بررسی جرم قذف از دیدگاه قانون مجازات اسلامی

بررسی جرم قذف از دیدگاه قانون مجازات اسلامی

ریحانه ابوطالبی

بررسی جرم قذف از دیدگاه قانون مجازات اسلامی

در مقاله حاضر به بررسی جرم قذف، عناصر سه گانه و شرایط ارتکاب آن پرداختیم و دانستیم این جرم از جمله جرایم حدی است که منجر به جاری شدن شلاق حدی خواهد بود. بررسی عناصر مادی، قانونی و روانی جرم قذف و همچنین شرایط سقوط حد قذف و مجازات این جرم در صورت تعدد و تکرار را بررسی کرده و مرجع صالح به رسیدگی به آن را بیان نمودیم. 

مقدمه جرم قذف

جرم قذف که نوع خاصی از افترا و دشنام تحت شرایط خاصی است از جمله جرایم علیه اشخاص می­باشد که اگرچه به تمامیت جسمانی افراد لطمه وارد نمی کند اما با باعث صدمه به شخصیت و حیثیت افراد می گردد و به نوعی جرم علیه تمامیت معنوی محسوب می گردد. 

در مقالات پیشین با جرم توهین و انواع آن از قبیل توهین ساده و توهین مشدده آشنا شدیم و دانستیم که این جرم در مجموعه جرایم تعزیری قرار می گیرد. در مقاله پیش رو می خواهیم به بررسی جرم قذف که نوع خاصی از دشنام دهی (فحاشی ناموسی) است و در زمره جرایم حدی قرار می گیرد که در فصل چهارم قانون مجازات اسلامی و مواد 245 الی 261 آمده است، بپردازیم و عناصر قانونی این جرم، شرایط ارتکاب و مجازات آن را بررسی نماییم. 

تعریف جرم قذف

قذف در فرهنگ فارسی به معنای پرتاب کردن، دور انداختن و تهمت و افترا زدن آمده است. قانونگذار در ماده 245 قانون مجازات اسلامی به تعریف و بررسی این جرم پرداخته و آن را نسبت زنا " نزدیکی و جماع میان زن و مردی که بین آن ها رابطه زوجیت و زناشویی وجود نداشته باشد و از موارد وطی به شبهه نیز نباشد (ماده221 قانون مجازات اسلامی) " یا لواط"دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنه گاه در دبر انسان مذکر (ماده 233 قانون مجازات اسلامی) " دادن به شخص دیگر عنوان نموده است. در واقع در این جرم، فردی به دیگری تهمت ناروای ارتکاب زنا یا لواط می زند.

عنصر قانونی جرم قذف

همان گونه که بالاتر بیان گردید، عنصر قانونی این جرم ماده 245 قانون مجازات اسلامی است که به پیش بینی و جرم انگاری این عمل پرداخته است. به موجب این ماده اگر فردی به شخص دیگری نسبت زنا یا لواط بدهد و نتواند آن را اثبات کند مرتکب قذف گردیده و مجازات آن حد قذف خواهد بود که عبارت است از هشتاد ضربه شلاق.

عنصر مادی جرم قذف

عنصر مادی جرم که اشاره دارد به عمل فیزیکی مجرمانه ای که ممکن است فعل یا ترک فعل باشد و قانونگذار آن را ممنوع اعلام کرده و موجب ضمانت اجرای کیفری دانسته است. 

در باب قذف عمل فیزیکی مجرمانه یا همان عنصر مادی عبارت است از این که مرتکب با هر رفتاری از قبیل گفتن، نوشتن، ارسال پیام و غیره، صراحتاً به دیگری نسبت لواط یا زنا بدهد. این شخص را قاذف یعنی قذف کننده و مخاطب را مقذوف یا قذف شونده می گویند. 

انجام امـــور قضایی نیازمند تجــربه و تخصص کافــی است.
چنانچه به همراهی ما نیازمندید، درخواست خود را ثبت کنید

عنصر روانی جرم قذف

 عنصر روانی اشاره دارد به قصد و نیت مجرمانه که در متون حقوقی به آن سوء نیت گفته می شود. در جرم قذف طبق منطوق مواد 246 و 248 قانون مجازات اسلامی، قاذف باید بدون ابهام و به طور واضح و در عین آگاهی از عباراتی که به کار می برد، قصد انتساب داشته باشد و اگر قرینه ای وجود داشته باشد که مشخص گردد منظور گوینده یا نویسنده قذف نبوده است، وقوع جرم و حد قذف ثابت نمی گردد. 

این مسأله و تأکید قانونگذار در مواد فوق الذکر نشان دهنده لزوم وجود عنصر روانی یا همان سوء نیت مرتکب است که در مواد دیگر نیز از جمله ماده252 قانون مجازات اسلامی تحت عنوان «لزوم وجود قصد نسبت زنا دادن» تصریح گردیده و یا در ماده 246 قانون مجازات اسلامی در قالب عبارت« لزوم آگاهی نسبت دهنده به معنی لفظ مورد استفاده» بیان شده است.

شرایط ناظر بر ارتکاب قذف 

تحقق جرم قذف و به دنبال آن اجرای حد قذف بر مرتکب این جرم منوط به وجود شرایطی است که عبارت است از 

- فرد قذف شونده هنگام وقوع جرم عاقل، بالغ، مسلمان، معین و غیر متظاهر به زنا یا لواط باشد (ماده 251 قانون مجازات اسلامی)، منظور از غیر متظاهر به زنا و لواط این است که مقذوف مبرا از اتهام زنا و لواط باشد، این شرط در قانون پیشین با عنوان عفیف بودن ذکر گردیده بود. 

حال پرسشی که پیش می آید این است که قذف متظاهر به زنا و لواط هیچ مجازاتی به دنبال ندارد؟

پاسخ: نظر به ماده تبصره 2 ماده 251 قانون مجازات اسلامی، قذف و نسبت زنا یا لواط دادن به چنین شخصی مجازاتی به دنبال ندارد.

در خصوص فقدان شرایط ذکر شده یعنی در صورتی که فرد قذف شونده نابالغ، مجنون یا غیر مسلمان و غیر معین باشد نیز طبق تبصره 1 ماده 251، شلاق تعزیری درجه 6 به دنبال خواهد داشت.

-نکته لازم به ذکر این است که؛ از آن جا که قذف نوعی افترا و نسبت زنا یا لواط دادن به دیگری است، اثبات صحت موارد نسبت داده شده موجب سقوط مجازات حد و عدم اجرای آن خواهد بود. بنابراین در صورتی که به هر طریقی از قبیل شهادت شهود، علم قاضی یا تصدیق و اقرار قذف شونده، وقوع زنا یا لواط از جانب قذف شونده اثبات گردد، قذف منتفی شده و حد ساقط می گردد.

-قذف به تصریح ماده 116 قانون مجازات اسلامی حق الناس است فلذا با توبه ساقط نمی شود، در عین حال اجرای آن نیز وابسته به مطالبه شخص مقذوف است که مورد قذف قرار گرفته است و در صورت گذشت و رضایت او، حد نیز ساقط می گردد. 

در صورتی که شخص مقذوف فوت کرده باشد،  مطالبه حد قذف به همه وراث او به جز همسر منتقل گردیده و هرکدام از آن ها مجازات مرتکب را مطالبه کند، حتی در صورت گذشت وراث دیگر، حد بر قاذف اجرا می گردد و توقف مجازات در این حالت نیز منوط به گذشت همه وراث است.

تعدد و تکرار قذف

 اگر قاذف چند نفر را جداگانه قذف کند نظر به ماده 256 در برابر هریک، حد جداگانه ای بر او جاری می گردد.

اگر شخصی چنذ نفر را به یک لفظ قذف کند و آن ها نیز جداگانه خواهان اجرای مجازات قاذف گردند، به موجب ماده 257، برای قذف هریک حد جداگانه ای جاری می گردد ولی اگر همگی باهم خواهان مجازات و اجرای حد شوند، تنها یک حد ثابت خواهد بود. 

در هر مورد پس از اجرای مجازات حد قذف، اگر قاذف مجدداً قذف را تکرار کند، حد هم تکرار می شود تا جایی که به موجب ماده 136 قانون مجازات اسلامی، تکرار قذف برای مرتبه چهارم مجازات اعدام به دنبال خواهد داشت. اگر قاذف پس از جاری شدن حد بگوید، آن چه بیان کردم حق بوده است، به سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری محکوم می گردد. 

مرجع صالح به رسیدگی جرم قذف 

مرجع صالح برای رسیدگی به این جرم دادسرای و دادگاه کیفری استان یا شهرستان می باشد نه شورای حل اختلاف.

کلام آخر

با عنایت به مقاله حاضر و بررسی جرم قذف از آنجا که این جرم در زمره جرایم حدی است که معمولاً غیر قابل گذشت و تخفیف می باشد و اثبات آن نیز گاه دشوار خواهد بود، به همراهان گرامی توصیه می گردد در صورت نیاز به طرح شکایت با عنوان قذف از راهنمایی و مشورت وکلای متخصص مدد گرفته شود.