طلاق به درخواست زوجه به دلیل سو معاشرت یا عسر وحرج

یکی از شیوه ای درخواست طلاق توسط زوجه ، طلاق به درخواست زوجه به دلیل سو معاشرت یا عسر وحرج می باشد ، ولی اثبات این مورد در دادگاه ها بسیار سخت است و نیاز به کلام وکلا و استناد قانونی آن ها برای قاضی دارد. متاسفانه در ایران طلاق گرفتن برای زن دشوارتر از آن چیزی است که فکرش را می کنید.حتی گاهی با اثبات بی اخلاقی های شوهر باز هم محاکم قضایی از زوجه حمایت نمی کند.در این مقاله در خصوص مجموعه رفتارهایی که ناپسند هستند و موجب می شوند برخی از قضات تصمیم به طلاق بگیرند صحبت می نماییم. 

مقدمه

طلاق در یکی از معانی لغوی به معنای رها شدگی است در خیلی از موارد زن یا شوهری که اجبار به طلاق می شود هنوز امید به زندگی کردن و ادامه دادن دارند شاید اشتباهات کوچک و پرتکرار  موجب می شود افراد کم کم به فکر جدایی بیوفتند در قدیم بعد از عقد دیگر چشم خود را بر روی بدی های همسر می بستند و همدیگر را تحمل می کردند تا روزی می رسید که با آرامش و طیب خاطر در کنار هم زندگی می کردند اما اگر به طلاق به چشم دیگری نگاه کنیم و عینک بدبینی را کنار بگذاریم گاهی طلاق بهترین راه است آن جایی که طلاق برای آزاد شدن از رفتارهای نادرست و بیمارگونه و یا تنوع طلبی زن و مرد باشد خیلی هم می تواتد کار شایسته ای باشد چه کسی تحمل رفتارهای بیمار گونه را دارد نتیجه تحمل بیش از حد رفتارهای ناپسند در اکثر مواقع موجب می شود آن طرفی هم که بیمار نیست کم کم ذهن ناآرامی پیدا کرده و پرخاشگر شود ودرنهایت او نیز بیمار می شود.

سوء معاشرت به چه معنا می باشد؟

معاشرت به خودی خود به معنای گفت و شنود با یکدیگر و رفاقت و زندگی  با همدیگر است. از واجبات است که زن و شوهر باهم معاشرت داشته باشند باهم حرف بزنند اتفاقات روزمره خود را بیان کنند و باهم گفت و گو داشته باشند البته نمی شود زن و شوهری که به دلیل مشکلات شغلی یا هر مسئله ای غیر از ناراحتی از همدیگر دور هستند را سرزنش به عدم معاشرت کرد ولی گاهی میان زوجین طلاق عاطفی رخ داده است طوری که رابطه آن ها با هم به حداقل رسیده و فقط به همدیگر سلام و خداحافظ می گویند و صحبت خاصی میان آن ها نیست انگار هرکسی برای خودش زندگی می کند و این از بدترین نوع روابط است اما معنای معاشرت محدود به این موارد نمی شود در قران معاشرت این چنین معنی شده است همراه هم بودن و اختلاط میان افراد.سوء هم در لغت به معنای ناپسند و زننده و ناروا است.

سوءمعاشرت زوجین شامل مواردی می باشد که با یکدیگر رفتار ناپسندی دارند.این رفتار ناروا می تواند از جانب هردو باشد یا از جانب یکی در حق دیگری.به هر حال قانون سوءمعاشرت را از موارد و علت های جدایی بیان می کند.

فلسفه سوءمعاشرت و ایجاد حق طلاق

هر موردی که برای زن عسر و حرج محسوب شود از موجبات ایجاد حق طلاق برای او است درواقع به دلیل آن که در قانون حق طلاق را مخصوص مرد می داند قانونگذار سعی نموده مواردی که زن در زندگی سختی های غیرمعمول و خار از عرفی را تحمل می نماید از موارد طلاق محسوب کند اثبات عسر وحرج متاسفانه امروزه در دادگاه ها بسیار سخت است و نیاز به کلام وکلا و استناد قانونی آن ها برای قاضی دارد.

ماده 1130 قانون مدنی در خصوص عسر و حرج زوجه 

در قانون هر جایی که عسر و حرج زوجه برای زندگی مشترک ثابت گردد از موارد طلاق است که مستند قانونی آن در قانون مدنی ماده1130 می باشد همچنین اگر زوج بند ب قسمت 2 عقدنامه را امضا نموده باشد یعنی به زوجه این حق را داده است که درصورت اثبات سوءمعاشرت بتواند طلاق بگیرد.

مصداق های سوء معاشرت

در تمام احادیث و روایات ازمعاشرت پسندیده زوجین با یکدیگر صحبت نموده اما آن چه در قانون سوء معاشرت محسوب می شود و موجب صدور حکم طلاق می شود مواردی است که اثرات سنگین و آسیب زننده ای دارد. یکی از مصادیق سوءمعاشرت روابط نامشروع همسر است که البته زوجه باید در دادسرای ارشاد این امر را اثبات کند بعد از اثبات با همان حکم صادره از دادسرای ارشاد می توان سومعاشرت را اثبات کرد هرچند امروزه متاسفانه صرفا به دلیل آن که همسر به نامحرم پیام داده باشد و یا تلفنی صحبت کرده باشد از مصادیق روابط نامشروع حساب نمی شود و باید کمی وخامت آن بیش تر باشد مثلا ایجاد رابطه مادون زنا با نامحرم که درصورت داشتن گزارش مامور کلانتری، فیلم و عکس وارائه آن به قاصی در دادسرای ارشاد ثابت می شود و یا ضرب و شتم نیز از موارد سوءمعاشرت است که باید در حدی باشد که امنیت جانی زوه به خطر بیوفتد تا قاصی قانع به صدور حکم طلاق شود.

آیا عدم رابطه جنسی میان زوجین از موارد صدور حکم طلاق است؟

در جواب این سوال باید به مراحل مختلف زندگی زناشویی اشاره کنیم درست است که در عرف ایجاد رابطه زناشویی مختص به بعد از عروسی و بردن عروس به زندگی مستقل است اما در قانون چنین نیست در قانون به محض خواندن خطبه عقد این دختر و پسر زن و شوهر محسوب می شوند و تمام حق و حقوق زناشویی بر آن ها بار می گردد فلذا حق برقراری روابط جنسی از جمله حقوق زوجین است که البته زن نسبت به آن حق حبس دارد ولی زوج باید آن را ایفا کند و حق حبسی ندارد حال اگر در دورادن عقد خانمی علیه شوهرش به دلیل نداشتن رابطه جنسی که نوعی سوء معاشرت محسوب می شود دادخواست طلاق دهد به نظر شما قانون چه برخوردی می کند؟

بعد از این که جلسه دادرسی تشکیل شود قطعا زوج اعلام می دارد که بعد از عروسی و انتقال به منزل مشترک رابطه جنسی را با زوجه خود برقرار می نماید ولی قاضی عنوان می دارد که این حق از لحظه جاری شدن صیغه عقد برای زوجه ایجاد شده است. پس در قانون بعد از عقد زوجه می تواند این توقع را از همسر خود داشته باشد و این یک توقع قانونی است.

اگر بعد از عروسی و زمان تشکیل زندگی مشترک همچنان زوج میلی به روابط جنسی نشان ندهد قطعا از مواردی است که در دادگاه با مراجعه به پزشکی قانونی می توان به راحتی طلاق گرفت حال اگر وضعیت جنسی زوجین به این شکل نباشد ولی بسیار کم و محدود باشد آیا زوجه می تواند بازهم طلاق بگیرد اثبات این مورد در این شرایط کمی سخت است و بستگی به نظر پزشکی قانونی دارد بدین صورت که اگر پزشکی قانونی محدود بودن رابطه جنسی را تاحدی که دشوار باشد تشخیص دهد اقناع وجدانی قاضی برای طلاق آسان تر می شود.

آیا طلاق در اثر سو معاشرت مخصوص زوجه است ؟

بله همانطور که گفتیم این زوجه است که باید برای جدایی دلیل بیاورد چون زوج برای طلاق زن خود که نیاز به دلیل ندارد. پساین حق مخصوص زوجه ست که البته باید اثبات شود.

نتیجه گیری و توصیه پایانی 

باید بدانید که هر عمل ناپسندی که همسرتان انجام دهد را نمی شود سوءمعاشرت محسوب مود و آن را باعث طلاق بدانیم.پس اگر فکر می کنید رفتاری از همسر شما موجبشده است که دردیگرنتوانید زندگی را ادامه دهید حتما به وکیل مراجعه کرده و برای طرح دادخواست طلاق با او مشورت کنید.