محاسبه میزان دیه در صورت تشخیص طول درمان

اگر پزشکی قانونی تشخیص طول درمان بدهد دیه چگونه محاسبه خواهد شد؟ یا به عبارت دیگر محاسبه میزان دیه در صورت تشخیص طول درمان چیست ؟ موضوع پرداختی در این مقاله به بررسی طول درمان و نحوه محاسبه دیه در این موارد اشاره می باشد.

مقدمه

برخی جراحات و جنایات وارده از طرف شخص جانی اثرات بسیارمخربی بر سلامتی مجنی علیه می گذراند که برخی از این صدمات ممکن است حتی ماه ها یا سال ها طول بکشد تا کامل درمان بشوند برخی هم که کلا  به حالت قبل برنگشته و درمان نمی شوند مانند پوست صورت مجنی علیهی که با اسید سوخته شده باشد که البته قابل درمان است ولی با هزاران جراحی سنگین و با صرف هزینه های بسیار زیاد که عملا  اقدام درمان قطعی را غیرممکن می سازد.مثلا فرض کنید که الف با ضربات چوبی بسیار محکم به لگن و کمر شخص ب ضربه وارد نموده است اما در طول پیگیری قضایی اثرات مخرب این ضربات صرفا در حد کبودی است ولی با نظر پزشکی قانونی ممکن است یکی از مهره های کمر جابجا شده و در طی مثلا 7 ماه دیگر، اثر و صدمه مخرب خود را نشان می دهد در این شرایط انصاف نیست که فقط دیه کبودی لگن و کمر از الف گرفته شود چرا که شخص ب سابقا دارای چهارستون سالم بدنی بود و بعد از ورود اسیب های الف دیگر نمی تواند حرکت کند و مهره های کمر و لگن او دچار اسیب شدید شده است هرچند بعد از 7 ماه این رخداد بروز نموده باشد.

محاسبه ارش در مواردی که طول درمان  نیاز است

باید توجه داشته باشید زمانی که طول درمان به مجنی علیه توسط پزشکی قانونی داده می شود یعنی جراحت طوری نیست که میزان دیه مشخص باشد پس دیه از نوع غیرمقدر می شود. نکته مهم ان که در این زمان که میزان دیه مشخص نیست ارش هم نمی توان محاسبه نمود تا درمان کامل شده و به اصطلاح طول درمان به پایان برسد.

در چه مواردی پزشکی قانونی به بیمار طول درمان می دهد ؟

برخی از جنایات از نوعی هستند که اگر بر روی افراد عادی سالم وجوان انجام بشوند باعث ورود اسیب شدیدتر نمی شوند ولی به سبب کهولت سن و یا بیمای مجنی علیه با ورود این چنین اسیبی موجب شدند که اسیب بسیار بزرگ تر و یا حتی مرگ به سراغ مجنی علیه برود.بنابراین اگر جنایت از نوعی باشد که احتمال داشته باشد نوع جنایت در طول زمان متغیر و عوض بشود پزشکی قانونی مدتی که اثر اصلی این ضربات مشخص می شود را به عنوان طول درمان درنظر می گیرند تا اثر اصلی هویدا گردد که یا بهبود مجنی علیه است یا خیر که با توجه به میزان ان بعد از طول درمان، ارش مشخص  می گردد.اگر جنایت از نوعی باشد که اثرات بسیار خطرناکی در طول زمان دربرداشته باشد ازجمله خونریزی در مغز یا پاره شدن مهره های کمردر این موارد برای ان که میزان دقیق ارش مشخص باشد لازم است طول درمان تمام شود همچنین در مواردی که مجنی علیه قطع نخاع شده است باید منتظر بمانیم تا طول درمان تمام بشود تا اثرات مخربی را که ممکن است برجای گذاشته باشد متوجه بشویم و درواقع ببینیم ایا این اسیب بر اعضای دیگر بدن هم اثر منفی گذاشته است یا خیر.مورد دیگر که حتما پزشکی قانونی باید طول درمان به مجنی علیه دهد این است که جنایت از نوعی باشد که احتمال سرایت در ان موجود باشد مثل سیاه شدن و عفونت استخوان که ممکن است باعث قطع ان بشود در مورد دیگر، ممکن است دیه مشخص باشد اما طبق نظر قانون بین دیه و ارش ان عضو سالم و همان عضو به صورت معیوب و  یا بانقص تفاوت وجود داشته اشد و لازم باشد که که زمان خاصی سپری شود تا معیوب ماندن یا بهبودی ان مشخص گردد همچنین زمانی که مجنی علیه به دلیل ورود ضربه های متعدد در سر در بیهوشی و یا کما باشد و نمی دانیم که او به هوش می اید یا از دنیا می رود  یا اگر هم اسیب دیدگی طوری باشد که نیاز باشد نوع اثار و میزان جنایت بعد از گذشت خاصی انجام گردد مثلا اگر استخوان دست مجنی علیه شکسته شده باشد ابتدا پزشکی قانونی طول درمان می دهد تا متوجه شود حد و اندازه این اسیب چقدر بوده است چرا که اگر اثار این جنایت پیش روی کند میزان ارش بسیار سنگین تر خواهد بود و برای رعایت انصاف و عدالت لازم باشد که این مدت حما سپری بشود.

قرار تامین کیفری در موارد طول درمان

اگر طول درمان برای این است که میزان ارش مشخص گردد و اگر میزان ان را قاضی بتواند حدودا مشخص نماید در این صورت متناسب با همان مبلغ ،قرار تامین مناسب برای جانی درنظر می گیرند.اگر مجنی علیه در بیهوشی به سرببرد یا به عبارتی درکما باشد پزشکی قانونی به صورت تخمینی درصد هوشیاری و دیگر صدمات را معین نموده و قاضی بر همین اساس برای او قرار تامین صادر می کند.همچنین اگر دیه یا ارش عضو سالم و با نقص باهم دیگر متفاوت باشد معمولا بازپرس به اندازه حداکثر دیه عضو معیوب قرار تامین برای مرتکب صادر می نماید

پیگیری قضایی در زمان طول درمان

اگر طبق نظریه ی پزشکی قانونی،بری مجنی علیه طول درمان درنظر بگیرند در این زمان پرونده در دادسرا یا دادگاه همچنان مفتوح می ماند تا تکلیف دیه بعد از سپری شدن این مدت مشخص بشود.در این شرایط قاضی نمی تواند که اعلام کند تحقیقات و بررسی ها پایان یافته است و برای متهم قرار جلب به دادرسی و یا هر نوع قرار دیگر صادر کند. پرونده مفتوح می ماند تا نتیجه طول درمان مشخص گردد.

اخذ آخرین دفاع برای متهم

همانطور که در فوق بیان نمودیم در زمان طول درمان قاضی باید صبوری نماید تا مدت لازم سپری شده و میزان دقیق ارش و دیه مشخص بشود بنابراین اخذ اخرین دفاع برای زمانی است که پرونده تحقیقات و بررسی را تکمیل نموده است یعنی پس از مشخص شدن پاسخ پزشکی قانونی مبنی بر تعیین میزان جراحات و بالتبع دیه و ارش بعد از طول درمان

پرسش : اگر شاکی خود تصمیم بگیرد که قبل از اتمام طول درمان، دیه محاسبه بشود این اقدام قانونی است؟

ممکن است مجنی علیه یا همان شاکی و یا اولیای دم درخواست نمایند که قاضی بدون درنظرگرفتن طول درمان مشخص نماید دیه یا ارش چقدر باید باشد و اگر قاضی بررسی ها را در این زمان حتی با رضایت خود بیمار تمام شده بداند و منتظر پایان طول درمان نشود این اقدام غیرقانونی است و موجب پیگرد برای قاضی است اگر شاکی خیلی به این امر اصرار بورزد می تواند به پزشکی قانونی برود و رضایت خود را از ختم تحقیقات و بررسی جنایات و گذشت از طول درمان اعلام کند.در این صورت قاضی هم می تواند پرونده او را مختومه اعلام کرده و میزان دقیق دیه تا ان لحظه را مشخص کند.

پرسش :اگر فرد اسیب دیده ،نزد پزشکی قانونی در زمان معاینه مجدد، حاضر نشود چه اقدامی لازم است؟

اگر شاکی در همان ابتدای پرونده تصمیم بگیرد که به پزشکی قانونی مراجعه نکند پس قاضی هم نمی تواند بدون ادله و مدارک متقن که یکی از ان ها نظر پزشکی قانونی است رای بدهد پس در این صورت پرونده منجر به صدور منع تعقیب می گردد.اما اگر یک بار مجنی علیه به پزشکی قانونی مراجعه نموده باشد و نیاز باشد که مجددا بعد از مدتی دوباره مجنی علیه مراجعه  نماید ولی او دیگر به هر دلیلی در پزشکی قانونی این امر را ادامه ندهد شعبه رسیدگی کننده ناچار است به پزشکی قانونی دستور دهد که دیه و ارش اسیب ها را مشخص کند و و فرض کند که عضو اسیب دیده کاملا ترمیم یافته است.