مذاکرات مقدماتی در عقود و الزام آوری آن

مذاکرات مقدماتی در عقود و الزام آوری آن

محمد رضا محمدی

مذاکرات مقدماتی در عقود و الزام آوری آن

در قرارداد هایی که موضوع آنها، ارزش اقتصادی پایینی دارند، مفهوم مذاکره به آن معنا وجود ندارد. بدیهی است که انجام مذاکره برای خرید یک بیسکویت، بی معنی است اما در معاملاتی که ارزش اقتصادی بالایی دارند، مفهوم مذاکره بسیار حائز اهمیت است. چرا که در خلال همین مذاکرات است که طرفین نفع و ضرر خود را سنجیده و پس از علم به چنین امری، عقد را منعقد میکنند. حال سوال اصلی این است که آیا مذاکره الزام آور است؟

تعریف مذاکره

مذاکره فرآیندی اجتماعی است که به موجب آن، یک شخص میکوشد با استفاده از ابزار گفت و گو و تعامل، بیشترین نفع را برده و در عین حال با طرف مقابل به یک توافق برسد.

به بیان ساده، مذاکره در مفهوم عامیانه همان چانه زنی است. چانه زنی بر سر موضوع عقد، قیمت پیشنهادی، شرایط خاص هر عقد، شروط آن و ....

آیا صرف مذاکره و نه انعقاد قرارداد الزام آور است ؟

پرسش : آیا میتوان به صرف انجام دادن مذاکره و عدم انعقاد عقد، طرف مقابل را تحت تعقیب قرار دارد؟

خیر. در واقع میتوان پاسخ را اینگونه بیان نمود که مذاکره صرفا برای نیل به یک توافق الزام آور صورت میگیرد و فرآیند مذکور، به خودی خود ایجاد الزام نمیکند. 

بدین ترتیب نمیتوان به این استدلال که طرف مقابل مذاکره کرده است اما عقد را منعقد ننموده،  وی مورد تعقیب قرار داد.  به هر صورت افراد از آزادی قراردادی برخوردارند و یکی از لوازم این آزادی، آزادی در چانه زنی یا همان مذاکره است. با این حال قانونگذار دست طرفین را بیش از اندازه باز نگذاشته است و در مواردی که مذاکرات پیش از انعقاد عقد، با سوء نیت صورت گرفته و به نحوی موجب ضرر طرف مقابل شده، ضرر زننده را مسئول تلقی میکند. 

مثلا فرض کنید دو شرکت بزرگ ( الف و ب) وارد مذاکره میشوند و در خلال مذاکرات، شرکت ب، نمایندگان شرکت الف را به هزینه خود، به بازدید از محل کارخانه میبرد و چندین نمونه از نمونه های ارزشمندی که در کارخانه هست را در اختیار آنان میگذارد . پس از مدتی شرکت الف اعلام میدارد که از انعقاد عقد منصرف شده است و از سوی دیگر از دانش بدست آمده از نمونه ها هم استفاده کرده و به نحوی از این طریق سود بدست می آورد. 

در این حالت اگر شرکت ب ثابت کند که شرکت الف قصد جدی بر انعقاد عقد نداشته و صرفا میخواسته به نمونه ها دست یابد، میتواند خسارت خود را در قالب مسئولیت مدنی از شرکت الف بگیرد یعنی با اثبات سه رکن، تقصیر، ضرر و رابطه سببیت میتواند طرح دعوای مسئولیت مدنی علیه شرکت الف کند:

تقصیر به معنای خلاف انسان متعارف رفتار کردن یا به معنای فعل نامشرع قابل انتساب به فاعل فعل زیانبار. برای مثال اگر شخصی در پمپ بنرین سیگار روشن کند قطعا مقصر است چون هیچ انسان متعارفی چنین فعل زیانباری را انجام نمی دهد.

ضرر به معنای خسارتی  است که متوجه طرف شده ، رابطه انتساب هم به معنای اینکه فعل نامشروع ضرر زننده منجر یه این خسارت شده است. مثلا از سیگار کشیدن وی، پمپ بنزین آتش گرفته است.

در مثال بالا، هیچ انسان متعارفی به بهانه مذاکره( و در اصل به منظور دیگری) هزینه هایی را به طرف مقابل تحمیل نمیکند.

 در این حالت ضرر به شرکت الف منتسب بوده و شرکت ب میتواند به موجب ماده 1 قانون مسئولیت مدنی، علیه وی طرح دعوا کند. پس اثر اولیه مذاکرات این است که اگر یکی از طرفین قصد و نیت بدی داشته باشد و از این طریق وارد مذاکره شده و به طرف مقابل خسارت بزند، میبایست خسارات وی را جبران نماید.

اثر دیگر مذاکره ؛ تفسیر عقد اصلی

تفسیر در معنای لغوی به معنای شرح دادن و روشن کردن است و در معنای حقوقی، در قرارداد ها به معنای روشن سازی متن قرارداد و رفع ابهام از واژه های آن است.

مذاکرات مقدماتی علاوه بر مورد بالا، اثر دیگری نیز دارند و آن این است که میتوانند در تفسیر عقد اصلی مورد استفاده قرار گیرند به بیان ساده تر، اگر عقدی منعقد شود و میان طرفین در خصوص بندی از قرارداد اختلاف وجود داشته باشد، میتوان از طریق فرآیند مذاکره بند مذکور را تفسیر نموده و از آن رفع ابهام نمود. مثلا فرض کنید که تازه عروس و دامادی میخواهند خانه ای را اجاره کنند . قبل از انعقاد عقد و در حین مذاکره، این امر را به اطلاع موجر میرسانند که همسر مستاجر، در شرف وضع حمل است.

 حال وقتی قرارداد بسته شد، بندی در عقد ذکر میگردد که مستاجر حق افزایش تعداد مستاجرین را ندارد. بعد از تولد فرزند این اختلاف پیش می آید که آیا افزایش تعداد مستاجرین صورت پذیرفته است یا فرزندی که در هنگام عقد، هنوز متولد نشده بود، جزئی از مستاجرین محسوب میشود؟

 در اینجا به دلیل مذاکرات مقدماتی و بیان کردن این مطلب از جانب مستاجر و علم موجر به آن، قرارداد به نفع مستاجر تفسیر گشته و فرزند وی از شمول این بند خارج میشود

نتیجه بحث آن است که عقد اگر منعقد شود، منشا تعهد است ( در بحث شرایط صحت عقد چنین امری بیان گردید) اما مذاکره هیچ تعهدی را ایجاد نمیکند چون قبل از انعقاد عقد صورت گرفته است. با این حال در مواردی استثنایی میتواند منجر به مسئولیت مدنی شخص شود و از سوی دیگر، در تفسیر قرارداد نیز میتواند مورد استناد واقع گردد.

توصیه پایانی 

به خاطر داشته باشید که اثبات تقصیر مذاکره کننده و تفسیر قرارداد به هیچ عنوان آسان نخواهد بود. بهتر است در این رابطه با یک وکیل متخصص در امور حقوقی و قرارداده ها مشورت کنید