اعتراض شخص ثالث و نکات حقوقی آنها
اعتراض شخص ثالث و نکات حقوقی آنها
مفهوم اعتراض ثالث حکمی : اگر در خصوص دعوایی، رأیی صادر شود که به حقوق اشخاص ثالث (افرادی غیر از طرفین دعوا) خللی وارد آورد و آن شخص یا نماینده او در دادرسی که به رأی رسیده است، به عنوان طرفین دعوا دخالت نداشته باشد، می تواند به آن رأی اعتراض کند. به چنین اعتراضی، اعتراض شخص ثالث به رأی گفته می شود.
بعبارتی، اعتراض شخص ثالث، طریق شکایتی فوق العاده ای است که از جانب شخص ثالث نسبت به رأی (خود رأی) به عمل می آید، زیرا رأی صادره به حقوق ثالث خللی وارد کرده که وی یا نماینده ی او در دادرسی منتهی به رأی به عنوان اصحاب دعوا دخالتی نداشته اند.
مثال : آقای احمدی مالی را خریداری می کند و پس از بروز اختلاف با فروشنده بر سر مالکیت، دعوای اثبات مالکیت مطرح می کند و رأی بدوی صادر می شود. آقای صالحی که قبل از آقای احمدی، طبق قولنامه ای ملک را خریداری کرده بود، به عنوان ثالث به حکم صادر شده اعتراض می کند.
اعتراض شخص ثالث اجرایی : در اعتراض ثالث اجرایی، ثالث به رأی صادره اعتراضی ندارد بلکه اعتراض وی به چگونگی اجرای رأی است. بنابراین اعتراض ثالث اجرایی ناظر به شکایت ثالث از عملیات اجرایی است و از اعتراض به رأی کاملا متمایز است.
مثال : آقای احمدی ملکی را از آقای مزروعی خریداری کرده و پول معامله را پرداخت نکرده است، آقای مزروعی بابت عدم پرداخت ثمن (پول) معامله دعوای مطالبه وجه را مطرح می کند و رأی دادگاه صادر شده و قطعی می شود و برای اجرای حکم به اجرای احکام می رود. آقای احمدی برای پرداخت ثمن معامله، ماشینی که به نام آقای صالحی است را توقیف می کند، و آقای صالحی با توجه به اینکه این ماشین را قبل از صدور حکم معامله کرده بود و مال به وی منتقل شده بود، بعنوان ثالث وارد شده و به اجرای حکم اعتراض می کند که در همان دادگاه اجرا کننده ی رأی رسیدگی می شود.
ماهیت اعتراض ثالث :
_ مختص اشخاص ثالث است.
_ اصولا اثر تعلیقی ندارد. (یعنی حکم متوقف نمی شود و رسیدگی تازمان صدور حکم در خصوص شخص ثالث ادامه دارد.)
_ از طرق عدولی است. ( یعنی دادرسی مجدد با بررسی جهات موضوعی و حکمی، در همان مرجع را فراهم می کند.)
آرای قابل اعتراض ثالث :
_ آرایی که شخص ثالث می تواند به آن اعتراض نماید، شامل « هرگونه رأیی» می شوند و در برگیرنده ی احکام و قرارها، آرای قطعی و غیرقطعی، احکام حضوری و غیابی، آرای صادره از دادگاه بدوی و تجدیدنظر می باشد.
_ به حکم کیفری که به عنوان دلیل در دعوای حقوقی مورد استناد قرار می گیرد، نمی توان اعتراض نمود.
_ از بین مراجع استثنایی، فقط آرای دادگاه های انقلاب قابل اعتراض ثالث است.
_ در مورد حکم داوری هم، کسانی که در تعیین داور شرکت نداشته اند(چه خود آنها چه نماینده شان)، می توانند به عنوان ثالث اعتراض کنند.
مراجع استثنایی : مراجعی هستند که صلاحیت رسیدگی به موضوعات خاص یا موارد مربوط به اشخاص خاص را دارند که در قانون تعیین و مشخص شده است. مثل مراجع پیش بینی شده در قانون کار (هیأت تشخیص، هیأت حل اختلاف)، مراجع ثبتی (اداره ثبت، هیأت حل اختلاف،هیأت نظارت و شورای عالی ثبت). یا مانند دادگاه و دادسرای ویژه ی نیروهای مسلح، دادگاه انقلاب، دادسرا و دادگاه ویژه ی روحانیت، شورای حل اختلاف.
مثال : درخواست افراز (تقسیم یک واحد ملکی به دو یا چند بخش مجزا باهدف انتقال مالکیت واستفاده از هربخش بصورت جداگانه) ملکی که جریان ثبتی آن به پایان رسیده است در صلاحیت اداره ثبت می باشد و تصمیم این مرجع، قابل اعتراض شخص ثالث نیست.
مهلت اعتراض ثالث :
اعتراض ثالث، بدون محدودیت زمانی، قابل طرح است؛ و تفاوتی ندارد که شخص از رأی دادگاه آگاه بوده یا نبوده باشد. حتی در مواردی که رأی به شخص ابلاغ شده باشد، می تواند بدون محدودیت زمانی، نسبت به آن اعتراض کند.
نکته : شخص ثالث می تواند اعتراض خود را قبل از اجرای حکم ، طرح کند و بعد از اجرای آن در صورتی می توان اعتراض نمود که ثابت شود حقوقی که مورد اعتراض قرار گرفته است هنوز از بین نرفته و وجود دارد.
انواع اعتراض ثالث:
اعتراض ثالث اصلی : در اعتراض اصلی، بدون اینکه پرونده ای در جریان رسیدگی باشد، شخص ثالث به رأیی که سابقا در دعوایی صادر شده است، اعتراض می نماید.
اعتراض ثالث طاری : اعتراض یکی از طرفین دعوا به رأیی را که قبل از آن در دادگاهی صادر شده و طرف دیگر برای اثبات ادعای خود، در حین دادرسی، آن رأی را بیان نموده است، اعتراض ثالث طاری می گویند.
نکته : علاوه بر خواهان و خوانده، وارد ثالث (شخص ثالثی که در حین دادرسی وارد دعوا می شود ومعترض است) و مجلوب ثالث (شخص ثالثی که درحین دادرسی به دادگاه جلب شده است) نیز، جزو اصحاب دعوا محسوب می شوند و حق اعتراض ندارند. اما در صورتی که قرار رد دادخواست ورود ثالث صادر شده باشد، شخص ثالث حق اعتراض به آن را دارد.
نظرات کاربران
اعسار چیست و به چه کسی معسر میگویند؟
سرمد صادق زاده 1402/06/07اعسار از ریشه عسر بوده و در لغت به معنای فقر و تنگدستی میباشد و به همین جهت فردی که در فقر و تنگدستی قرار دارد را معسر مینامند.
دستور موقت یا دادرسی فوری
سوگند پناهی 1402/05/07ممکن است به طول کشیدن دادرسی موجب احقاق حقوق و یا سبب خسارت گردد در این صورت می توان با دستور موقت یا دادرسی فوری جلوی چنین اقدماتی گرفت.
تحقیق محلی یکی از ابزار اثباتی دعوا
سوگند پناهی 1402/06/16تحقیق محلی یکی از ابزار اثباتی دعوا موضوعی است که در قانون ایین دادرسی مدنی پیش بینی شده است
مفهوم قرار سقوط دعوا
میلاد کریمی 1402/03/01به این معناست که دعوای مورد درخواست خواهان ، قابل پیگیری و صدور رأی نبوده و به دلایلی که در قانون ذکر شده ، زایل می گردد یا از بین می رود.
آیین دادرسی دادخواست اعسار
سرمد صادق زاده 1402/06/17آیین دادرسی دادخواست اعسار آیین دادرسی خاصی دارد که فرد باید مطابق آن عمل کرده تا بتواند از پرداخت محکوم به و یا هزینه دادرسی معاف گردد.
چرا باید اسناد خود را به صورت رسمی ثبت کنیم؟
محمد رضا محمدی 1402/06/20چرا باید اسناد خود را به صورت رسمی ثبت کنیم؟در این پژوهش به این موضوع می پردازیم. از ابتدای تشکیل نهاد های ثبت اسناد، یکی از سوالات اشخاص این بوده که چرا باید اسناد را به شیوه رسمی ثبت کنیم؟
عقد ضمان و ویژگی های آثار عقد ضمان
محمد رضا محمدی 1402/06/08در این مقاله قصد داریم که ویژگی ها و آثار عقد ضمان را بررسی نماییم . عقد ضمان قراردادی است که به موجب آن، شخصی مالی را که بر ذمه دیگری است بر عهده خود میگیرد.
سوگند و قسم و نقش آن در اثبات دعوا
سرمد صادق زاده 1402/05/20در این مقاله قصد داریم موضوع سوگند و قسم و نقش آن در اثبات دعوا را بررسی کنیم . سوگند یا قسم یکی از ادله اثبات دعوا بوده است ، قسم یا سوگند به دو نوع سوگند عهدی و سوگند قضایی قابل تقسیم است.
اسمعیل خسروی
فروردین 1403/01/12