تعهد به نفع اشخاص ثالث
تعهد به نفع اشخاص ثالث
در این نوشتار قصد داریم بررسی کنیم که چگونه می توان برای دیگری که نقشی در وقوع یک معامله ندارد ، تعهدی ایجاد نمود. براساس ماده 231 قانون مدنی: یک معامله تنها نسبت به طرفین قرارداد و قائم مقام قانونی ان ها اثرگذار است، یعنی اثر عقد محدود به متعاملین است و نسبت به اشخاص ثالثی که هیچ مداخله ای در قرارداد نداشته اند، هیچ تعهدی را موجب نمی شود. پس میتوان گفتی تعهد به نفع ثالث یک استثناء بر قاعده ی کلی است.
تعریف تعهد به نفع ثالث
به موجب ماده 196 قانون مدنی: تعهد به سود ثالث به حالتی اطلاق می شود که طرفین معامله ضمن قراردادی که بین خود منعقد می سازند ،شرطی را به نفع شخص ثالث نیز برقرار نمایند فلذا تعهد به سود ثالث زمانی محقق می شود که اولاً) متعاملین در مورد ان تراضی کرده باشند و ثانیاً) این تعهد باید به سود ثالث باشد نه زیان او. بنابراین نمی توان در ضمن قرارداد، تعهد یا پرداخت دینی را بر عهده ی ثالث واگذار کرد. یک مثال درباره ی موضوع حاضر ان است که هنگامی که در یک عقد هبه واهب، یعنی شخصی که مال خود را می بخشد بر متهب، یعنی گیرنده مال شرط نماید که همه ماهه یا همه ساله مبلغ مشخصی را به وارثان واهب در ازای دریافت ان مال بپردازد، در این مثال وراث واهب که هیچ نقشی در قرارداد نداشته اند، به عنوان ثالث قلمداد می گردند که تعهد به سود ان ها بر عهده ی متهب واقع شده است.
آیا وجود بالفعل ثالث در زمان ایجاد تعهد به نفع وی ضروری است؟
در برابر این پرسش پاسخ روشنی در قانون دیده نمی شود. برخی با مقایسه موضوع در برابرحکم قانونی که ایجاد حق انتفاع یا وقف به نفع معدوم را باطل می داند ، بر این عقیده هستند که تعهد به نفع معدوم و غیر موجود نیز باطل است ولیکن این قیاس صحیح نیست چرا که در عقد وقف یا حق انتفاع ان معدوم در واقع صاحب حق و طرف اصلی قرارداد محسوب می شود و با اراده ی اوست که عقد کامل می شود. فلذا فردی که هنوز وجود خارجی نیافته چگونه می تواند یک قرارداد را منعقد سازد.
اما در تعهد به سود ثالث که تکیه بر تراضی طرفین است و ثالث هیچ دخالت یا نقشی در انعقاد قرارداد ندارد، لزومی به وجود او در هنگام ایجاد تعهد نیست. لکن وی باید در هنگام تحقق طلب و ادای دین موجود باشد به طور مثال در عقد بیمه عمر، چنانچه در زمان انعقاد، فرزند یا وارثی برای بیمه گذار وجود نداشته باشد ،ایرادی وارد نیست لکن اگر پس از فوت او، وارثانی برای وی موجود نشده باشند تعهد بیمه گر در مقابل پرداخت بیمه ساقط خواهد شد .
آیا قبول ثالث نقشی در ایجاد یا تحقق طلب در برابر وی دارد؟
باید گفت ساختمان این نوع از معاملات به گونه ای است که با صرف تراضی و ایجاب و قبول از جانب متعاملین برقرار می شود و ایجاد حقی به سود ثالث بی نیاز از قبول اوست، با این وجود باید دانست احترام به اراده ی ثالث ایجاب می کند که پس از فرا رسیدن انجام موضوع تعهد او باید به نوعی صریح یا ضمنی تملک ان را بپذیرد فلذا اگر در یک قرارداد بیع فروشنده شرط نموده باشد که خریدار وجه را باید در حق ثالث پرداخت کند چنانچه ثالث در مقام وفای به عهد از سوی خریدار، ان وجه را قبول نکند، تعهد خریدار در برابر وی ساقط شده و باید پول را به فروشنده پرداخت کند.
ضمانت اجرای عدم وفای به عهد در خصوص شخص ثالث
ثالث این امکان را دارد که همانند هر طلبکار دیگری، اجرای تعهدات را از جانب متعهد در حق خویش از مراجع قانونی بخواهد. ولیکن باید دانست چون وی طرف قرارداد نبوده ،حقی در برهم زدن و فسخ معامله ندارد و این تنها مشروط له یعنی طرف قراردادی که متعهد در برابر او به نفع ثالث تعهدی کرده ، حق فسخ را پس از ممتنع شدن اجبار متعهد ، به وفای عهد خواهد داشت.
آیا امکان اسقاط شرطی که به نفع ثالث در قرارداد شده است، توسط طرفین معامله وجود دارد؟
مشروط علیه یا مشروط له حق ندارند تا از تعهدی که به نفع ثالث مستقر شده عدول کنند و یا ذی نفع ان را تغییر دهند ،بدین جهت به عقیده بیشتر حقوقدانان پذیرفتن امکان اسقاط حق ثالث حتی با توافق طرفین یا به دنبال اقاله معامله از جانب انان دشوار است
سخن پایانی
چنانچه با مسئله ای نظیر موضوع مورد بحث درگیر هستید ، برای جلوگیری از تضییع حقوق خویش حتما از راهنمایی وکیل دادگستری استفاده نمایید.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.