حدود اختیارات قیم در امور مالی
حدود اختیارات قیم در امور مالی:
تصرفات قیم در امور مالی محجور به دو دسته تقسیم می شود :
الف ) تصرفاتی که قیم از انجام آن ها ممنوع است.
مالک حق دارد هرتصرفی که بخواهد در اموال خود انجام دهد ولی قیم موظف به رعایت مصلحت محجور می باشد و نمی تواند از مرز مصلحت بگذرد بر این مبنا قیم از انجام این تصرفات ممنوع است حتی اگر دادستان یا قاضی دادگاه یا هر مقام دولتی دیگر این اقدامات را تایید کند پس به طور کلی اقدامات ذیل به طور مطلق ممنوع است و قانون گذار به طور پیش فرض این اقدامات را برخلاف مصلحت محجور دانسته است
۱-هبه ، وقف ، وصیت:
قیم نمی تواند اموال محجور را مورد بذل و بخشش قرارد دهد یا آنکه نسبت به اموال محجور وقف یا وصیت انجام دهد همچنین در مورد انتقال اموال غیر منقول در بحث فروش آن انتقال آن می بایست به تایید دادستان برسد پس به طیق اولی انتقال رایگان ملک محجور از اختیارات قیم خارج است .
۲-معامله قیم با خود :
قیم نمی تواند به سمت قیمومت از طرف مولی علیه با خود معامله کند اعم از اینکه مال محجور را به خود انتقال دهد یا مال خود را به او انتقال دهد
۳- ضمانت از دین دیگری:
قیم نمی تواند محجور را ضامن پرداخت دیگری قرار دهد چرا که این اقدام قیم بر خلاف مصلحت محجور می باشد .
۴- تراضی در تقسیم:
قیم نمی تواند در تقسیم ترکه ای که به محجوربه میراث رسیده است با سایر وراث تراضی کند این تقسیم باید در دادگاه و با نظارت مقام قضایی انجام پذیرد .
ب)تصرفات زیر در اموال محجور توسط قیم می بایست به تایید دادستان برسد :
۱- فروش و رهن اموال غیر منقول(ملک زمین) محجور:
قیم نمی تواند اموال غیر منقول را بفروشد یا به رهن گذارد مگر با لحاظ مصلحت محجور و تصویب دادستان
۲-انجام معامله ای که در نتیجه آن قیم مدیون محجور شود:
تحقق این معامله منوط به دو شرط می باشد:
شرط اول :ملائت قیم :زیرا مدیون شدن قیمی که توانایی مالی ندارد دارایی محجور را در معرض تفریط قرار می دهد لذا چنین معامله ای به مصلحت نیست
شرط دوم :تصویب دادستان : شرط حتمی تصویب داستان ملائت قیم است ولی ملائت شرط کافی نیست زیرا احتمال دارد قیم دارایی کافی داشته باشد ولی اقدام وی به مصلحت طفب نباشد نمونه های بارزی که برای اینگونه معاملات دیده می شود عبارت است از قرض گرفتن قیم از محجور ،خرید مال او به نسیه
۳- قرض گرفتن برای محجور:
قرض گرفتن در صورت ضرورت و احتیاج به مصلحت محجور است ولی گاه نیز او را در معرض خطر دعاوی طلبکاران و تملک و فروش اموال قرار می دهد که این اقدام نیز می بایست به تایید دادستان برسد .
۴- صلح دعاوی محجور :
قیم نمی تواند دعوای مربوط به محجور را به صلح خاتمه دهد توضیح اینکه صلح وسیله گذشت در دعاوی است و قیم ممکن است نتواند مصلحت محجور را درست تشخیص دهد در این مسئله فرقی نمی کند صلح دعاوی مربوط به اموال منقول باشد و یا اموال غیر منقول
نظرات کاربران
تعریف وصیت
میلاد کریمی 1402/03/01تعریف وصیت : وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگر مامور می نماید.
آثار رد یا قبول ترکه
سوگند پناهی 1402/05/15ترکه مجموعه ای مرکب از دارایی، دیون، هزینه کفن و دفن و غیره است . قبول ترکه به معنای پذیرش مسئولیت مربوط به اداره و تصفیه ترکه است ، در مقاله آثار رد یا قبول ترکه به این موضوع مهم می پردازیم.
وصیت و رجوع از وصیت
سرمد صادق زاده 1402/05/07طبق ماده 883 قانون مدنی ، وصیت کننده می تواند از وصیت خود رجوع کند ، در صورت رجوع از وصیت ، بازگشت به آن مجدداً وصیت را معتبر نمیکند و وصیت کننده یا موصی باید دوباره وصیت تنظیم کند.
تعریف وصیت و انواع وصیت
سکینه دهقان 1402/04/26وصیت در حقوق به معنی پیوند زدن می باشد و یک عقد لازم است و شامل دو نوع وصیت تملیکی و وصیت عهدی می باشد.
طبقات در ارث
سکینه دهقان 1402/04/26در ارث چند طبقه داریم که به عنوان وارث می توانند از مورث ارث ببرند.طبقات ارث به سه دسته تقسیم می شود.
انحصار وراثت
میلاد کریمی 1402/03/01انحصار وراثت ، ارث محض فوت فردی هیچ شخصی دیگر قادر به دخل و تصرف در اموال متوفی نخواهد بود
نحوه تقسیم و محاسبه ارث میان وراث طبقه اول
سرمد صادق زاده 1402/05/07در مقاله نحوه تقسیم و محاسبه ارث میان وراث طبقه اول ، ابتدا بررسی می کنیم چه اشخاصی وارث طبقه اول هستند ، سپس با مثالهای کامل و متنوع به بررسی این موضوع مهم می پردازیم .
وصیت و موارد ابطال آن
سرمد صادق زاده 1402/05/07در این مقاله به موضوع وصبت و موارد ابطال آن می پردازیم ، موارد ابطال وصیت : عدم اهلیت موصی ، خودکشی موصی ، رجوع موصی از وصیت ، وصیت مازاد بر ثلث ، وصیت به مال غیر و وصیت به امر نامشروع می باشد .
ح. مهدوی
خرداد 1403/03/03رجبی
فروردین 1403/01/23