شورای حل اختلاف و صلاحیت های شورای حل اختلاف

شورای حل اختلاف و صلاحیت های شورای حل اختلاف

محمد رضا محمدی

شورای حل اختلاف و صلاحیت های شورای حل اختلاف

زمانی که میان افراد راجع به یک مسئله حقوقی اختلافی حادث میشود، اصولا این اشخاص برای رفع تنازع وارد در یک دادگاه حقوقی شده و اقدام به طرح دعوا میکنند. با این حال قانونگذار به منظور کم کردن بار دادگاه های حقوقی، تعدادی از دعاوی کم اهمیت تر را به نهادی ارجاع داده است که آنرا شورای حل اختلاف می نامیم. در مقاله پیش رو به این شورا و صلاحیت های خاص آن خواهیم پرداخت تا افراد هنگام طرح دعوا دچار مشکل نشوند:

تعریف شورای حل اختلاف و ترکیب آن

در قانون شوراهای حل اختلاف، بیان شده است که هدف این شورا سازش و صلح میان اشخاص حقیقی و حقوقی بوده و به حل اختلافات میان آنان یاری میرساند. اعضای شورا در روستاها اگر سواد خواندن و نوشتن داشته باشند واجد صلاحیت برای تصدی در شورا میباشند و در شهر ها نیز با مدرک کارشناسی شخص میتواند عضو شوراء باشد. لازم به ذکر است که صلاحیت شورای حل اختلاف روستا صرفا صلح و سازش است.

صلاحیت های خاص شورای حل اختلاف

1) مهم ترین نکته در رابطه با صلاحیت های شورا آن است که شورا در صورتی به دعاوی مالی منقول رسیدگی میکند که این دعاوی کمتر از 20 میلیون تومان ارزش داشته باشند (مثلا دعوا راجع به یک دوچرخه کوچک باشد)

2) دعاوی تخلیه عین مستاجره و تعدیل اجاره بها در این شورا طرح میشود بجز مواردی که مرتبط با کسب و پیشه و سرقفلی است. لازم به ذکر است که دعاوی مرتبط با تعدیل اجاره بها، در صورتی در این شورا مطرح میشود که راجع به رابطه میان موجر و مستاجر اختلافی وجود نداشته باشد و دو طرف به وجود این رابطه اذعان داشته باشند فقط یک طرف بخواهد میزان کرایه را کمتر کند.

3) دعاوی اعساری که اصل دعوا توسط شورا بررسی شده باشد (مثلا مبلغ  محکوم به مبلغی در حد 10 میلیون بوده و شورا به آن رسیدگی کرده اما محکوم علیه نمیتواند آنرا پرداخت کند و تقاضای اعسار کند)

4) صدور کردن گواهی حصر وراثت، مهر و موم ترکه و تحریر آن

5) دعاوی مهریه و نفقه و جهیزیه تا سقف بیست میلیون تومان البته به شرطی که زن بدون دریافت این موارد به طلاق رضایت نداده باشد وگرنه باید به محاکم عمومی مراجعه کند.

6) تامین دلیل در رابطه با جرائمی که مستوجب مجازات جزای نقدی درجه هشت باشد (جزای نقدی تا ده میلیون ریال را جزای نقدی درجه هشت گویند) اگر مجازات نقدی جرم یک میلیون باشد، تامین دلیل آن توسط شورا انجام میگیرد.

همچنین اگر طرفین توافق کنند، شورا میتواند در مورد کلیه امور حقوقی و جرایم قابل گذشت و همچنین جنبه خصوصی جرایم غیر قابل گذشت اقدام به صلح و سازش نماید. (مثلا یکی از جرایم قابل گذشت، توهین به افراد است و اگر طرفین توافق کنند، شورای حل اختلاف میتواند نسبت به سازش میان توهین کننده و طرف توهین اقدامات لازم را مبذول نماید)

دعاویی که در شورای حل اختلاف  قابل طرح نمی باشند

1) دعاوی راجع به اصل طلاق، اصل نکاح و فسخ آن، رجوع و نسب (مثلا زن ادعا میکند که به همسری مرد در آمده است ولی مرد چنین چیزی را انکار مینماید. این امر به دلیل تخصصی بودن در صلاحیت شورا نیست)

2) اختلافات راجع به اصل وصیت و وقفیت و تولیت

3) دعاوی که موضوع آنها اموال دولتی و عمومی است

4) دعاوی که راجع به حجر و ورشکستگی میباشد

5) اموری که در صلاحیت مراجع دیگر یا مراجع غیر دادگستری است( مثلا دعوای میان کارگر و کارفرما در هیئت های حل اختلاف خاصی بررسی میشود و شورا نمیتواند در چنین چیزی ورود نماید)

با انتخاب یک وکیل متخصص از اضطراب خود در روند دادرسی بکاهید

شروع رسیدگی در شورای حل اختلاف و صدور حکم

شورا برای شروع رسیدگی تشریفاتی مانند دادگاه های عمومی را ندارد و قانونگذار خواستار آن بوده که اشخاص در مواجهه با شورا راحت تر بتوانند طرح دعوا کنند. بنابراین با درخواست کتبی با شفاهی، رسیدگی در شورا آغاز شده و نیازی به دادخواست نیست.

حکم رسیدگی در شورا پس از مشورت میان اعضای شورا، صادر میگردد( یک رئیس، دو عضو اصلی و یک عضو علی البدل اعضای شورا را تشکیل میدهند). پس از صدور رای، رای صادره توسط قاضی اجرای احکام شورای حل اختلاف اجرا میگردد.

اعتراض به آرای صادره از طرف شورای حل اختلاف

شورای حل اختلاف به منظور رسیدگی به پرونده های ساده تر بوجود آمده است اما این امر مانعی برای شکایت از آرای صادره ایجاد نمیکند. در این رابطه دو حالت را میتوان تصور نمود:

حالت اول آن است که رای به نحو غیابی صادر شده باشد. یعنی شخص محکوم علیه و وکیل وی در هیچ جلسه ای حاضر نشده و از سوی دیگر به نحو کتبی نیز از خود دفاع ننموده باشد. در این حالت شیوه اعتراض به آرای غیابی که در آیین دادرسی مدنی مورد اشاره واقع شده، در اینجا نیز اجرا میگردد (واخواهی و مقررات خاص آن)

حالت دوم صدور رای بصورت حضوری است. در این حالت رای بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در دادگاه های عمومی دو یا کیفری دو میباشد (بسته به آنکه موضوع مورد اختلاف کیفری باشد یا حقوقی. مثلا اگر در رابطه با جرم توهین، محکوم علیه این حکم را نپذیرد میتواند به دادگاه کیفری دو مراجعه کرده و تجدید نظر را خواستار شود اما مثلا در رابطه با تعدیل اجاره بها، به دادگاه حقوقی دو میرود).

اگر مرجع ثانویه شورا را صالح بداند اما رای وی را فسخ کند، رای جدید قطعی است اما اگر شورا را صالح نداند (مثلا موضوع پرونده ارزشی بیشتر از 20 میلیون داشته است)، از نو شروع به رسیدگی میکند و این رای به عنوان رای دادگاه نخستین تلقی میگردد.

 

توصیه پایانی

طرح دعاوی در هر مرجعی که باشد، تخصص و تجربه اشخاص را محک خواهد زد. بهتر است برای طرح دعوا در شوراهای حل اختلاف به یک وکیل معتبر مراجعه نمایید.