دادرسی مالیاتی
دادرسی مالیاتی
اول از همه سوالی که باید بدان پاسخ داد این است که دادرسی مالیاتی چیست؟ حقوقدانان در کتب خود تعاریفی از این مفهوم ارائه نموده اند. یکی از این تعاریف، دادرسی در معنای عام را اینگونه تعریف میکند.
دادرسی مالیاتی ؛ " تعیین و مشخص نمودن قواعد و ضوابطی که مرتبط با ساختار یا تشکیلات، صلاحیت یا شایستگی میباشد، همچنین اقسام متفاوت دعاوی و در نهایت اجرا نمودن تصمیمات مراجع قضایی و شبه قضایی".
مقدمه
اما دادرسی مالیاتی حاوی چه نکاتی است که آن را از سایر انواع دادرسی متفاوت میسازد؟ دادرسی مالیاتی هم مانند سایر دادرسی ها ابتدا به مواردی اشاره دارد که در تعریف فوق ذکر شد.
اما این نوع دادرسی باید مرتبط با مالیات باشد و در واقع تمام مراحل مذکور را در حوزه مالیاتی مشخص نماید. همچنین در دادرسی مالیاتی طرفین دعوا مودیان یا پرداخت کنندگان مالیات و همچنین سازمان مالیاتی و ماموران آن سازمان میباشند. (آرای صادره در دادرسی مالیاتی)
حق دادخواهی نزد مراجع دادرسی
پرسش : چه ضوابطی بر دادرسی مالیاتی حاکم است؟
یکی از حقوقی که برای انسانها به عنوان یکی از حقوق اساسی آنها شناخته شده، حق دادخواهی است. این حق در اعلامیه جهانی حقوق بشر مورد توجه قرار گرفته و به تبع آن اکثر کشور ها نیز در قوانین اساسی خود این حق را به صورت بی قید و شرط مورد توجه قرار داده اند. در اصول 34 و 159 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز به این موضوع به دقت اشاره شده است. در تبصره 1 ماده 247 قانون مالیات های مستقیم تعیین شده که هر مودی مالیاتی وظیفه دارد، مقدار مالیات"مورد قبول" که بر اساس قانون تکلیف به پرداخت آن دارد را پرداخته و اگر نسبت مازاد بر آن اعتراضی دارد میتواند این اعتراض را در مدت زمان تعیین شده تسلیم نماید.
در واقع مسئله ای که در این ماده وجود دارد این است که اعتراض یا همان حق واخواهی توسط قانون با مانع رو به رو شده و مانع همان پرداخت مالیات قابل قبول است. دیوان عدالت اداری در رای خود که در مورد این ماده صادر نمود بیان داشت که منظوری که از این تبصره برداشت میگردد، این است که مالیات مورد قبول توسط مودی قابل اعتراض نبوده و مالیات بیشتر از مالیات قابل قبول که مورد اعتراض مودی واقع شده باید در هیئت های حل اختلاف مالیاتی مورد تجدید نظر خواهی قرار بگیرد. پس نکته ای که در این رای از دیوان به چشم میخورد این است که نمیتوان اعتراض مودی نسبت به مازاد مالیات مورد قبول را مشروط و مقید به پرداخت مالیات مورد قبول نمود. پس آگاهی از معنای حق دادخواهی و همچنین چگونگی استفاده از این حق باعث میشود شهروندانی که دانش حقوقی هم ندارند در مواجهه با چنین قوانین و مقرراتی در جهت دفاع از حقوق خود برآیند.
رعایت اصل استقلال و بی طرفی در دادرسی های مالیاتی
یکی دیگر از اصول حاکم بر دادرسی ها، از جمله دادرسی مالیاتی؛ رعایت کردن اصل بی طرفی است. بدین معنا که نهاد های قضایی و شبه قضایی و افرادی که در آن نهاد ها دادرسی کرده و عضو این مراجع اند باید در تمام آرایی که صادر میکنند و یا تصمیماتی که اتخاذ مینمایند، مستقلانه و بی طرفانه رفتار کنند. این اصل در مواد متعدد قانون مالیات های مستقیم نمود و جلوه داشته است که به برخی از آنها اشاره خواهیم داشت.
1) قانونگذار در ماده 253 ق.م.م برای اینکه از تحت فشار قرار گرفتن اعضای شورای مالیاتی جلوگیری نماید تا نهایتا تصمیماتی که توسط آنها گرفته میشود به دور از استقلال و بی طرفی و تحت تاثیر عوامل متعدد قرار نگیرد، این افراد را در طول مدت فعالیت آنها غیر قابل تغییر دانسته. به جز دو استثنا که آنها تقاضای خود این اعضا و یا حکم قطعی دادگاه اختصاصی اداری میباشد.
2) بند 38 دستور العمل دادرسی مالیاتی بیان میدارد که افرادی که عضو هیت های حل اختلاف مالیاتی میباشند و همچنین افرادی که قرار های کارشناسی را به اجرا میرسانند نباید قبلا در مقام مامور مالیاتی در مورد پرونده پرداخت کننده مالیات سابقه هیچ اظهار نظری داشته باشند. همچنین بر اساس بند 10 این دستور العمل، افرادی که عضو هیت های حل اختلاف مالیاتی هستند، کارمندان سازمان امور مالیاتی کشور و وزارت امور اقتصادی و دارایی از شغل وکالت ممنوع شده اند. زیرا تصدی این افراد به شغل وکالت میتواند زمینه های نقض شدن مورد خدشه قرار گرفتن اصل استقلال و بی طرفی را در پی داشته باشد.
توصیه پایانی
اصول حقوقی حاکم بر دادرسی مالیاتی یکی از مواردی است که علی رغم اینکه شاید به نظر برسد در عالم عمل کاربرد زیادی ندارد، اما در پرونده های بسیار مهم گاهی استفاده از همین اصول به شکل دقیق و درست توسط وکیل خبره، نتیجه نهایی پرونده را تغییر میدهد. بنابراین توصیه میشود در صورت مواجهه با هرگونه مسئله مالیاتی با مشاورین حقوقی و وکلای این حوزه مشورت نمایید.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.