
اختیار یا سمت در معاملات
اختیار یا سمت در معاملات
اختیار یا سمت در معامله به این معناست که شخصی در انعقاد عقدی دخالت کند که آثار آن عقد دامن گیر دیگری میشود. این دیگری را اصیل می نامیم.
دانستیم که هر عقد برای آنکه منعقد شود شرایط خاصی دارد. این شرایط اعم است از اهلیت، قصد و رضا، موضوع معین مورد معامله و جهت مشروع (برای اطلاعات بیشتر میتوانید به مقاله "تعریف عقد در قانون ایران و شرایط صحت آن "مراجعه کنید).
پس از آشنایی با شرایط عقد، آنچه که اهمیت میابد این است که آیا منعقد کننده عقد، عقد را برای خود منعقد میکند و یا آنکه عقد را برای دیگری منعقد می نماید؟
به بیان ساده تر آیا کسی که در معامله شرکت میکند، خود آثار عقد را متحمل میشود یا آنکه آثار عقد بر دیگری بار میشود؟ حالت دوم دقیقا تعریف سمت در معاملات است.
تعریف سمت در معامله
اختیار یا سمت در معامله به این معناست که شخصی در انعقاد عقدی دخالت کند که آثار آن عقد دامن گیر دیگری میشود. این دیگری را اصیل می نامیم. مثلا در عقد وکالت، وکیل نماینده موکل محسوب میشود و از جانب وی نمایندگی دارد.
حال وکیل میتواند به نمایندگی از موکل، ماشین وی را به فروش برساند. در این صورت آثار عقد (که عبارت است از پول خودرو و تحویل دادن مبیع) دامن گیر موکل (یعنی اصیل میشود) میشود و هم اوست که مبلغ حاصل از فروش را بدست می آورد. (ماده 197 قانون مدنی در صدد بیان این امر است.)
یعنی موضوع عقد مال هر کس باشد، ثمن معامله نیز مال وی خواهد بود و برعکس. پس چون موکل مالک ماشین است، قیمت ماشین نیز به جیب وی میرود)
اصل بر اصیل بودن طرف معامله است:
همانگونه که میدانیم اصولا افراد اصالتا در معامله شرکت میکنند و منعقد کننده عقد و کسی که از عقد نفع و ضرر میبرد یکسان است اما گاهی منعقد کننده به نمایندگی از دیگری عقد را منعقد میکند. به بیان ساده اصل بر اصیل بودن طرف معامله است مگر آنکه نمایندگی وی ثابت شود(ماده 196 قانون مدنی، این اصل را بیان میکند)
انواع نمایندگی
نمایندگی بر اساس منشا اعطای نمایندگی به سه دسته تقسیم میشود:
1- نمایندگی قانونی 2- نمایندگی قضایی 3- نمایندگی قراردادی
1)نمایندگی قانونی
قانونگذار به موجب قانون اشخاصی را نماینده دیگری قرار داده است بدون آنکه این اشخاص در اعطای نمایندگی دخالت داشته باشند. مثلا نمایندگی پدر و جد پدری نسبت به فرزندان و نوه های خود. یعنی پدر نماینده فرزند خود محسوب میشود تا وقتی که آن فرزند اهلیت یابد. به همین دلیل هم هست که شخص میتواند برای فرزندش مثلا یک دوچرخه بخرد.
2)نمایندگی قضایی
منشا چنین نمایندگی حکم دادگاه است نه دستور قانون. به بیان ساده تر، شخص به موجب حکم دادگاه نماینده دیگری محسوب شده و قراردادی های وی را منعقد میکند. مثال بارز این امر قیم و امین در احوال شخصیه است. مثلا در مواقعی که پدر و جد پدری و وصی منصوب از جانب آن دو نباشد، برای اداره اموال قیم و انعقاد عقود راجع به اموال وی، یک نماینده منصوب میکنیم که قیم نامیده میشود.
3)نمایندگی قراردادی
این نمایندگی کاملا منشا قراردادی دارد و اشخاص با اراده خود نسبت به منصوب کردن یک شخص به نمایندگی اقدام می نمایند. مثلا وکیل در معنای عام نماینده قراردادی است چرا که اصیل با اراده خود وی را نماینده خود قرار می دهد. و یا مدیر عامل در شرکت های تجاری نماینده قراردادی است.
پرسش : چه زمانی میگوییم که یک عقد به نمایندگی واقع شده است؟
برای اینکه بگوییم عقد به نمایندگی واقع شده است میبایست سه شرط وجود داشته باشد:
1) نماینده اختیار انجام عمل حقوقی را داشته باشد.
برای مثال اگر الف به ب وکالت دهد که ماشین وی را به بفروش برساند، وکیل نمیتواند خانه الف را بفروشد. چرا که در مورد فروش خانه به وی اختیاری داده نشده. عدم اختیار و سمت نداشتن در یک معامله دقیقا مطابق با تعریف عقد فضولی است که سابق بر این توضیح داده شد.
2) نماینده باید به موجب ماده 196 قانون مدنی قصد نیابت داشته باشد.
به بیان ساده تر، زمانی که نماینده عقد را منعقد میکند باید به این قصد باشد که عقد را برای دیگری منعقد میکند نه برای خود. وگرنه عقد برای خود نماینده محسوب میشود
3) عقد توسط نماینده انشا شده و نماینده در این امر قاصد باشد.
پس اگر شخصی بالاجبار یا با اکراه نماینده را به انعقاد عقدی مجبور کند، چنین عقدی به نحو صحیحی واقع نشده و نیاز یه تنفیذ نماینده دارد. چرا که به هر حال این نماینده است که عقد را منعقد میکند و میبایست شرایط صحت عقد در مورد معاملات وی وجود داشته باشد.
مهم ترین وظیفه نماینده رعایت مصلحت موکل است
این امر در ماده 1074 قانون مدنی لحاظ گردیده شده است و نسبت به تمامی انواع نمایندگی ها قابل اعمال میباشد. رعایت مصلحت امری عرفی است و عرف است که باید تشخیص دهد که آیا نماینده رعایت مصلحت اصیل را کرده است یا نه.
اگر ثابت شود که مصلحت موکل رعایت نشده است، معامله غیر نافذ بوده و نیاز به تنفیذ وی داردمثلا اگر شخصی وکیل در فروش خانه ای به مبلغ 5 میلیارد باشد و بعد آنرا به قیمت 1 میلیارد به پدر خود بفروشد، عرف براحتی حکم خواهد داد که در چنین معامله ای مصلحت موکل رعایت نشده و عقد غیر نافذ است.
توصیه پایانی
اعطای نمایندگی به دلیل ریسک بالای آن و امکان رعایت نکردن مصلحت از جانب نماینده، از جمله امور حقوقی پیچیده ای است که بهتر است هنگام اعطای نمایندگی به یک وکیل مجرب و مشاور متخصص در امر قراردادها مراجعه نمایید تا دردسر های عدم رعایت مصلحت و غبطه موکل دامن گیرتان نشود.
در صورت نیاز به مشاوره حقوقی فرم زیر را پر کنید.
کارشناسان ما در اولین فرصت با شما تماس خواهند گرفت.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.