جرم قتل عمد و مجازات های آن
جرم قتل عمد و مجازات های آن
واژه قتل و قاتل پربسامد ترین واژه حقوقی است. در واقع هیچ جرمی نمیتواند به اندازه قتل، تاثیر خود را در افکار عمومی به جای بگذارد. به دلیل مجازات های سنگینی که قانونگذار برای این جرم در نظر گرفته است، هر شخصی میبایست اطلاعاتی از جرم قتل عمد و مجازات های آن داشته باشد. در این مقاله درصدد آن هستیم که به این جرم و مجازات های آن بپردازیم.
عناصر و ارکان لازم برای تحقق جرم قتل
برای تحقق هر جرمی، سه رکن مورد نیاز است و جرم قتل نیز از این قاعده مستثنا نمیباشد
1) رکن قانونی جرم قتل
در حقیقت همان مجازاتی است که از جانب قانونگذار به عمل خاصی تعلق میگیرد. در واقع اصولا افعال آدمی مباح است و نمیتوان انسان را به سبب کارهایش ملامت کرد اما اگر در ماده ای قانونی، برای یک عمل خاص مجازاتی تعیین شده باشد، این مورد را رکن قانونی گویند
2) رکن مادی جرم قتل
فعل یا ترک فعلی است که به منظور رسیدن به یک نتیجه مشخص از جانب افراد واقع میگردد و قانونگذار آن فعل یا ترک فعل را قابل مجازات میداند. مثلا در رابطه با قتل، عمل چاقو زدن یک فعل محسوب میشود که اگر منجر به مرگ شخص شود، ضارب قاتل محسوب میگردد
3) رکن معنوی جرم قتل
این مورد را میتوان نیت پلید نامید. در واقع علاوه بر آنکه باید عملی در خارج واقع شود که مجرمانه تلقی گردد، باید فاعل نیز سوء نیت داشته و با چنین امری مبادرت به عمل نماید. در جرائم عمدی، فرد هم باید سوء نیت عام داشته باشد و هم سوء نیت خاص. مثلا در قتل عمدی، چاقو را در قلب دیگری فرو کند به این نیت که نتیجه این کار، قتل دیگری باشد.
الف) رکن مادی جرم قتل
در این رابطه باید بیان نمود که قتل جرمی است که موضوع آن انسان زنده بوده و تحقق آن منوط به آسیب به حیات یا تمامیت جسمانی وی است به نحوی که شخص پس از وارد شدن صدمه، حیات خود را از دست بدهد.
رکن مادی میتواند فعل و یا ترک فعل باشد.
در رابطه با فعل میتوان افعال مادی متعددی را نام برد که منجر به قتل میگردند. مثلا استفاده از چاقو، اسلحه، اتومبیل و ...با این حال لزومی ندارد که یک فعل بصورت مادی واقع گردد تا جرم قتل محقق شود بلکه همین که پیامده های فعلی منجر به مرگ شخصی گردد، جرم محقق میشود. مثل موردی که شخصی در لبه پرتگاهی قرار داشته باشد و دیگری سگی را به سوی وی برانگیزد و شخص اخیر، به دلیل ترس پایش سر خورده و بیفتد و این سقوط منجر به مرگ وی شود. این مورد نیز مشمول حکم قتل قرار میگیرد. پس باید ترس از جانب قاتل صورت گرفته باشد و مقتول به دلیل همین ترس، کشته شود.
در رابطه با ترک فعل ، در رابطه با ترک فعل، تنها در صورتی جرم محقق میشود که یک وظیفه قانونی یا تعهدی وجود داشته باشد و شخص متعهد با وجود آنکه توانایی انجام کار را داشته، از انجام فعل خودداری کرده و به دلیل ترک فعل وی، دیگری کشته شود. مثل آنکه مادری با وجود داشتن وظیفه شیر دهی، از شیر دادن به طفل امتناع کند و طفل به همین دلیل بمیرد.
آیا خوداری از کمک به مصدومین، جرم قتل را به دنبال دارد؟
خیر. اگر شخصی با وجود توانایی کمک به مصدومی، از کمک کردن به وی خودداری کند به مجازات حبس از شش ماه تا سه سال محکوم میگردد اما ترک فعل قتل راجع به وی محقق نخواهد گردید.
باید توجه نمود که قتل خود جزئی از تعریف جنایت محسوب میشود. در واقع همین که موضوع جرمی انسان باشد و آسیبی به وی وارد شود، در دایره تعریف جنایت واقع میگردد. فرق نمیکند که این آسیب منجر به مرگ وی شود یا نه.
نکات مهم:
1) جنین انسان زنده محسوب نمیشود و جنایاتی که بر روی جنین واقع میشود، قواعد خاص خود را داراست. مگر آنکه جنین زنده متولد شود و دارای قابلیت ادامه حیات باشد. مثلا در حالت عادی اگر شخص جنینی را از بین ببرد به حبس از شش ماه تا یکسال و نیم محکوم میشود.
2) موضوع قتل باید دارای حیات مستمر و پایدار باشد نه دارای حیات نباتی
پس ارتکاب جنایتی بر شخصی که مثلا در کماست و امیدی به حیات وی وجود ندارد، قتل نیست و مجازات قصاص را به دنبال دارد.
3) قاتل و مقتول شخص یکسانی نباشند
در صورت وحدت این دو شخص، عمل مصداق خودکشی است و قتل محسوب نمیگردد
ب) رکن معنوی جرم قتل
گفتیم که منظور از رکن معنوی جرم، سوء نیت و انفعالات ذهنی مرتکب است. این قصد ها بدون آنکه بروز بیرونی پیدا کنند، جرم محسوب نمیشوند . مثلا اگر شخصی نیت کند که دیگری را بکشد اما کاری از پیش نبرد، نمیتوان وی را قاتل دانست
رکن معنوی در جرم قتل برای شناخت نوع جرم الزامی است. اگر شخص عمد داشته باشد، جرم قتل عمدی را مرتکب شده است و در غیر اینصورت، جرم وی قتل غیر عمدی یا خطای محض خواهد بود.
زمانی میگوییم شخص مرتکب قتل عمد شده است که علاوه بر آنکه از موضوع جرم با خبر بوده باید قصد نتیجه وی نیز محرز گردد. یعنی دقیقا بداند که عمل وی، منجر به مرگ دیگری شده و باز مبادرت به انجام آن عمل نماید
سوال: اگر مرتکب عمدا کاری را انجام دهد که نوعا منجر به مرگ دیگری میشود اما قصد کشتن وی را نداشته است، آیا عمل وی مصداق قتل عمدی است؟
بله. مثلا شخصی به قصد ترساندن دیگری به وی ضربه ای با چاقو میزند و قصد کشتن وی را هم نداشته است اما چاقو را در نزدیکی قلب مقتول فرو میکند. از آنجا که چنین ضربه ای، نوعا منجر به مرگ افراد میشود، شخص با وجود فقدان قصد نتیجه، قاتل عمدی محسوب میگردد.
در نقطه مقابل، جنایات غیر عمدی را داریم که شخص قصد ارتکاب عمل را داشته اما نمیخواسته که منجر به مرگ کسی گردد. مثلا دیگری را اکراه کرده به کاری و آن کار نیز نوعا باعث مرگ افراد نمیشده است اما نامبرده بر اثر این اکراه بمیرد. در این صورت جنایت شبه عمدی است.
ج)رکن قانونی جرم قتل عمد
مجازات جنایاتی که منجر به از بین رفتن حیات شخصی شود، به چند مورد تقسیم میشود.
1) قصاص نفس:
شرایط لازم برای اعمال قصاص نفس آن است که جنایت عمدی باشد و از سوی دیگر مجنی علیه مرد باشد و ولی دم، درخواست قصاص جانی را داشته باشند.
مثلا اگر ولی دم گذشت کند، مرتکب قصاص نخواهد شد و به دیه و تعزیر محکوم میشود. در رابطه با جنسیت نیز باید بیان نمود که اگر قاتل مرد مسلمان باشد و زن نیز مسلمان، در این حالت باید نصف دیه مرد به وی پرداخت شود تا بتوان وی را قصاص نمود. اما اگر قاتل مرد غیر مسلمان باشد و زن مسلمان، میتوان وی را قصاص نمود و نیازی به پرداخت دیه نیست.
2) دیه و تعزیر
اگر قصاص نفس واقع نشود و مورد نیز مشمول علل موجهه جرم نباشد، دیه و تعزیر ثابت است. مواردی که شخص به جای قصاص نفس به دیه و تعزیر محکوم میگردد از قرار ذیل است:
1) گذشت صاحب حق قصاص.
2) قاتل پدر یا جد پدری مقتول نباشد وگرنه وی قصاص نمیشود. اگر مقتول مجنون باشد، قاتل قصاص نخواهد گردید.
3) اگر قاتل کسی را به قتل برساند که مرتکب جرم حدی مستوجب مجازات سلب حیات شده است.
4) اعتقاد اشتباه بر اینکه مقتول، مستحق جنایات وارده بر وی بوده و قاتل به چنین تصوری، جرم را مرتکب شده است. مثلا ولی دم تصور کرده که الف قاتل پسر وی است و با این تصور وی را به قتل رسانده اما این تصور اشتباه بوده است.
5) مسلوب الاختیار بودن به سبب مستی مانع از قصاص است.
6) اگر کسی بر او جنایتی وارد شده، قبل از فوت جانی را ببخشد و بعد فوت کند، دیگر نه مرتکب قصاص میشود و نه دیه میپردازد اما باید تعزیر گردد.
تعزیری که قانونگذار راجع به آن صحبت کرده است، سه تا ده سال حبس است. این مجازات در حالتی بر شخص بار میشود که اولیای دمی وجود ندارد یا گذشت کرده اند و به هر دلیلی شخص قصاص نمیشود اما عمل وی موجب اخلال در نظم و امنیت جامعه گشته یا به نوعی افراد را تجری به ارتکاب قتل مینماید. در این حالت قاتل به سه تا ده سال حبس محکوم میشود.
توصیه پایانی
جرم قتل عمدی و مجازات های آن و روش های اثباتیش، تماما از پیچیدگی ها و حساسیت های زیادی برخوردار است. بهتر است در مواجهه با چنین امری، به یک وکیل متخصص مراجعه نمایید.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.