قتل خطای محض و احکام آن
قتل خطای محض و احکام آن
در قتل خطای محض شخص قاتل نه قصد انجام عملی را داشته و نه نتیجه حاصل مقصود وی بوده است.
از حیات ساقط کردن انسان، از هر طریقی که صورت گیرد، مذموم بوده و قابل پیگرد میباشد. در واقع حیات آدمی به حدی با ارزش است که قانونگذار از بین بردن زندگانی دیگری را بر نمیتابد ولو آنکه مرتکب چنین عملی قصد سلب حیان دیگری را نداشته باشد. قتل های ناشی از خطای محض، دقیقا در همین راستا جرم انگاری شده اند. در این مقاله قصد داریم به این نوع قتل ها بپردازیم.
قتل خطای محض چیست و چه تفاوتی با عمد و شبه عمد دارد ؟
در مقالاتی که راجع به جرم قتل نگارش شده، اشاره کردیم که قتل عمدی منظور قتلی است که هم فعل توسط شخص واقع شده و هم نتیجه ای که از آن فعل حاص شده، مقصود وی بوده است. مثل چاقو زدن به دیگری به قصد کشتن وی. قتل شبه عمدی هم موردی را شامل میشد که فعلی توسط شخص مرتکب انجام شده است اما نتیجه آن فعل، مقصود وی نبوده است مثل رانندگی با سرعت بالا که منجر به فوت دیگری شود.
در خطای محض، ما یک قدم جلوتر میرویم و میگوییم که شخص قاتل نه قصد انجام عملی را داشته و نه نتیجه حاصل مقصود وی بوده است.
مثلا اگر شخصی به شکار رود و تیری را رها کند و قصدش هم زدن خرگوشی باشد اما تیر به انسانی برخورد کرده و منجر به قتل وی شود، چنین موردی خطای محض است. چون نه تنها مقصود وی صدمه و آسیب به انسانی نبوده است، فعل انجام شده هم بر روی یک حیوان صورت پذیرفته است که به هر دلیلی، منجر به مرگ انسانی شده است.
نکته مهم در رابطه با خطای محض آن است که حتی در مورد خطای محض هم، میبایست عمل به شخص منتسب باشد ولو وی نه قصد فعل داشته باشد نه قصد نتیجه.
پس اگر شخصی در جاده ای کوهستانی رانندگی میکند و بعد سیلی آمده و منجر به برخورد ماشین وی با انسانی دیگر شود و این انسان فوت کند، عمل به وی منتسب نیست و نمیتواند مشمول خطای محض گردد
پرسش : آیا یک جنایت واحد میتواند نسبت به یک مقتول عمدی باشد و نسبت به مقتول دیگری خطای محض؟
بله. مثلا حالتی را در نظر بگیرید که الف به دلیل اختلافات خود با ب، قصد قتل وی را میکند و تیری را به سمت وی شلیک مینماید. با این وجود، تیر نه تنها به ب اصابت میکند، فرزند وی را نیز میکشد. در این حالت جنایت اولی قتل عمد است اما جنایت دوم خطای محض محسوب میشود
قانونگذار چه قتل هایی را تحت عنوان خطای محض نامگذاری نموده است؟
در سه حالت کلی، قتل ناشی از خطای محض خواهد بود:
حالت اول: مرتکب نه قصد نتیجه واقع شده بر مجنی علیه را دارد و نه قصد ایراد فعل واقع شده بر وی را
نکات مهم این حالت:
1) جنایت باید منتسب به شخص فاعل باشد: در خطای محض، به هر حال یک فعلی واقع میشود و گفتیم که اگر شخصی هیچ فعلی انچام ندهد، عمل به وی منتسب نیست اما فعلی که صورت گرفته، به نحوی بوده که شخص قصد ایراد صدمه به دیگری را به هیچ عنوان نداشته است.
2) مرتکب حتی تقصیر نیز نداشته باشد و جنایت به مقتول منتسب نباشد. از سوی دیگر اگر جنایت مبتنی بر تقصیر باشد، آنرا در زیر عنوان شبه عمد قرار می دهیم نه خطای محض. در حقیقت عنوان خطای محض اشاره به جنایاتی دارد که توسط شخصی واقع شده که حتی تقصیری هم در ارتکاب جرم نداشته است.
در رابطه با منتسب بودن به مقتول باید به ماده 504 قانون مجازات اشاره نمود. در این ماده بیان شده که راننده ای که مهارت لازم را داشته و تقصیری هم مرتکب نشده اما به شخصی میخورد که حضور وی در آن مکان مجاز نیست( مثل تصادف راننده با یک نفر در اتوبان). در این حالت جنایت خطای محض است و چون منتسب به مقتول بوده، مرتکب ضامن نیست.
3) عمل شخص نوعا منجر به مرگ افراد نگردد وگرنه خطای محض نبوده و عمد است.
در تبصره ماده 292 قانون مجازات اسلامی، به این امر اشاره شده است. مثل آنکه شخصی به قصد لذت، وسایل آتش بازی را در یک جمعیت بیندازد و یک نفر بر اثر اصابت ترکش، فوت کند. در این حالت عمل شخص عمد محسوب میشود . چون وی میدانسته که نوعا، این نوع وسیله آتش بازی خطرناک بوده و منجر به مرگ شخصی در جمع میگردد.
حالت دوم: جنایت در حال خواب و بیهوشی، قتل خطای محض محسوب میشود
پس اگر شخصی در حالت خواب، به ستونی چوبی بخورد و آن ستون بر روی فردی افتاده و نامبرده فوت کند، جنایت وی خطای محض است.
سوال: اگر شخص عمدا بخوابد و بداند که در خواب مرتکب جرم خواهد شد، آیا در این حالت جنایت مشمول خطای محض خواهد بود؟
خیر در این حالت جنایت وی عمدی یا شبه عمدی است. اگر آگاه باشد که خواب یا بیهوشی وی، نوعا منجر به مرگ کسی میگردد و باز بخوابد، جنایت وی عمدی خواهد بود وگرنه شبه عمد است.
مثال این مورد حالتی است که شخصی راهنمای افراد در جنگلی شده اما به جای آنکه از آنان حفاظت کند، با فاصله گرفتن از آنان، در جایی دیگر به خواب عمیق فرو میرود و میداند که خواب وی به حدی عمیق خواهد بود که با سر و صدا هم بیدار نخواهد شد.
اگر در این حین، گرگی به افراد حمله کند، دیگر نمیتوان جنایت خطای محض را به وی منتسب نمود. بلکه جنایت وی عمدی یا شبه عمد است.
حالت سوم: قتلی که توسط صغیر یا مجنون ارتکاب یابد، خطای محض است.
صغیر در مورد دختران، زیر نه سال قمری و در مورد پسران، زیر پانزده سال قمری است. افراد نابالغ مسئولیت کیفری ندارند و مثلا نمیتوان پسر 10 ساله را به دلیل کشتن دیگری محکوم به قتل عمد کرد چرا که ماهیت عمل و زشتی آنرا نمیداند. این امر در مورد مجنون نیز صادق است.
مجازات جرم قتل خطای محض
مجازات از بین بردن حیات دیگری بدون قصد فعل و نتیجه، دیه است (ماده 463 قانون مجازات به این امر اشاره شده است). در مواردی این دیه بر عهده خود شخص میباشد و در موارد دیگری، دیه بر عهده عاقله است.
اگر مرتکب اقرار به جنایت کند یا از دادن سوگند نکول کند و یا جرم با قسامه ثابت شود، دیه بر عهده خود اوست.
اگر جنایت با قسامه یا علم قاضی یا شهادت ثابت شد، دیه بر عهده عاقله است. همچنین اگر پس از اقرار متهم، عاقله وی را تایید کرد، ایشان باید دیه را بپردازند.
توصیه پایانی
اثبات جرم خطای محض و یا انکار آن، نیاز به آشنایی شخص با اصول حقوقی و مواد قانونی دارد. بهتر است در این رابطه با یک وکیل متخصص جزایی مشورت نمایید.
در صورت نیاز به مشاوره حقوقی فرم زیر را پر کنید.
کارشناسان ما در اولین فرصت با شما تماس خواهند گرفت.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.