مختصری از فسخ نکاح
مختصری از فسخ نکاح
مقدمه:
در همه ی ادیان ها به خصوص در دین اسلام ازدواج و کانون خانواده از مهمترین مقوله های زندگی افراد است. دلیل این اهمیت شاید تربیت فرزندانی باشد که در نهایت قرار است آینده سازان این مرز و بوم باشند. یکی از چندین روشی که موجب از هم گسستن کانون خانواده می گردد،فسخ نکاح می باشد. فسخ در لغت به معنی زایل کردن و در اصطلاح حقوقی در خصوص نکاح درمواردی کاربرد دارد که مطابق شرایط خاصی میان زوجین افتراق قانونی صورت گیرد. منظور از افتراق قانونی پایان نکاح می باشد اما جدایی و برهم خوردن نکاح همیشه ناشی از طلاق نیست.در این مقاله به طور مختصر در خصوص فسخ نکاح موارد کلیدی و کاربردی را بیان مینماییم.
مواد قانونی فسخ نکاح:
اگر بخواهیم یکی از نکات مهم در فسخ نکاح را بیان کنیم باید متذکر شویم که این حق مانند حق طلاق منحصر به زوج نیست و هرکدام از زوجین می توانند بعد از اثبات موارد خاصی ،از این حق استفاده نمایند. ماده 1120 قانون مدنی صراحتا امکان فسخ نکاح را بیان نموده است و همچنین در ماده 1121 بیان نموده که اگر یکی از زوجین مجنون گردد دیگری می تواند نکاح را فسخ نماید.
البته باید بدانیم که جنون چه به صورت اطباقی باشد یعنی دیوانگی موقتی و چه به صورت استمراری (دیوانگی دائمی)باشد تفاوتی ندارد و بازهم موجبات حق فسخ را ایجاد می نماید. اگر به ماده 1122 قانون مدنی دقت فرمایید مواردی را بیان نموده که در صورت وجود هریک از آن بیماری ها در زوج ، زوجه می تواند با حق فسخ به نکاح پایان دهد.
از جمله این موارد خصاء یا بیماری در حکم خصاء می باشد. هرچند که شرح بیماری ها از زبان پزشک می تواند دربیان یک بیماری کامل تر باشد اما در خلاصه می توان گفت که خصاء بیماری است که در آن بیضه های زوج دچار آسیب شده است.اگر زوج ناتوان در برقراری رابطه جنسی باشد و علت آن عدم نعوذ باشد متاسفانه دچار بیماری عنن گردیده است.
درصورت مبتلا شدن مرد به این نوع بیماری هم قانون برای زوجه حق فسخ قائل است. آخرین بیماری که از موجبات ایجاد حق فسخ برای زوجه می باشد این است که آلت تناسلی زوج مقطوع باشد به طوری که امکان انجام زناشویی برای زوجین فراهم نگردد.حال نگاهی می اندازیم به ماده 1123و بیماری های مخصوص زوجه که برای زوج حق فسخ ایجاد می نمایند را بیان می کنیم.
بیشتر بیماری هایی که در قانون در این خصوص بر شمرده بیماری های پوستی ای هستند که زیبایی بانوان را خدشه دار مینمایند.از جمله این بیماری ها بیماری جذام است که همانطور که می دانید پوست و گوشت صورت و بدن درگیرشده و به شکل نافرمی در ظاهرنمود می نماید.
همچنین بیماری برص که نام دیگر آن لکه های پوستی می باشد. در این نوع بیماری قسمتی از پوست انسان به رنگ بسیار سفید می شود حال آن که مابقی پوست همچنان رنگ طبیعی دارد.بیماری دیگری که از موجبات حق فسخ است قرن در زنان است.
در این نوع بیماری ها استخوانی زائد در بدن زوجه مانع روابط زناشویی می باشد.اگر در اثر موارد مختلف، مجرای حیض و غائط در زن یکی شود موجب می شود که زوج حق فسخ پیدا می نماید. فرض کنید به هردلیلی زوجه زمین گیر بوده و مرد از وجود این بیماری مطلع نبوده باشد و بعد از ازدواج متوجه شود از موارد فسخ نکاح است حتی اگر زمین گیر شدن زوجه ناشی از تصادفی باشد که زوجه در آن تقصیری نداشته یا گمان می کرده که بعد از مدتی بهبود می یابد ولی شفا نیافته باشد.
در نهایت یکی دیگر از مواردی که فسخ نکاح را برای زوج موجه می سازد نابینایی زوجه از هردو چشم است دقت فرمایید که ماده صراحتا بیان نموده که زوجه نابینا شود پس کم شدن بینایی یا کم شدن سو چشم در زنان که معمولا با بالارفتن سن ایجاد می گردد را نمی توان از موارد فسخ نکاح محسوب کرد. همچنین نابینایی اگر فقط در یک چشم زوجه رخ داده باشد از موارد فسخ نکاح برشمرده نمی شود.
نکات کاربردی در خصوص حق فسخ نکاح:
1-اگر طرفین از حق فسخ خود مطلع شده و بدون دلیل موجه آن را اعمال ننمایند موجب زایل شدن این حق می شود.چرا که این حق فوری است ماده 1131 قانون مارالذکر این نکته را تایید می نماید.
2-نکته مهم دیگر در خصوص حق فسخ نکاح این است که وجود 2 بیماری عنن و جنون چه قبل از عقد و چه بعد از آن در بدن زوج، برای زوجه حق فسخ ایجاد می شود و زوجه می تواند به این نکاح به راحتی پایان دهد ولی در خصوص بیماری های مذکور در زوجه این نکته متفاوت است یعنی زوج تنها درصورتی می تواند نکاح را فسخ کند که بیماری های شمرده شده در زوجه قبل از عقد یا دست کم حین عقد در زوجه موجود باشد و درواقع اگر بعد از عقد این بیماری ها در زن ایجاد گردد زوج نمی تواند با استناد به آن ها نکاح را فسخ نماید.ذکر این نکته خالی از لطف نیست که اگر این حق برای طرفین زمانی کاربرد دارد که قبل از عقد یا حین عقد از وجود این نوع بیماری ها مطلع نباشند.
3-در اعمال حق فسخ نیاز نیست تشریفات طلاق رعایت گردد.
مثال بارز و کاربردی حق فسخ نکاح :
فرض نمایید زوجه به زوج قبل از عقد اعلام نموده است که بنده دارای هوش بسیار بالا می باشم و چنین وصفی را شرط ازدواج نموده اند و درواقع بیان چنین وصفی در زوجه موجب ترغیب زوج به نکاح با او شده است.
آیا اگر بعد از عقد زوجه از عدم وجود چنین وصفی مطلع گردد میتواند نکاح را فسخ کند؟ بله ماده 1128 قانون مدنی صراحتا بیان نموده که اگر طرفین عقد را بر مبنای وصف خاص در طرف دیگر برپا نمایند و فقدان آن اثبات گردد حق فسخ برای فرد فریب خورده ایجاد می شود.
آیا نکاح موقت را هم می شود فسخ نمود؟
برای پایان دادن به نکاح موقت در قانون صرفا بذل مدت (بخشیدن مدت عقد از طرف مرد) یا انقضای مدت صیغه ذکر شده است و فسخ نکاح صرفا برای عقد دائم پیش بینی شده است
اثر امراض مقاربتی بر نفقه زوجه:
قانون گذار محترم در قانون پیش بینی نموده است که اگر زوج به امراض مقاربتی مبتلا گردد خودداری زوجه از برقراری روابط زناشویی موجب قطع شدن نفقه ایشان نمی شود.
اثر فسخ نکاح در مهریه زوجه:
اگر میان زوجین قبل از اعمال حق فسخ رابطه زناشویی برقرار گردیده باشد ولو یک بار زوجه مالک کل مهریه می باشد البته به شرطی که زوجه ،زوج را فریب نداده باشد چرا که تدلیس و یا فریب موجب می شود زن مستحق هیچ مهریه ای نباشد.
حال اگر میان زوجین هیچگونه رابطه زناشویی برقرار نشده باشد بعد از فسخ نکاح،زن مستحق دریافت مهری نیست.در طلاق اگر قبل از ایجاد رابطه زناشویی زوج زن خود را طلاق دهد صرفا مالکیت زن بر نصف مهرتثبیت می گردد.
مختصری از تفاوت های مهم طلاق و فسخ نکاح :
اگرطلاق میان زوجین 3 بار برقرار شود برای بار چهارم زمانی می توانند عقد کنند که زوجه با مرد دیگری ابتدا عقد نموده و رابطه زناشویی نیز برقرار نموده باشد و بعد از آن از این مرد جدا شده و با شوهر اول خود عقد نماید ولی در فسخ نکاح هرچندبار که فسخ میان زوجین برقرار شود باز هم نیازی به انجام مورد فوق نیست.
ضمنا طلاق حقی است که مخصوص آقایان است ولی همانطور که در فوق بیان نمودیم حق فسخ نکاح می تواند برای هر یک از زوجین قابل استفاده باشد.همچنین یک نوع از طلاق رجعی است که در این نوع طلاق مرد می تواند به همسر خود رجوع نماید که چنین موردی در فسخ نکاح پیش بینی نشده است.
اقدام قضایی برای فسخ نکاح:
اولین قدم مراجعه به دفتر خدمات قضایی و تنظیم اظهارنامه برای طرف مقابل است قدم دوم این است که باید دادواستی تحت عنوان فسخ نکاح مطرح نمایید و پس از ارجاع به شعبه برای اثبات آن به شعبه مراجعه فرمایید.
بیماری های مذکور چگونه اثبات می گردد؟
بعد از ارجاع پرونده به شعبه دادگاه باید از قاضی محترم شعبه نامه ای برای پزشکی قانونی گرفته شود تا وجود بیماری های مورد اشاره توسط پزشک های مورد اعتماد قوه قضاییه در پزشکی قانونی در فرد ثابت گردد.
توصیه پایانی در خصوص فسخ نکاح :
به دلیل پیچیدگی اثبات چنین دعاوی توصیه می گردد قبل از شروع پرونده حتما به وکلای مجرب مراجعه نمایید.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.