهم صورت گرفته است ولی مرتکب این جرم متهم فعلی است که به آن ادله انتسابی می‌گویند.

 

ذکر موارد قانونی در کیفرخواست

 باید حتماً در کیفرخواست ذکر شود که دادستان بر اساس چه اصول و اساس و قانونی نسبت به متهم کیفرخواست صادر نموده است یعنی ماده قانونی در کیفرخواست باید حتماً ذکر شود و این عمل باید در دادگاه تطبیق داده شود ممکن است مجازات برخی از جرایم در قوانین مکتوب نشده باشد یعنی صراحتاً از آن ها یاد نداشته باشد بلکه مطابق اصل ۱۶۷ قانون اساسی و بند ۲ ماده واحد قانون حقوق شهروندی که عنوان می‌نماید. 

اگر قانونی در خصوص یک مسئله وجود نداشت دادستان موظف است که به فقه مراجعه نماید و از ادله فقهی کمک بگیرد و منابع فقهی را مطالعه نماید پس کیفرخواست مطابق با این موارد صادر خواهد شد.

 

ذکر سابقه متهم در کیفر خواست

باید بدانید که در قانون سابق بیان شده بود که باید در کیفرخواست درج شود که سابقه متهم چه است اما در قانون آیین دادرسی کیفری سال ۹۲ بیان شده که صرفاً سابقه محکومیت کیفری اگر موثر می‌باشد باید در کیفرخواست ذکر شود و تبصره ماده ۴۰ قانون مجازات اسلامی نسبت به تعریف محکومیت موثر کیفری مطالبی را بیان نموده که در صورتی که محکوم مطابق ماده ۲۵ قانون مجازات اسلامی از از حقوق اجتماعی محروم گردد چنین محکومیتی محکومیت موثر است. 

یعنی در صورتی که متهم جرمی را مرتکب شده باشد که در قبال آن باید از حقوق اجتماعی مندرج در مورد ۲۵ محروم می‌شود در این صورت او دارای محکومیت کیفری موثر است در جرایمی که عمدی رخ داده‌اند باید محکومیت کیفری موثر وجود داشته باشد البته جرایمی که عمدی هستند و مجازات آن ها حبس درجه ۶ ،۷ و ۸ می‌باشد و در صورتی که فردی جرم عمدی مرتکب شده باشد.

اما مجازات آن جزای نقدی یا شلاق تعزیری باشد در این صورت برای فرد محکومیت موثر کیفری ایجاد نخواهد شد دلیل درج این محکومیت این است که دادگاه متوجه شود که متهم از لحاظ اخلاقی چه سوابقی دارد و چه نوع مجازاتی به او تحمیل شود و چه میزان.

 

منظور از تشکیل پرونده شخصیت چیست؟

اگر مجازات متهمی سلب حیات قطع اعضای بدن یا زندانی ابدی و یا تعزیری درجه یک تا ۴ باشد در صورتی که جنایت عمدی باشد و علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آن یک سوم دیه کامل یا بیش تر از یک سوم دیه کامل باشد مطابق ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی کیفری بازپرس پرونده وظیفه دارد که علاوه بر تحقیقات بر روی پرونده دستور دهد که پرونده شخصیت متهم تشکیل شود این دستور به واحد مددکاری اجتماعی داده خواهد شد پرونده شخصیت باید به صورت جداگانه تشکیل شود و در آن دو مورد حتماً وجود داشته باشد. 

یکی از موارد این است که مددکار اجتماعی در خصوص وضعیت مالی و خانوادگی متهم تحقیقات کامل را به عمل آورده باشد و در نهایت گزارشی در روی پرونده قرار داده شده باشد و دومین مورد ضمیمه نمودن گواهی پزشکی و روانپزشکی در پرونده.

یعنی حتماً متهم به این موارد مراجعه نموده و نظر و گواهی آن ها را در پرونده قرار داده باشد همچنین ماده ۲۸۶ قانون آیین دادرسی کیفری تشکیل پرونده شخصیت در خصوص مجرمینی که اطفال و نوجوان هستند باید الزاماً صورت بگیرد مرجع صدور و تشکیل این پرونده، دادسرای دادگاه اطفال نوجوانان است.