تحليل دعوی در خواست منع اشتغال زن
تحليل دعوی در خواست منع اشتغال زن
مقدمه
در حقوق ایران مرد می تواند تحت شرایطی که قانون به او اجازه می دهد درخواست منع اشتغال همسر خود را مطرح سازد ولی شرط اساسی که دادگاه اقدام به پذیرش این دعوا می نماید این است که شغل زن مغایر با مصالح خانوادگی باشد در این مقاله به بررسی این دعوا می پردازیم
تحلیل ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی
ماده ١١١٧ قانون مدنی بيان می دارد «شوهر میتواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند.»
این ماده از حق شوهر نسبت به منع اشتغال زن صحبت شده است حال اولین پرسشی که مطرح میشود این است که آیا شخصی غیر از شوهر میتواند چنین حقی را داشته باشد به طور مثال فرزند می تواند مانع اشتغال مادر خود شود ؟ یا اینکه این حق فقط مختص مرد میباشد؟
همچنین آیا مرد در نکاح موقت می تواند مانع اشتغال زن خود شود آیا این حق به زوجینی که در دوران عقد به سر میبرند و هنوز به منزل مشترک رفتند آیا شوهر میتواند مانع اشتغال نامزد خود شود؟
در خصوص پرسشهای بالا باید گفت که این حق با توجه به ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی اختصاص به زوج دارد بنابراین والدین یا فرزندان نمی توانند از طریق مراجعه به دادگاه تقاضای منع اشتغال مادر یا فرزند خود را بنماید چرا که حق شوهر در منع اشتغال اختیاری است که قانون بر خلاف اصل آزادی اراده و اصل آزادی اشتغال به مرد اعطا نموده و این اختیار در راستای وظایف مدیریتی شوهر بر خانواده و اداره خانواده می باشد و در واقع یک موضوع استثنایی است که باید با توجه به استثنایی بودن آن تفسیر گردد.
همچنین در مورد ازدواج موقت باید گفت که در صورت وقوع عقد موقت مرد نمیتواند مانع اشتغال همسر خود گردد چرا که از ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی اینطور برداشت می شود که ماده مزبور ناظر بر ازدواج دائم است و سوی دیگر با توجه به موردی که در بالا بیان شد حکم ماده استثنایی است و تا حد امکان باید به صورت مضیق تفسیر شود و از توسعه ماده به موارد شبیه به آن خودداری نمود.
به بانوان توصیه می گردد قبل از ازدواج یا به هنگام عقد یا حتی بعد از انعقاد نکاح به صورت قرارداد مستقل یا شرط ضمن عقد با همسر خود در خصوص اشتغال خود به توافق برسند.
سوال: آیا شوهر با توجه به ماده ١١١٧ قانون مدنی میتواند از دادگاه بخواهد که مانع خروج همسر خود از منزل شود؟
به نظر میرسد زوج چنین حقی نداشته باشد چرا که حکم مندرج در ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی یک حکم استثنایی است از تفسیر آن باید خودداری نمود.
سوال :همچنین ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی از حرفه و صنعت نام برده است سوالی که مطرح میشود این است که آیا شوهر میتواند به استناد این ماده و به دلیل مغایرت با مصالح خانوادگی همسر خویش را از شرکت نمودن در مجالس دوستانه اعم از شادی و سوگواری نیز منع نماید آیا چنین حقی ندارد؟
عده ای از حقوق دانان بر این عقیده می باشند با توجه به اینکه شرکت در مجلس دوستانه نه مصداق حرفه است و نه صنعت و شغل و با توجه به این که ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی حکمی استثنایی است زوج نمیتواند چنین حقی را داشته باشد.
از طرفی عده ای دیگر از حقوقدانان نظر داده اند که اگر حق من از اشتغال به منظور حفظ مصالح خانوادگی به زوج اعطا شده هست این یک قاعده کلی است و نیاز به ذکر جزئیات و قید حرفه و صنعت ندارد زوج در صورتی که بتواند این موضوع را اثبات کند شرکت در این مجالس مغایر با مصالح خانوادگی و هر آنچه که در ماده ١١١٧ گفته شده است می باشد میتواند منع حضور همسر خود را از شرکت در این مجالس را از دادگاه بخواهد.
سوال: آیا زن هم می تواند اقدام به طرح دعوای منع اشتغال مرد به جهت مغایر بودن با مصالح خانوادگی نماید؟
به نظر می رسد در صورتی که مرد شغلی را به عنوان حرفه و پیشه خود انتخاب کرده باشد که مغایر با مصالح خانوادگی یا شان زن باشد زن نیز می تواند چنین دعوایی را مطرح سازد.
سوال : آیا شوهر می تواند سرخود و بدون اذن دادگاه مانع اشتغال همسر خود شود؟
خیر شوهر بدون اجازه دادگاه و به موجب رای دادگاه نمی تواند سر خود مانع اشتغال همسر خود شود و یا موجبات آزار همسر خود را در محل کارش ایجاد نماید.
اثبات نامناسب بودن شغل زن بر عهده کیست
بار اثبات این موضوع بر عهده شوهر است و شوهر باید بتواند در دادگاه این موضوع را که شغل انتخابی همسر خود مغایر با مصالح خانوادگی و حیثیت زن یا مرد هست را به اثبات برساند به طور مثال اگر زوجه اشتغال به کار اداری در دولت داشته باشد و زوج از باب اذیت کردن بخواهد دادخواست منع اشتغال همسر خود را بدهد به جهت اینکه این کار هیچگونه تنافی با موارد ذکر شده در ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی ندارد دادگاه دعوای زوج را رد خواهد نمود باید گفت حق مرد در ماده ۱۱۱۷ ناظر بر هر شغلی نمی باشد و شوهر صرفاً میتواند همسر خود را از اشتغال به شغل من نماید که مغایر با مصالح خانوادگی باشد.
تشخیص شغل منافی مصالح خانواده یا حیثیت شوهر با کیست؟
تشخیص اینکه شغل انتخابی زن مغایر با مصالح خانوادگی یا حیثیت شوهر می باشد با دادگاه است و دادگاه نیز با ملاک قرار دادن عرف و جایگاه اجتماعی زن و مرد مغایر یا عدم مغایر بودن شغل زن با مصالح خانوادگی را تشخیص می دهد به طور مثال اگر شوهر استاد دانشگاه می باشد و زن شغل خود را فروشندگی انتخاب کرده باشد دادگاه می تواند این شغل را مغایر با حیثیت مرد تلقی نماید.
سوال: اگر شغل زن به گونه ای باشد که زن نتواند اقدام به تربیت و نگه داری فرزند نماید آیا شوهر می تواند دادخواست منع اشتغال زن را مطرح سازد؟
به نظر می رسد در این حالت به جهت اینکه شغل انتخابی همسر مغایر با مصالح خانوادگی است مرد می تواند چنین خواسته ای را مطرح سازد.
در صورت شاغل بودن زن در دستگاه های دولتی مرد می تواند دادخواست منع اشتغال زن را مطرح سازد؟
اداره حقوقی قوه قضاییه در نظریه مشورتی شماره ۲۱۲۵/۹۷/۷مورخ ۲۲/۰۵/۱۳۹۸ بیان می دارد «... اساسا اشتغال در ادارات و سازمان های دولتی در جمهوری اسلامی ایران را نمی توان منافع مصالح خانوادگی و یا حیثیات زوجین تلقی نمود.»
اگر مرد در ضمن عقد نکاح اجازه اشتغال به زن را بدهد آیا مرد بعدا می تواند مانع اشتغال زن شود؟
در خصوص پاسخ به سوال فوق می بایست دو فرض را در نظر گرفت که در زیر به بررسی آن می پردازیم:
فرض اول: در صورتی که مرد در زمان عقد نکاح به شغل زن آگاه بوده است به طور مثال مرد با علم بر اینکه شغل زن کارمند فروش است و با این دید اجازه اشتغال را در زمان عقد نکاح داده است بعدا دیگر مرد نمی تواند مانع اشتغال همسر خود از شغل کارمند فروش شود.
فرض دوم: مرد به طور کلی اجازه اشتغال زن را داده است بدون آنکه زن در زمان عقد نکاح شاغل بوده باشد حال بعد از ازدواج زن شغلی را اختیار کرده است که مغایر با مصالح خانوادگی و حیثیت مرد است و موجب بروز مشکلات اساسی شده و بنیان خانواده را متزلزل نموده است در این حالت در صورت طرح دعوای منع اشتغال از سوی مرد دادگاه می تواند زن را از اشتغال به آن شغل منع نماید
در صورتی که حکم بر منع اشتغال زن صادر شود نحوه اجرای این رای چگونه است؟
اداره حقوقی قوه قضاییه در نظریه مشورتی شماره ۱۱۱۱/۹۶/۷ مورخ ۰۷/۰۵/۱۳۹۶ بیان داشته «نظر به اینکه طرف دعاوی ناشی از روابط زوجیت از جمله دعوای زوج مبنی بر منع اشتغال زوجه موضوع ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی شخص زوجه است، نه سازمان یا اداره متبوع زوجه، مرجع اجرای حکم منع اشتغال زوجه نیست بلکه زوجه خود در اجرای حکم مزبور با توجه به میزان سوابق اداری می تواند تقاضای بازخریدی، بازنشستگی یا استعفاء نماید و اثر عدم اقدام زوجه برای اجرای حکم مزبور این است که می تواند قرینه ای بر عدم تمکین زوجه باشد.»
بنابراین، با این وصف ارسال دستور یا دادنامه برای کارفرما وجاهت قانونی ندارد.
آیا مرد می تواند اقدام به طرح دعوای منع تحصیل زن نماید؟
با توجه به اینکه حق تحصیل جزء حقوق بنیادین افراد در جامعه است و منع افراد از این حق نیازمند وجود نص قانونی است پس اشتغال به تحصیل از عناوین اشتغال به مار و حرفه خارج است و مرد در صورتی می تواند منع تحصیل همسر خود را بخواهد که تحصیل مانع انجام وظایف همسری (تمکین) باشد.
توصیه آخر در مورد در خواست منع اشتغال همسر
با توجه به اینکه موضوعات حقوق خانواده دارای پیچیدگی های بسیاری می باشد به دوستان توصیه می گردد قبل از هر اقدامی با یک وکیل متخصص در حوزه حقوق خانواده یا مشاوره حقوقی مشورت نمایید.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.