مزایای انتخاب وکیل در پرونده های طلاق به درخواست زوجه
مزایای انتخاب وکیل در پرونده های طلاق به درخواست زوجه
در حقوق ایران حق طلاق با زوج می باشد، اما امکان درخواست طلاق توسط زوجه نیز وجود دارد، یکی از مزایای انتخاب وکیل سبب می شود تا راهنمایی و کمک موثری را در این موضوع داشته باشد. چرا که زن برای طلاق باید دلیل ارائه دهد و در صورتی که نتواند دلایلی که قانون به موجب آن به زن مجوز طلاق را می دهد ارائه ننماید دادگاه دعوی او را رد خواهد نمود.
پادکست صوتی طلاق به درخواست زن
آنچه در مقاله نقش وکیل در دعوی طلاق به درخواست زن می خوانید:
مقدمه
حتما شده که شما هم از قضات بشنوید که بهتر است وکیل بگیری که ایشان همه چیز را برای شما توضیح دهد. این جمله به خودی خود بیانگر اهمیت وکالت است. چرا که معمولا رای و روند قضایی اطلاعات مهم و کاربردی و تجربه می خواهد که هر فردی قادر نیست تمام آن را بداند برخی افراد گمان می کنند با مطالعه در اینترنت و گوگل مانند وکیل از همه ی علم حقوق بهره مند شده و خود می توانند اقدامات قضایی را پیگیری کنند حال آن که در ادامه ی مسیر متوجه می شوند که وجود وکیل می تواند به آنها کمک شایانی نماید ای کاش که در آخر کار و پس از تمام شدن تمام مراحل قضایی و درواقع اتمام فرصت دفاع به وکیل مراجعه نمی کردند تا وکیل هم فرصتی برای دفاع از حقوق آن ها داشته باشد مثلا فرض کنید که پسری قاچاق کالا و ارز نموده است تمام مراحل حقوقی و کیفری کار را پدر او دنبال می کند و وکیل برای او نمی گیرد درنهایت پسر به 3سال حبس بالفرض محکوم شد پدر او به وکیل مراجعه نموده و درخواست کمک می کند البته که وکلای هم وکیل سعی می کنند در هر شرایطی که باشید به یاری شما بشتابند. ولی وکیل در این مرحله کار بسیار سختی دارد و در خیلی از مواقع هم دیگر کاری از دست وکیل بر نخواهد آمد چرا که مطابق با قوانین برای هر موضوعی که در دادگاه مطرح می شود یک بار پرونده تشکیل و مراحل دادرسی طی می شود و پس از اتمام مراحل رسیدگی دیگر امکان رسیدگی فراهم نیست درست است شما در این حالت هم می توانید از طرق فوق العاده شکایت از آراء نظیر اعاده دادرسی نیز استفاده کنید ولی در این نوع اعتراض هم در قانون اصل بر این است که رای اولیه شکسته نشود مگر اینکه دلیلی اقامه شده باشد که بسیار واضح و روشن باشد در این صورت رای نقض خواهد شد پس مشورت با وکیل در صورتی که در ابتدای امر صورت گیرد بسیار راهگشاتر از حالتی است که در آخر امر به وکیل مراجعه کرد و این مشورت جلوی خیلی از هزینه ها و اتلاف وقت و انرژی را هم خواهد گرفت.
اختیارات وکیل در دعوای طلاق از جانب زوجه
در دعاویی خانواده بهتر است به وکیلی که اعتماد کامل دارید اختیارات جامع و کاملی به او اعطاء نمایید اما وکالت در سه موضوع بسیار مهم و حیاتی است که اگر نباشد یا ناچار می شوید مجددا به وکیل وکالت دهید و یا می بایست که این کار را خودتان انجام دهید.
اول وکالت در بذل و قبول مابذل است که باید حتما در وکالتنامه ذکر شود چرا که زمان برگزاری جلسه اگر قاضی قانع به صدور حکم طلاق شود باید از طرف زوجه مبلغی به زوج اهدا شود این مبلغ می تواند خیلی ناچیز مثل هزارتومن باشد که معمولا در اکثر آرا صادره از دادگاه وجود دارد. پس بذل و قبول مابذل از جمله مواردی است که باید حتما در وکالتنامه قید گردد در غیر اینصورت باید زوجه خود حتما در جلسه باشدو این امر را قبول و امضا نماید.
دوم حق اسقاط تجدیدنظر و فرجام خواهی است که در پروندههای طلاق بسیار کاربرد دارد.
در این گونه پرونده ها معمولا طرفین تحت شرایطی اقدام به سازش می کنند و در آخرکار حق تجدیدنظر یافرجام خود را ساقط می نمایند که این امر موجب جلوگیری از اطاله دادرسی می شود. البته می توانید این حق رابه وکیل ندهید و خودتان با مراجعه به دفاتر خدمات قضایی در قالب لایحه بعد از صدور رای آن را ارسال کنید.
سوم حق حضوردر دفاتر ثبت طلاق و حق اجرای صیغه طلاق در تمامی دفاتر رسمی ثبت طلاق است اگر این حق را به وکیل خود ندهید بعد از صدور رای خود شما باید برای اجرای صیغه طلاق و رد و بدل شدن نامه های قضایی به دادگاه ودفترخانه مراجعه نمایید ولی اگر وکیل شما این اختیارات را داشته باشد تمام این امور با او است.
علم وکیل برای انتخاب دلایل طلاق به درخواست زوجه
می دانید که چون طلاق در قوانین ما از حقوق مرد است پس اگر بخواهیم طلاق را به درخواست زوجه مطرح کنیم باید دلایل موجود در مواد قانونی را حسب مورد طبق موضوع پیش رو انتخاب کنیم مثلا در دعوای طلاق به درخواست زوجه به دلیل عقیم بودن مرد و یا به دلیل ضرب و شتم و... عدم پرداخت نفقه وکیل طبق مطالعاتی که در مورد پرونده شما داشته است می داند دادخواست خود و در ادامه آن دفاعیات خود را چگونه باید پیش ببرد . باید بدانید که در طلاق به درخواست زوجه اگر زوجه به جهت اینکه همسرش او را مورد ضرب و شتم قرار می دهد قصد دارد جدا شود می بایست این موضوع اثبات شده باشد شما فرض کنید خانمی اقدام به طرح دعوی نموده است و در جلسه رسیدگی مدعی این می شود که همسرش او را کتک می زند دادگاه به صرف ادعا زن رای به طلاق نمی دهد و می بایست زن این موضوع را اثبات نماید اگر شما با وکیل مشورت نموده باشید او به شما خواهد گفت که برای اثبات این ادعا خود باید در دادگاه کیفری اقدام به طرح دعوی ضرب و جرح نموده باشید و در صورتی که رای به نفع شما صادر شود شما با این دادنامه می توانید اقدام به طرح دعوی طلاق نمایید و در جلسه رسیدگی اگر قاضی به شما دیگر بگوید دلیل تان برای این ادعا چیست شما در پاسخ می گویید دادنامه صادره از دادگاه کیفری که در دادگاه تجدید نظر هم قطعی شده است این مثال یک گوشه از کمک وکیل در این پرونده است باید بدانید طلاق از ناحیه زوجه امری بسیار سخت و دشوار است که باید با مشورت با وکیل دلایل خود را برای دادگاه محکمه پسند نمایید.
در سایت هموکیل ما مقالات بسیاری را در مورد درخواست طلاق پرداختیم که می توان به این مقاله اشاره کرد: درخواست طلاق بعلت مفارقت جسمانی، درخواست طلاق به دلیل ابتلاء زوج به امراض مسری و مقاربتی، وضعیت بیماری زوجین در فسخ نکاح و طلاق، تقاضای طلاق به خاطر رابطه نامشروع، تفاوت ها و شباهت های فسخ نکاح و طلاق، طلاق به درخواست زوجه به دلیل عقیم بودن مرد، طلاق به درخواست زوجه به دلیل سو معاشرت یا عسر وحرج، طلاق به درخواست زوجه به دلیل ترک منزل زوج، تغییر خواسته از طلاق یکطرفه به طلاق توافقی، طلاق به علت اعتیاد زوج، شرایط اقامه دعوای طلاق به درخواست مرد و شرایط اقامه دعوای طلاق به درخواست زن.
اگر زن برای طلاق هیچ دلیلی نداشته باشد امکان جدایی وجود ندارد ؟
گاهی اوقات پیش می آید که زن بنا به هر دلیلی دیگر قصد ادامه دادن زندگی مشترک را ندارد یا دلایلی دارد که از نظر قانون محکمه پسند نمی باشد مانند آنکه از نحوه معاشرت همسر خود را دوست ندارد، یا مرد از لحاظ شخصیتی بسیار درون گرا است در حالی که زن شخصیتی برون گرا دارد یا زن با خانواده همسر خود مشکل دارد و به طور کلی زن به مرحله ای رسیده است که دیگر قصد ادامه دادن زندگی مشترک را ندارد بسیار دیده شده است که خانم به وکیل مراجعه نموده است و بیان می دارد همسر من انسان بسیار خوبی است ولی من دیگر قصد ادامه دادن زندگی مشترک را ندارم ولی شوهر نیز حاضر به طلاق دادن نمی باشد که می تواند دلایل متعددی وجود داشته باشد به طور مثال مرد همسر خود را دوست دارد یا مرد حاضر به طلاق می باشد ولی در این فرض دیگر حاضر به پرداخت مهریه نمی باشد و زن هم خواستار مهریه خود می باشد. ولی مرد در ذهن خود این طور استدلال می کند که همسرش می خواهد زندگی مشترک را برهم بزند و می بایست از مهریه خود بگذرد و زن هم می گوید بالاخره سال ها در زندگی مشترک حضور داشته و برای این زندگی و تعالی که ایجاد شده سهمی داشته است و حداقل می بایست بخشی از مهریه حق او می باشد . در قانون و رویه قضایی ما طلاقی وجود دارد به اسم طلاق خلع، پایه و اساس این طلاق بر اساس کراهت می باشد با این توضیح که زنی که به شدت از همسر خود کراهت دارد می تواند تقاضای طلاق کند ولی می بایست در ما به ازای طلاق مالی به شوهر ببخشد و ضرب المثل «مهرم حلال جانم آزاد»از همین جا آمده است که این مال می تواند معادل مهریه یا کمتر از مهریه یا حتی بیشتر باشد، بله بیشتر از مهریه در خیلی از مواقع دیده شده است که زن حاضر است علاوه بر اینکه مهریه خود را می بخشد پول یا مالی به شوهر خود می دهد که به قول خودش از دست او خلاص شود.
سوال : معیار اینکه زن چقدر می بایست به شوهر خود مال ببخشد چه می باشد ؟
در قانون متاسفانه هیچ معیاری برای این موضوع تعیین نشده است و این موضوع کاملا به نظر قاضی رسیدگی کننده واگذار شده است به طور مثال شیوه عمل یک شعبه این است که اگر زن نصف مهر را ببخشد برای او کفایت می کند و رای بر طلاق می دهد، یک شعبه دیگر معتقد است که زن می بایست تمام مهر را ببخشد و یک قاضی دیگر با توجه به سنوات زندگی مشترک توجه می کند. و یک قاضی سعی می کند دو طرف راجع به این موضوع توافق نمایند. حضور وکیل در این پروسه نیز بسیار می تواند راهگشا باشد که قاضی را مجاب به صدور رای در ما به ازا بخشش تعداد معینی از سکه نماید.
سوال : به صرف اینکه زن بیان دارد که از شوهر خود کراهت دارم و حاضرم تمام مهر خود را ببخشم موجبی است برای صدور رای از دادگاه ؟
با توجه به ماده ۱۱۴۶ قانون مدنی صرف ابراز کراهت و بخشش مال را کافی می داند ولی در رویه قضایی دادگاه ها صرف اظهار کراهت را کافی نمی داند و به صورت عینی کراهت برای دادگاه باید اثبات شود به طور مثال اگر زوج و زوجه در جلسه دادگاه بیان دارند که بیش از یک سال است که هیچ گونه رابطه جنسی نداشته اند یا مشخص شود که قبل از طرح دعوی طلاق چندین دعوی بین زوجین در گرفته است به طور مثال زوج دادخواست تمکین داده است و زوجه برای تمکین حاضر نشده است یا زوج دادخواست ازدواج مجدد به جهت عدم تمکین زوجه داده یا اختلاف فراتر از این موارد رفته و زوج و زوجه اقدام به طرح دعوی کیفری نظیر توهین و ضرب و جرح نموده اند در این صورت برای دادگاه کراهت اثبات می شود.
وجود وکیل و انتخاب داور در پرونده های طلاق
برای پرونده های طلاق اگر قاضی تا حدودی اقناع به صدور حکم طلاق شود از شما میخواهد که برای تلاش آخر داور معرفی کنید. اگر وکیل داشته باشید وکیل خود شرایط انتخاب داور و مهلت های آن را برای شما توضیح داده و آن را در مهلت انجام می دهد.
وکیل به شما خواهد گفت که نیاز نیست هزینه کنید و داور از دادگاه بگیرید و می توانید افراد واجد شرایط را برای این اقدام از بین خویشاوندان خود انتخاب نمایید که برای نوشتن نظر خود حتما باید با وکیل شما مشورت نماید چرا که نوشتن یک جمله ی اشتباه می تواند موجب طولانی شدن راه شما و شاید حتی می تواند موجب شودکه کار برای مدتی قفل شود.
راهنمایی وکیل به شما برای پایمال نشدن حقوق مالی
همانطور که در مقاله های پیشین هم بیان نمودیم در زمان صدورحکم طلاق باید روشن شود که زوجین نسبت به هم چه نوع طلب و بدهی هایی دارند در این مرحله نقش وکیل بسیار پررنگ است.چرا که وکیل از حقوق شما دفاع می کند که حق شما پایمال نشود او می داند که حق شما شامل چه نوع حقوقی می شود مهریه و نفقه یااجرت المثل و یا نحله یا.... اگر باهمسرتان در این خصوص سازشی دارید وکیل باید این سازش را هرچه بیشتر به مصلحت موکل بنویسد واگر توافقی ندارید باید برای اثبات حق خود در تمام موارد از قاضی تقاضای کارشناس کنید.
وکیل تمام تلاش خود را می نماید که قاضی را راضی به صدور قرار کارشناسی نماید و مدارک لازم را به کارشناس ارائه می دهد و همچنین در صورت تخلف کارشناس از اصل حق و یا تاخیر در تحویل نظر وکیل به یاری شما خواهد آمد.
نقش علم وکیل به متن دادخواست و استفاده از مواد قانونی و ضمیمه نمودن مدارک کاربردی
وکیل خود می داند که در هر دادخواست باید از چه مواد قانونی ای بهره بگیرد به علم حقوق به چشم آسان بودن نگاه نکنید چرا که اعمال این علم بسیار پرپیچ و خم است و استفاه از یک ماده قانونی بی ربط می تواند موجب رد دادخواست گردد.همچنین وکیل می داند که چه مدارکی را باید برای اقناع قاضی به صدور حکم طلاق ضمیمه دادخواست نماید. همچنین باید گفت زن به جهات متفاوتی می تواند اقدام به طرح دعوی طلاق نماید به طور مثال یک سری شروط در عقد نامه آمده که در صورت اجرا نشدن آن توسط شوهر زن می تواند دادخواست طلاق دهد یکسری شرایط طلاق در مواد قانون مدنی به طور مثال در ماده ۱۰۲۹ آمده یا زن به جهت کراهت می خواهد از همسر خود جدا شود مردم عادی آشنا به آین جهات نمی باشند در حالیکه وکیل با توجه به شرایط شما تشخیص می دهد طی کردن کدام مسیر برای شما بهتر و نتیجه بخش خواهد مسیر درست را انتخاب خواهد کرد علاوه بر آن زمانی که یک شخص در موقعیتی قرار دارد که به نوعی می توان گفت می خواهد مهم ترین تصمیم زندگی خود را بگیرد آن هم طلاق ، که عموما افراد در این حالت دچار خشم و کینه هستند و می توان افراد را به انبار باروت تشبیه نمود در زمان جلسه رسیدگی نمیتوانند به درستی از خود دفاع کنند و شاید با کوچکترین حرف از سوی طرف مقابل کنترل اعصاب خود را از دست بدهند و نتیجه آن رد شدن دعوی خواهد بود ولی اگر شما وکیل متخصص در حوزه حقوق خانواده داشته باشید دیگر نیازی نیست در جلسه رسیدگی حضور داشته باشید.
بهترین وکیل طلاق به درخواست زن در تهران :
اگر در تهران هستید و به این تیجه رسیده اید که دیگر هیچ راهی برای ادامه دادن به زندگی مشترک را ندارید ولی در این مسیر می خواهید وکیل متخصص در کنارتان باشد ، دفتر مرکز هم وکیل در تهران است و شما می توانید از طریق ثبت درخواست مشاوره خود با کارشناسان ما در ارتباط باشید تا با توجه به دلایل و مدارکی که دارید وکیل متخصص به شما معرفی نمایند ما در هم وکیل سعی بر این داریم که کاربران گرامی بهترین وکیل در هر حوزه ای را معرفی نماییم تا شما احساس تنها بودن در این فرایند را نداشته باشید در مورد اینکه چه مدتی زمان می برد که دادگاه رای به طلاق را صادر نماید صادقانه به شما بگوییم که هیچ کس نمی تواند حتی بازه زمانی در این مورد مشخص کند چرا که این مضوع ارتباط مستقیم با وضعیت دلایل شما ، و مجتمع قضایی که پرونده شما به آن ارجاع می شود دارد ولی ما در هم وکیل تمام سعی خود را می کنیم که در کوتاه ترین زمان ممکن این پروسه را به سرانجام برسانیم ولی باید بدانید که طلاق گرفتن آخرین راه است و اگر یک تصمیم آنی گرفته اید قدری تامل نمایید چرا که اقامه دعوی در دادگاه به منزله اعلام جنگ به طرف مقابلتان است و اگر در اواسط مسیر از طلاق پشیمان شوید کمی کار دیگر سخت می شود پس ابتدا از طریق مشاوره با مشاورین متخصص در امر خانواده سعی نماییم که مشکلات زندگی زناشویی را برطرف نمایید .
حال در این قسمت به برخی از سوالات متداول مردم در حوزه طلاق به درخواست زوجه که توسط وکلای متخصص در حوزه حقوق خانواده هم وکیل پاسخ داده شده است می پردازیم :
سوال : بیش از ده سال از ازدواج اینجانب می گذارد شوهرم دچار مشکل ناتوانی جنسی است و بیش از سه سال است که بین ما هیچ گونه رابطه جنسی صورت نگرفته است و اینجانب از این وضعیت خسته شده ام و می خواهم طلاق بگیرم و همسرم راضی به طلاق بنده نمی باشد حال می خواهم بدانم چگونه می توانم جدا شوم؟
پاسخ : همانطور که در بالا بیان شد در حقوق ایران اختیار طلاق دادن با مرد است ولی زن تحت شرایطی نیز می تواند درخواست طلاق را مطرح کند در خصوص سوال شما به نظر می رسد شما با توجه به عسر و حرجی که برای شما ایجاد شده است می توانید اقدام به طرح دعوی نمایید ولی نکته ای که بسیار مهم است این است که شما باید بتوانید این موضوع (ناتوانی جنسی) را اثبات نمایید در صورتی که مرد از لحاظ جسمانی توانایی برقراری رابطه جنسی را ندارد یعنی دچار مشکل نعوظ است می توانید از دادگاه درخواست کنید زوج را به پزشکی قانونی معرفی کند تا آن مرجع نظر خود را راجع به ناتوانی جنسی اعلام نماید و در صورتی که ادعای شما اثبات شود دادگاه حکم به طلاق خواهد داد. گاهی اوقات مشکل ناتوانی جنسی به خاطر این است که مرد یا زن علاقه به برقراری رابطه جنسی با همسر خود ندارند که این موضوع کار را دشوار می نماید چرا که اگر زوج ادعای شما را انکار نماید شما نمی توانید دلیلی جهت اثبات ادعای خود اقامه کنید در این مورد عموما دادگاه ها مفارقت جسمانی را در فرضی می پذیرند که زوجین مدت طولانی را به صورت جدا از هم زندگی نموده باشند و یا اینکه زوج اقرار به عدم برقراری رابطه جنسی در دادگاه نماید.
سوال : همسر بنده دادخواست طلاق به درخواست زوجه به جهت عسر حرج داده است در حالی که اینجانب بیش از دو سال است که حکم عدم تمکین ایشان را گرفته ام و بدون دلیل قانونی اقدام به ترک زندگی مشترک نموده است حال می خواهم بدانم دعوی او به نتیجه می رسد یا خیر؟
پاسخ : در خصوص سوال طرح شده باید گفت عسر و حرج به معنی در سختی افتادن در زندگی مشترک برای زن می باشد و هر موضوعی که این عسر و حرج را اثبات کند زن می تواند بر آن مبنا اقدام به طرح دعوی طلاق در دادگاه نماید ولی در مورد پیش رو باید گفت در فرضی که زن علی رغم صدور حکم تمکین زوجه حاضر به انجام وظایف زناشویی نیست در صورتی که بخواهد جدا بشود باید اقدام به طرح دعوی طلاق به درخواست زوجه به جهت کراهت شدید از همسر در دادگاه نماید و در صورتی که این کراهت را اثبات نماید در فرض سوال پیش رو با توجه به اینکه زن حاضر به تمکین نیست قابل احراز برای دادگاه است می تواند جدا شود ولی در این طلاق زن می بایست معادل مهریه یا بیشتر از مهریه به مرد هدیه دهد تا بتواند جدا شود و به این طلاق اصطلاحا طلاق خلع می گویند و در این صورت دادگاه حکم به طلاق می دهد.
سوال : همسر بنده بسیار فرد دروغ گویی می باشد که این موضوع سبب شده رابطه من با خانواده ام تیر و تار شود و این دروغ گویی مایه شرمساری بنده در جمع اقوام و آشنایان شده است آیا به این دلیل بنده می توانم درخواست جدایی بدهم ؟
پاسخ: همانطور که در پاسخ های بالا بیان شد این مورد نیز از مصادیق عسر و حرج است و در صورت اثبات این موضوع که دروغ گویی همسر شما به قدری بالا است که عادتا قابل تحمل نباشد شما می توانید در خواست جدایی دهید و در خصوص اثبا این موضوع می توانید به شهادت شهود متوسل شوید.
سوال: اینجانب در زمان عقد، از همسرم وکالت در طلاق گرفته ام و الان با توجه به وکالتی که دارم قصد طرح دعوی و جدایی دارم حال سوال این است که اگر اقدام به طرح دعوی نمایم و توسط دادگاه رای صادر شود ولی اینجانب در مرحله اجرای رای منصرف شوم و رای طلاق را در دفترخانه اجرا نکنم آیا وکالت در طلاق بنده باطل می شود یا خیر؟
پاسخ: به جهت اینکه شما از وکالت در طلاق خود استفاده نمودید و اگر در مهلتی که رای طلاق اعتبار دارد جهت اجرای رای به دفترخانه مراجعه ننماید وکالت شما منفسخ شده و دیگر نمی توانید از آن استفاده کنید چرا که عمل به مورد وکالت صورت پذیرفته است.
سوال : مرد در ضمن عقد نکاح متعهد شده است به زن وکالت در طلاق بدهد و از تاریخ ازدواج ده سال می گذرد حال زن قصد انجام طلاق را دارد ولی مرد حاضر به اعطای وکالت در طلاق در دفترخانه نمی باشد حال زن چه اقدامی می تواند انجام دهد ؟ در صورتی که زن با این شرط بتواند جدا شود آیا به او به طور کامل مهریه نیز تعلق می گیرد؟
پاسخ : در خصوص قسمت اول سوال گروهی از حقوق دانان اعم از وکلا و قضات اعتقاد بر این دارند که در فرض سوال طرح شده به جهت اینکه مرد در دفتر اسناد رسمی وکالت در طلاق نداده است امکان الزام مرد به اعطای وکالت وجود ندارد همچنین دادگاه ها به صرف شرط ضمن عقد نیز قائل به اعطای وکالت به زن نمی باشند اما نظر دپاتمان حقوق خانواده هم وکیل بر این است که ابتدا به ساکن زوجه می بایست اقدام به طرح دعوی حقوقی الزام به اعطای وکالت مطرح نماید ودر صورت صدور رای توسط دادگاه در صورتی که مرد باز هم برای اعطای وکالت حاضر نشود زن می بایست اقدام به تقاضای صدور اجراییه نماید و از طریق نماینده دادگاه وکالت در طلاق به خانم اعطا می شود و با آن وکالتنامه زن می تواند اقدام به طرح دعوی نماید اما در خصوص قسمت دوم سوال باید گفت به طور کلی وکیل موظف است غبطه موکل خود را رعایت کند ولی با توجه به اینکه به صورت شرط ضمن عقد مرد به زن وکالت در طلاق داده است یعنی مرد پذیرفته است که زن با داشتن مهریه هر زمان که بخواهد می تواند از مرد جدا شود پس به نظر می رسد در این خصوص نیز مشکلی وجود نداشته باشد.
سوال : مرد به مدت ده ماه از پرداخت نفقه به همسر خود امتناع نموده است و زن به خاطر نفقه معوقه اقدام به طرح دعوی مطالبه نفقه ایام گذشته نموده است و دادگاه حکم به نفع زن داده است و بعد از صدور اجراییه نیز مرد نفقه را پرداخت ننموده است با توجه به عدم پرداخت نفقه از سوی مرد زن با توجه به شروط ضمن عقد نکاح که اگر مرد شش از پرداخت نفقه استنکاف ورزد برای زن حق طلاق ایجاد می شود اقدام به طرح دعوی طلاق نموده است مرد قبل از اینکه جلسه رسیدگی فرا رسد تقاضای اعسار نسبت به مبلغ محکوم شده در پرونده نفقه نموده است و پیش قسط آن را نیز پرداخت نموده و دادگاه در پرونده طلاق به جهت اینکه مرد پیش قسط را پرداخت نموده است دعوی طلاق را رد نموده است حال زن در مرحله اعتراض به رای چه اقدامی می تواند انجام دهد؟
پاسخ : زن می بایست در جلسه رسیدگی جهت دعوی را به تقاضای طلاق به جهت عسر و حرج تغییر می داد ولی زن می تواند در لایحه تجدید نظر خواهی به این موضوع اشاره کند که مردی که توانایی پرداخت حقوق اولیه زن که نفقه است را ندارد و می خواهد آن را به طور قسطی پرداخت کند خود بیانگر در عسر و حرج افتادن زن در زندگی می باشد علاوه بر آن با توجه به شروط ضمن عقد نکاح همین که مرد به مدت شش ماه از پرداخت نفقه استنکاف ورزد و به موجب رای دادگاه این موضوع اثبات شود حق برای زن پدیدار شده و به همین خاطر است که در شروط ضمن عقد نکاح مدت را ملاک قرار داده نه زمان و کیفیت پرداخت را به نظر اگر لایحه اعتراضی خوبی تنظیم شود امکان نقض رای در دادگاه تجدید نظر و دیوان عالی کشور وجود دارد.
سوال : مرد به تازگی دچار بیماری زگیل آلت تناسلی به خاطر انجام رابطه نامشروع شده است و زن دیگر نمی خواهد با مرد رابطه جنسی برقرار کند چرا که امکان سرایت بیماری وجو دارد و می خواهد به این جهت از مرد طلاق بگیرد آیا زن به این دلیل می تواند تقاضای طلاق بدهد؟
پاسخ : در فرضی که زن بتواند وجود بیماری را اثبات کند زن می تواند به جهت عسر و حرجی که ایجاد شده (عدم امکان برقراری رابطه جنسی ) تقاضای طلاق بدهد و در فرض اثبات دادگاه رای خواهد داد.
توصیه در مورد انتخاب وکیل پرونده های طلاق
همراهی یک وکیل آگاه در فرایند طلاق میتواند برای شما تا انتهای مسیر آرامش واطمینان خاطر ایجاد کند.
تنظیم دقیق دادخواست و اشاره حقوقی به مطالبات مورد نیاز شما از موارد بسیار مهمی است که باید در نظر گرفته شود. ما در هم وکیل به شما کمک می نمایم تا این راه پر پیچ و خم را با داشتن وکلای متخصص در حوزه خانواده به سلامت طی نمایید . اگر هم اکنون نیاز به درخواست مشاوره دارید از طریق لینک بالا در خواست مشاوره خود را ثبت نمایید.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.