صرع یکی از زوجین و فسخ نکاح

صرع یکی از زوجین و فسخ نکاح

شکیبا کاظمی

صرع یکی از زوجین و فسخ نکاح

مقدمه

صرع یک نوع بیماری با آسیب مغزی است  که باعث ایجاد تشنج های سطحی و یا شدید می شود.در بین عموم مردم صرع به غش معروف ایت.البته نه هر نوع غشی.چون ممکن است غش صرفا ناشی از فشار پایین باشد که به راحتی قابل درمان است و خطرناک هم نیست.متاسفانه درصد بیماران صرعی در ایران زیاد است و هم خانم ها و هم آقایان را درگیر می کند.

درواقع صرع از بیماری هایی نیست که فقط مخصوص یک جنس باشد.علت ایجاد چنین بیماری ای معمولا نامشخص است اما عده ای از پزشکان صرع را ناشی از مشکلات ژنتیکی و اختلالات مغزی می دانند که اکثر مواقع این اختلالات از بدو تولد در مغز انسان بوده و دیر یا زود بروز نموده است.

بعضی از انواع صرعا ها خطرناک هستند و حتی گاهی منجر به سکته مغزی و یا تومور و نهایتا منجر به مرگ می شود ولی انواع دیگر آن سطحی هستند و میزان آسیب آن به بیمار کمتر است.متاسفانه هنوز درمان قطعی برای بیماری صرع کشف نشده است و صرفا به داروهای ضدتشنج اکتفا می نمایند.

باید توجه داشت که این بیماری واگیردار نیست و خطری که برای اطرافیان دارد این است که گاهی موجب استرس شدید آن ها  مواقعی که با بیمار تنها هستند و یا خود بیمار تنها است می گردد.

 

 

آیا صرع داشتن یکی از زوجین سبب فسخ نکاح می شود ؟

اگر یکی از زوجین صرع داشته باشد دیگری می تواند نکاح را فسخ کند؟ این مسئله در میان فقها و حقوقدانان اختلافی است.بالتبع نظر رویه قضایی و قضات نیز اختلافی می گردد.برخی از حقوقدانان معتقدند موارد مصرح در مواد ۱۱۲۲ و ۱۱۲۳ قانون مدنی حصری هستند.

منظور از حصری بودن این است که منحصر به همین موارد است و موارد دیگر شامل فسخ نکاح نخواهد شد.در واقع وقتی می گوییم مواد فوق حصری هستند یعنی غیر از قرن و برص و جذام و نابینایی هردوچشم وزمین گیری در زنان و خصا و عنن و در مردان و جنون برای هردو صرفا همین موارد نام برده موجب فسخ نکاح می شوند و هیچ مورد دیگری نمی توان به آن اضافه نمود.

 بیماری های دیگر بسته به نوع و درجه آن ممکن است شرایط و احکام دیگری داشته باشند.پس مطابق نظریه حصری بودن مواد ۱۱۲۲ و۱۱۲۳ صرع از موارد فسخ نکاح نیست.درمقابل برخی حقوقدان ها معتقدند که  اولا قانونگذار در هیچ کجای قانون منع  ننموده که بیماری صرع از موجبات فسخ نکاح نباشد.

ثانیا بسیازی از بیماری ها هنوز ناشناخته و کشف نشده هستند که ممکن است در آینده بروز نمایند و نمی شود همه نوع بیماری را تک به تک در قوانین نام برد ضمن این که فلسفه ی قبول فسخ نکاح وجود عنصر فریب در امر مهم ازدواج است که موجب پدید آوردن این چنین حقی می شود پس بنظر می رسد باید اگر فریب بیمار ثابت شود نکاح فسخ گردد.

پس اگر یکی از زوجین بیماری صرع خود را مخفی نماید و فریب دیگری محقق گردد دلیلی برای عدم ایجاد حق فسخ موجود نمی باشد.ثالثا موارد موجود در مواد ۱۱۲۲ و ۱۱۲۳ تمثیلی هستند.منظور از تمثیلی آن است که شامل برخی بیماری های دیگر هم می شود.اگر بخواهیم نظریه دوم را قبول کنیم درست است که با منطق سازگارتر است اما موجب می شود دایره بیماری های این دو مواد گسترش یافته و دوام زوجیت با خلل مواجه گردد.در رویه قضایی بیشتر نظر اول کاربرد دارد. مگر آن که عدم وجود بیماری صرع در عقد ذکر شده باشد که آن هم چون عقد متباینا بر این امر منعقد شده شاید بتوان از این طریق عقد را فسخ نمود.

منظور این است که گاهی طرفین عدم وصف خاصی را در عقد شرط می نمایند در این صورت اگر وصف خاص مذکور در آن طرف که شرط نموده نباشد موجب فسخ می گردد.این موضوع در تمام عقود کاربرد دارد.پس چرا در عقد نکاح به آن توجه نشود مگر نه آن که عقد نکاح از مهمترین مقوله های زندگی بشر است.

 

حتی اگر طرفین در سند ازدواج به طور صریح و واضح مکتوب ننمایند که اگر طرف صرع داشت نکاح فسخ است ولی از لحاط عرفی هیچ کس راضی به ازدواج با فرد بیمار صرع نمی شود و درواقع عقد بر مبنای عرفی سلامت طرفین منعقد شده است.پس درصورت اثبات غیر آن یعنی احراز بیماری فرد باید بتواند عقد را فسخ کند.حتی اگر خود بیمار صرعی نداند که مبتلاست خانواده ی او چرا این امر مهم را بیان ننمودند پس فریب هم انجام شده است.

بنابراین قبول نظر دوم هم می تواند منطقی باشد زندگی با فرد فریبکار شاید سخت از زندگی با فرد دارای بیماری برص باشد..پس چرا در قانون فردی که یک لکه ی پوستی برص دارد همسرش بتواند نکاح را فسخ کند ولی همسری که با یک بیمار صرعی روبه رو است ناچار به ادامه زندگی باشد.

حال آن که در کنار همچین بیماری روزها سپری شدن شاید سخت تر از آن چه فکر کنی باشد این که در هر لحظه منتظر تشنج عزیزانت باشی بسیار دردآور است.همچنان این مسئله اختلافی باقی مانده است.

با انتخاب یک وکیل متخصص از اضطراب خود در روند دادرسی بکاهید

صرع اگر موجب فسخ نکاح نشود آیا موجب اجبار زوجین به ادامه زندگی مشترک می شود؟

اگر بخواهیم مطابق نظریه حصری بودن موارد نام برده در قانون به این سوال پاسخ دهیم بدین شکل می شود که اگر زنی دچار بیماری صرع بود از موجبات طلاق موجه برای آقایان است که در آن طلاق صادر می شود بدون صدور حکم تنصیف اموال. البته به شرطی که اصلا در سند ازدواج شرط تنصیف امضا شده باشد و الا بحث تنصیف کلا بروز نمی نمایدطلاق در قوانین ایران همانطور که می دانید حق آقایان است پس منظور از طلاق موجه این است که درست است که مردان هر زمان که نخواهند می توانتد به راحتی از همسر خود طلاق بگیرند و نیاز به آوردن هیچ دلیلی ندارند ولی اگر در سند ازدواج شرط تنصیف را امضا نموده باشند ناچار هستند که آن را رعایت کنند.درواقع شرط تنصیف می گوید که طلاق بدون دلیل موجه آقایان منجر میگردد هر مالی که بعد از ازدواج تحصیل نموده باشند بعد از طلاق بدون دلیل تقسیم بر ۲ شود و متعلق به همسر او شود.البته این حق را زوج باید در سند ازدواج امضا نموده باشد.این دلایل موجه در قانون کاملا بیان شده است مثل فساد زوجه که البته باید اثبات گردد.و اگر زن دچار بیماری صرع باشد به نظر می رسد که از موارد طلاق موجه است که منجر به صدور حکم تنصیف اموال نمی شود.

ولی اگر مردی مبتلا به صرع باشد ممکن است در بحث کار و شعل او مشکل ایجاد شود و این بیماری موجب عسر و حرج زوجه گردد دراین صورت او می تواند از دادگاه تقاضای طلاق مطرح نماید.قاضی با بررسی شرایط و وضعیت زندگی و احراز عسر و حرج ممکن است حکم بر الزام زوج به طلاق صادر نماید.پس نهایتا بیماری صرع منجر به دوام اجباری زندگی مشترک نخواهد شد.

نمونه پرونده:

فرض بفرمایید مردی دارای بیماری صرع است و همسر او تقاضای فسخ نکاح نموده در بیان دلایل عسر و حرج ،زوجه بیان می دارد که براساس برگه های پزشکی قانونی ارائه شده همسر من زمانی که وچار این عارضه ی مغزی صرع می شود به طرف من و فرزندانم حمله می کند و باعث آسیب شدید جسمی به من و فرزندان می شود نکته اول این که قاضی باید بررسی نماید که صرع زوج موجب عسر و حرج زوجه شده و امنیت زندگی خانوادگی را به خطر انداخته است دوم این که حتی با اثبات این ماجرا خانم بابد دعوای طلاق مطرح می نمود و نه فسخ نکاح.چرا که در قانون وجود بیماری صعب العلاج موحب حق طلاق برای زوجه است ولی از موارد فسخ نکاح نمی باشد دوم آن که حتی برای صدور حکم طلاق باید پزشکی قانونی زوج را بررسی کند. 

اگر بیماری صرع واقعا وجود داشت آن موقع می شود حکم به طلاق صادر نمود ولی این نکته را فراموش نکنید که حمله ور شدن زوج به زوجه ممکن است ناشی از بیماری جنون باشد شاید زوج جنون ادواری دارد بنابراین اگر پزشکی قانونی تشخیص دهد که زوج مجنون است به این دلیل فسخ نکاح امکان پذیر است. 

نتیجه گیری:

صرع در قوانین و در محاکم به عنوان موارد فسخ نکاح محسوب نخواهد شد شاید بتوان ان را از موارد طلاق بدانیم‌ به طور کلی توصیه می گردد قبل از هر اقدامی با یک وکیل دادگستری مشورت نماید.