جرح گواه

جرح گواه

سوگند پناهی

جرح گواه

جرح گواه به معنای ادعای فقدان یک یا چند شرط از شرایط معین شاهد شرعی است. چنانچه برای اثبات امری هر یک از طرفین دعوا به گواهی شاهدان خود استناد نماید و در صورتی که گواهی از نظر دادگاه در کشف واقعیت موثر باشد، قرار استماع شهادت صادر شده و شهادت وی شنیده خواهد شد البته به شرطی که شاهد تعرفه شده مورد جرح طرف مقابل دعوا قرار نگرفته باشد.

تعریف جرح

جرح گواه به معنای ادعای فقدان یک یا چندشرط از شرایط معین شاهد شرعی است. شاهد باید واجد خصوصیاتی باشد تا اظهارات وی به عنوان شهادت شرعی مورد استماع قرار گیرد. بلوغ، ایمان، عقل ،عدالت، عدم تکدی و ولگردی، عدم وجود نفع شخصی، عدم دشمنی دنیوی و طهارت مولد از شرایط هشتگانه شاهد است. 

حال اگر شخصی که شهادت علیه اوست شاهد طرف مقابل را به علت فقدان هر یک از موارد پیش گفته رد کند به این حالت جرح می‌گویند. در فرضی که گواه یا مطلع واجد شرایط لازم نباشد اظهارات و اطلاعات ایشان صرفا جهت مزید اطلاع و بدون یاد کردن سوگند مورد استماع قرار می‌گیرد. 

بنابراین چنانچه اظهارات شاهد به عنوان شهادت و بینه پذیرفته نشود اطلاعات وی در حدود یک قرینه یا اماره شنیده خواهد شد. باید گفت شخصی که اقدام به جرح می‌نماید باید علت و سبب آن را نیز ذکر کند که به عنوان مثال جرح به علت فقدان عدالت در شاهد است لیکن صرف این ادعا کافیست بدون آن‌که نیاز به اثبات و ذکر ادله‌ی آن باشد.

پرسش : چنانچه شاهد از ناحیه طرف مقابل مورد جرح قرار نگیرد آیا دادگاه تکلیفی در احراز شرایط شاهد شرعی دارد؟ 

باید بین شروط مختلف تمایز قائل شد. دسته ای از آن‌ها باید توسط دادگاه پیش از ادای شهادت احراز گردند؛ همچون بلوغ و ایمان و تعدادی دیگر از جمله شروطی هستند که نیاز به احراز و اثبات آن‌ها نیست مگر آن‌که دلیلی بر خلاف آن‌ها وجود داشته باشد.

تشریفات جرح به چه ترتیب است؟

هنگامی که خواهان قصد استناد به شهادت شهود را دارد می‌بایست اسامی، مشخصات و محل اقامت هر یک از آن‌ها در ستون مربوط به دادخواست قید نماید. در صورتی که خوانده نیز قصد تمسک به گواهی گواهان خویش را داشته باشد، باید آن‌ها را در جلسه‌ی اول دادرسی معرفی کند. باید گفت اعلام اسم و مشخصات، حق شناسایی و به دنبال آن جرح را به طرف دیگر دعوا می‌دهد. علی الاصول جرح شاهد باید پیش از ادای شهادت به عمل آید.

چنانچه فقدان شرایط شاهد و موجبات جرح بعد از ادای شهادت معلوم شود قاضی مکلف به رسیدگی به ادعای جرح است. پس از جرح و یا رد شاهد توسط قاضی، شخصی که شهادت برای اوست با آوردن گواه یا گواهان دیگر یا تمسک به سایر ادله می‌تواند صلاحیت شاهد جرح شده را اثبات نماید و در هر صورت قاضی مکلف است به این موضوع رسیدگی کند.

 

آیا امکان استمهال جهت جرح وجود دارد؟

چنانچه هریک از طرفین دعوا برای جرح شاهد طرف دیگر تقاضای مهلت کند دادگاه می‌تواند مهلت یک هفته‌ای به او بدهد. در فرضی که جلسه رسیدگی تشکیل شده و شاهد نیز حاضر به ادای شهادت است؛ اگر طرف دعوا جهت جرح درخواست مهلت کند برای جلوگیری از تجدید جلسه شهادت وی استماع می‌شود و سپس با اعطای مهلت حداکثر یک هفته‌ای برای جرح، قاضی در وقت احتیاطی تصمیم نهایی را در خصوص جرح اخذ خواهد نمود. 

نکته: اگر بعد از صدور رأی به هر ترتیبی کاشف به عمل آید که موجبات جرح در شاهد پیش از صدور رأی فراهم بوده و رأی نیز مبنی بر شهادت وی صادر شده‌است چنانچه رأی مزبور هنوز قطعی نگردیده، می توان برحسب اقتضا نسبت به واخواهی، تجدید‌نظر و یا فرجام خواهی اقدام نمود و آن‌گاه مرجع بالاتر بدون ترتیب اثر به شهادت به سایر دلایل رسیدگی خواهد کرد لیکن اگر رأی قطعی شده‌باشد شاید بتوان آن را از موارد اعاده دادرسی و رسیدگی مجدد قلمداد کرد. 

حدوث موارد جرح پس از صدور رأی خللی در آن ایجاد نخواهد کرد چرا که شروط هشتگانه در زمان ادای شهادت باید وجود داشته‌باشند.

نکته: باید گفت عدم احراز هر یک از شرایط شاهد باعث عدم استماع اظهارات وی نیست لیکن نمی‌تواند اعتبار یک دلیل اثباتی توانمند را داشته‌باشد و در هر حال تشخیص ارزش آن با مقام رسیدگی‌کننده خواهدبود.

سخن پایانی

به جهت گستردگی بحث و نکات فراوان پیشنهاد می‌شود جهت اخذ راهنمایی دقیق تر سوالات خود پیرامون شهادت را با وکیل دادگستری مطرح نمایید