انواع وکالتنامه در قانون
انواع وکالتنامه در قانون
وکالت مطلق، وکالت مقید، وکالت قضایی، وکالت غیرقضایی، وکالت بلاعزل و وکالت ساده از انواع وکالتنامه در قانون اسلامی ایران میباشد.
مقدمه انواع وکالتنامه
در جامعه امروزی اغلب، مردم برای انجام امور مختلف خود به دیگری وکالت میدهند مثلا برای انجام اموری مثل خرید و فروش خانه، خودرو یا وکالت در طلاق میتوان به وکیل دادگستری یا شخص دیگری وکالت داد.
وکالتنامه قراردادی است که بین وکیل و موکل منعقد میشود که به موجب آن وکیل و موکل دارای حقوق و وظایفی در برابر یکدیگر میشوند.
وکیل به شخصی گفته میشود که از طرف شخص حقیقی یا حقوقی ملزم به انجام کارهای موکل در حدود اختیارات اعطا شده به وی میشود.
برای اینکه بتوانیم از طریق وکالتنامه با اطمینان کامل در انجام اعمالی به دیگری وکالت بدهیم باید انواع وکالتنامه و کاربردهای آن را بشناسیم تا به طور صحیح تصمیم بگیریم تا اشتباهی انجام ندهیم که بعدا متحمل ضرر شویم.
وکیل چه کسی است؟
وکیل کسی است که با انعقاد قرارداد وکالت با موکل اختیاراتی را از سوی موکل پیدا میکند تا اعمالی که موکل در وکالتنامه ذکر کرده را انجام دهد.
وکالت طبق قانون مدنی یک عقد جایز است. یعنی وکیل و موکل هر وقت بخواهند میتوانند آن را فسخ کنند. وکیل میتواند استعفا دهد و موکل هم میتواند وکیل را عزل کند. در قرارداد وکالت موکل حدود اختیاراتی که قصد دارد به موکل بدهد را باید صریحا مشخص کند تا حدود اختیارات وکیل کاملا معلوم باشد.
انواع وکالت
وکالت مطلق
در این نوع وکالت موکل به وکیل اجازه انجام تمام امور مربوط به کار خود را میدهد. به عبارت دیگر موکل به وکیل اجازه انجام تمام امور مربوط به موضوع وکالت را میدهد.
وکالت مقید
موکل انجام امور خاص و مقیدی را به وکیل میسپارد و وکیل تنها اختیار انجام همان کار مشخص شده را دارد. بر فرض مثال به وکیل وکالت میدهد تا خانه او را بفروشد، در این صورت وکیل فقط اختیار فروش همان خانه را دارد و نمیتواند امور دیگر موکل را انجام بدهد.
وکالت قضایی
موکل برای انجام امور قضایی و کارهای مربوط به پروندههای قضایی خود که نیازمند تخصص است به وکیل دادگستری وکالت میدهد و وی را به عنوان وکیل خود به دادگاه معرفی میکند.
وکالت غیرقضایی
موکل انجام امور اداری خود را به فرد دیگری میسپارد. این نوع وکالت در دفاتر اسناد رسمی ثبت میشود.
وکالت ساده
در این نوع وکالت موکل هر زمان که بخواهد میتواند وکیل را از انجام امور محول شده عزل نماید. همانطور که گفتیم وکالت عقدی جایز است و هر یک از طرفین حق فسخ عقد را دارند در صورتی که موکل این حق را از خود سلب نکرده باشد، هر زمان که بخواهد میتواند وکیل خود را عزل کند.
وکالت بلاعزل
در این نوع وکالت موکل حق عزل وکیل را از خود سلب میکند. به عنوان مثال اگر شخصی ضمن عقد ازدواج که یک عقد لازم است یعنی جز در موارد قانونی هیچ یک از طرفین حق فسخ آن را ندارند، به زوجه خود وکالت در طلاق بدهد، چون عقدی که ضمن آن شرط وکالت آمده یک عقد لازم است مرد نمیتواند زوجه را عزل کند.
بنابراین در مواردی که نمیخواهید اختیار فسخ عقد وکالت را از دست بدهید نباید وکالت بلاعزل به وکیل بدهید.
در وکالتنامه بلاعزل تنها در شرایط خاصی برکناری وکیل امکان دارد یکی از این شرایط این است که یا موضوعی که شخص برای آن وکالت داده به پایان برسد، مثلا خود موکل آن را انجام بدهد یا اینکه وکیل یا موکل فوت کنند یا مجنون(دیوانه) شوند.
وکالت تامالاختیار چیست؟
این نوع وکالت را به احتمال زیاد شنیدهاید. در وکالت تامالاختیار موکل در وکالتنامه ای که در دفاتر اسناد رسمی ثبت میشود انجام تمام امور مادی و اداری خود را به وکیل محول میکند و دیگر لزومی ندارد برای هر کار جدیدی دوباره وکالت جدیدی دادهشود. مثلا در طلاق مرد به زوجه خویش وکالت میدهد تا طلاق با شرایط ذکر شده در وکالتنامه و بدون حضور او و از طریق وکیل دادگستری انجام شود. به این ترتیب وقتی مرد به همسرش وکالت در طلاق میدهد زوجه باید به وکیل دادگستری مراجعه و برای مرد یک وکیل انتخاب کند که از طریق آن وکیل خود را مطلقه سازد.
نکته ای که باید بدانید این است که در وکالت تام الاختیار هم میتوانید حدود اختیارات مشخص کنید
حدود اختیارات وکیل و موکل
مطابق ماده 633 قانون مدنی وکیل باید در حدود اختیاراتی که به وی دادهشده عمل کند، بنابراین وکیل در حدودی که در قرارداد وکالت آمده و آن را امضا کرده اختیار دارد و خارج از آن نمیتواند عمل کند و در هر حال وکیل باید مصلحت موکل را در نظر بگیرد. البته موکل با تنطیم قرارداد وکالت حقوق و اختیارات خود را از دست نمیدهد و همچنان برای انجام کاری که وکالت به دیگری داده اختیار دارد و میتواند شخصا اقدام بکند و اگر خود موضوع وکالت را انجام داد باید به وکیل اطلاع دهد؛ در این صورت اگر بعد از انجام موضوع وکالت توسط موکل وکیل اقدام به انجام مورد وکالت بکند عملش باطل است چون قرارداد وکالت از بین رفته است.
مثلا شخصی برای فروش خانه خود به دیگری وکالت بدهد، در طول مدت قرارداد خود نیز میتواند خانه اش را بفروشد و آن را به وکیل اطلاع بدهد.
در چه مواردی وکالت از بین میرود؟
همانطور که گفتیم وکالت یک عقد جایز است و طرفین هر زمان بخواهند میتوانند آن را فسخ کنند اما اگر طرفین به قرارداد وکالت پایبند باشند، در صورت فوت یا جنون یکی ازآنها وکالت از بین میرود؛ در وکالت بلاعزل هم با اینکه موکل حق عزل وکیل خود را ندارد ولی با فوت یا جنون هر یک از طرفین وکالت از بین میرود.
اگر در قرارداد وکالت مدت تعیین شده باشد با اتمام مدت عقد وکالت از بین میرود.
نکاتی که در وکالتنامه باید به آنها توجه داشته باشیم:
1.حدود اختیارات وکیل فقط محدود به موارد ذکر شده در وکالتنامه است.
2.اگر در وکالتنامه مدت ذکر شده باشد بعد از پایان آن مدت وکالتنامه دیگر اعتباری ندارد.
3.با محجور شدن (فوت،جنون،سفاهت) هر یک از طرفین وکالت دیگر اعتبار ندارد.
4.با استعفای وکیل یا عزل وکیل توسط موکل قرارداد وکالت از بین میرود مگر اینکه موکل حق عزل نداشته باشد.
سخن پایانی
با توجه به رواج انعقاد وکالتنامه در امور مختلف باید انواع وکالتنامه را بشناسیم تا بدانیم که در امور مختلف چه نوع وکالتنامه ای باید تنظیم کرد و تا حد امکان از متخصص در این زمینه مشورت بگیریم و با آگاهی کامل عمل کنیم.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.