حق طلاق و اعطای وکالت در طلاق
حق طلاق و اعطای وکالت در طلاق
اعطای حق طلاق یا وکالت در طلاق حقی است که مرد به همسر خود می دهد تا خود را به واسطه ی آن مطلقه نماید، اما این موضوع دارای نکات فراونی می باشد، در این نوشتار به بررسی حق طلاق و اعطای وکالت در طلاق در حقوق ایران می پردازیم.
مقدمه
ما در سایت هموکیل به مقالات فراوانی در حوزه طلاق پرداخته ایم که میتوان به مقاله های زیر اشاره کرد : درخواست طلاق بعلت مفارقت جسمانی، درخواست طلاق به دلیل ابتلاء زوج به امراض مسری و مقاربتی، وضعیت بیماری زوجین در فسخ نکاح و طلاق، تقاضای طلاق به خاطر رابطه نامشروع، تفاوت ها و شباهت های فسخ نکاح و طلاق، طلاق به درخواست زوجه به دلیل عقیم بودن مرد، طلاق به درخواست زوجه به دلیل سو معاشرت یا عسر وحرج، طلاق به درخواست زوجه به دلیل ترک منزل زوج، تغییر خواسته از طلاق یکطرفه به طلاق توافقی، طلاق به علت اعتیاد زوج، شرایط اقامه دعوای طلاق به درخواست مرد و شرایط اقامه دعوای طلاق به درخواست زن.
در گذشته طلاق به اندازه امروزه باب نبوده است زوجین سعی می کردند تحت هر شرایطی هم که شده با هم سازش نمایند این که آیا درست است که خود را مجبور به سازش با همسر نماییم یک بحث علمی و روانشناسی است که از حوصله موضوع مقاله خارج است.
اما امروزه این چنین نیست معمولا به دلیل مسائل و مشکلات اقتصادی فراوان هیچ کس تحمل ندارد که بعد از گذراندن یک روز سخت در بیرون از خانه وقتی به خانه می اید هم با تنها همدم خوددر زندگی دعوا ومرافعه داشته باشد بنابراین در دنیای امروزه جوانان چه خوشبختانه و چه متاسفانه ترجیح می دهند که تنها زندگی کنند تا با فردی که با آن ها تفاهم ندارد، بنابراین گاهی برخی از آقایان لجبازی را کنار گذاشته و اقدام به دادن حق طلاق به زوجه می کنند.
از لحاظ حقوقی چگونه می توان برای زن حق طلاق ایجاد نمود
با توجه به قانون مدنی ایران که برگرفته شده از شرع می باشد اختیار طلاق دادن صرفا برای مرد ایجاد شده است و زن قانونا و شرعا حقی در این خصوص ندارد به طور مثال مرد در سند نکاحیه هم نمی تواند این حق را به زن بدهد به طور مثال مرد نمی توان ضمن عقد نکاح بگوید حق طلاق را به همسرم اعطاء می نمایم حال سوالی که پیش می آید این است که چگونه زن می تواند این حق را برای خود محفوظ نگه دارد در دو صورت زن در اصطلاح عامیانه می تواند حق طلاق داشته باشد .
الف) در زمان عقد نکاح به عنوان شرط ضمن عقد آورده شود که مرد به زن وکالت در طلاق می دهد
زمانی که زن و مرد بر امر ازدواج توافق نمودند و توافقشان بر این شد که زن حق طلاق داشته باشد زن می تواند در قالب یکی از شروط ضمن عقد نکاح وکالت در طلاق را داشته باشد یعنی زن از مرد وکالت گرفته است که هر زمان قصد جدایی را داشته باشد بتواند برای این امر وکیل مرد باشد و از این باب اقدام به جدایی نماید
تفاوت حق طلاق با اعطای وکالت در طلاق چه می باشد ؟
در عمل هیچ تفاوتی با هم ندارد و نتیجه هر دو آن یکسان است ولی از لحاظ قانونی قضیه فرق دارد به جهت آنکه قانون گذار در ایران چنین حقی را برای زن قائل نشده است پس به لحاظ حقوقی زن نمی تواند صاحب چنین حقی باشد ولی در اعطای وکالت در طلاق زن وکیل مرد در انجام طلاق می باشد و در واقع مرد اقدام به طلاق دادن زن می نماید و اثر کار وکیل به موکل باز می گردد به طور مثال اگر زنی وکالت در طلاق از سوی همسرش داشته باشد و با این وکالت بخواهد اقدام به جدایی نماید به دو روش می تواند این اقدام را انجام دهد
۱- انجام طلاق توافقی
در این دعوی زن خودش یک طرف دعوی است و در طرف دیگر دعوی که مرد است زن می بایست با توجه به وکالتی که از همسرش دارد اقدام به تعیین وکیل دادگستری برای مرد نماید به طوری که در دادنامه طلاق توافقی آورده می شود در دعوی طلاق توافقی فی مابین خانم …. و آقای ….. با وکالت خانم …… با وکالت مع الواسطه آقای ……
۲-طلاق به درخواست زوج
با توجه به وکالتی که زن از مرد دارد از جانب مرد خانم می تواند اقدام به طرح دعوی طلاق نماید که در این خصوص نیز می بایست زن با توجه به وکالتنامه ای که دارد اقدام به تعیین وکیل دادگستری کند و در این حالت نیز انگار مرد دارد اقدام به طلاق دادن همسر خود می نماید .
ب) پس از عقد نکاح مرد اقدام به اعطای وکالت در طلاق به همسر خود می نماید
در این حالت پس از اینکه عقد نکاح منعقد شد مرد طی یک وکالتنامه اقدام به اعطای وکالت در طلاق به همسر خود می نماید
در زمان گرفتن وکالت در طلاق به چه نکاتی توجه نماییم
۱- عقد وکالت در ماهیت حقوقی خود به معنی نایب گرفتن بر انجام کاری می باشد به طوری که اثر کار به موکل باز می گردد پس برای موضوعی که موکل یعنی مرد قصد اعطای آن را دارد می تواند هر اقدامی را انجام دهد در عالم حقوقی ما اصطلاحی را داریم به عنوان ضم ناظر با این توضیح که وکیل هر اقدامی را بخواهد انجام دهد در صورتی که موکل ناظر ضم نموده باشد می بایست با اطلاع ناظر انجام شود بسیار دیده شده است که زن از مرد وکالت در طلاق را دارد ولی به جهت اختلافاتی که بین زن و مرد وجود دارد و همچنین زن در وکالتنامه رسمی اقدام به سلب حق موکل در خصوص ضم ناظر ننموده است طی یک اظهارنامه مرد برای انجام موضوع وکال در طلاق ناظر ضم می نماید این اقدام یعنی زن با وکالتنامه ای که دارد دیگر هیچ کاری نمی تواند انجام دهد و در صورتی که بخواهد جدا شود این موضوع می بایست به تایید ناظری برسد که مرد تعیین نموده است .
۲- در عقد وکالت در هر صورت وکیل موظف است غبطه موکل را رعایت کند این اصطلاح حقوقی به این معناست که وکیل نباید کاری را انجام دهد که به ضرر موکل خود باشد پس در جایی که زن وکالت در طلاق را دارد و به دنباله آن بخواهد مهریه نیز دریافت کند کار کمی سخت می شود چرا که زن با وکالتی که از شوهر خود دارد می بایست اقدام به انعقاد قرارداد با وکیل دادگستری کند تا وکیل در دادگاه اقدام به طرح دعوی کند چرا که در دادگاه صرفا وکیل دادگستری می تواند حضور پیدا کند و زمانی که خانم به وکیل دادگستری می گوید که مهریه را هم می خواهم به احتمال زیاد وکیل دادگستری پرونده شما را نمی پذیرد چرا که وکیل دادگستری که شما تعیین نموده اید در واقع وکیل همسرتان است و در صورتی که با پذیرش مهریه اقدام به طلاق نماید در مظان اتهام عدم رعایت غبطه موکل قرار می گیرد پس در این مواقع بهتر است در ضمن وکالتنامه ای که از همسرتان در خصوص طلاق دریافت می کنید در خصوص حقوق مالی خود تعیین تکلیف کنید به طور مثال اگر توافق بر این دارید در فرض اعطای وکالت در طلاق نیز همسرتان مهریه به شما نیز بدهد تا دچار مشکل در این خصوص نشوید .
۳- حق توکیل به غیر را زن داشته باشد همانطور که در بالا اشاره شد برای اینکه زن بتواند اقدام به طرح دعوی در دادگاه نماید می بایست اقدام به توکیل به وکیل دادگستری کند در صورتی که این حق را در سند وکالت مرد به زن نداده باشد عملا زن نمی تواند از این وکالتنامه استفاده کند .
۴- وکالت بلاعزل باشد چرا که اگر وکالت به صورت عادی باشد و بلاعزل بودن در آن قید نشده باشد مرد می تواند اقدام به عزل وکیل نماید .
۵ - در وکالتنامه زن حق اسقاط تجدید نظر خواهی و فرجام خواهی را داشته باشد در غیر این صورت مرد می تواند به رای صادر شده اعتراض کند .
آیا امکان اخذ حق طلاق قبل از عقد از مرد وجود دارد؟
قبل از عقد هنوز حقی به وجود نیامده برای خود زوج که بتواند آن را به زوجه هم دهد چطور می شود وقتی هنوز نه عقدی ایجاد شده نه حقی برای مرد وجود دارد به زن این حق تفویض شود پس اصرار والدین دختر قبل از ازدواج به پسر برای تفویض این عقد قبل از ثبت عقد بی فایده است.
آیا نوشتن حق طلاق در برگه عادی معتبر است؟
خیر این حق باید حتما در دفتر اسناد رسمی ثبت گردد تا معتبر باشد و قابلیت اجرایی داشته باشد در غیراینصورت حتی امضا و اثر انگشت زوج بر روی این برگه در محاکم قضایی معتبر نیست حتی با وجود این که توسط کارشناس رسمی هم اصالت امضا و اثر انگشت به مرد ثابت شود.
آیا مکتوب نمودن حق طلاق درسند نکاح کافی است؟
برخی از خانواده ها در همان زمان خواستگاری این شرط را برای ازدواج بیان می کنند در این صورت پسر می تواند آن را قبول کند یا خیر اگرآن را بپذیرد باید در زمان ثبت عقد این حق در سندنکاحیه درج شود ولی باید بدانید که ذکر این حق در سند نکاحیه به تنهایی برای زوجه حق ایجاد نمی کند زوجین باید بعد از ثبت عقد در دفتر اسناد رسمی این حق را به ثبت برسانند پس ثبت وکالت در طلاق در سند نکاحیه لازم است ولی کافی نیست.
نحوه ثبت حق طلاق در دفترخانه
بعد از عقد زوجین می توانند در دفترخانه اسناد رسمی حاضر شوند و سند وکالت در طلاق را تنظیم کنند.توجه داشته باشید که تنظیم و ثبت این حق در دفترازدواج و طلاق انجام نمی شود و باید در دفاتر اسناد رسمی انجام گردد.بعد از تنظیم این حق در دفتر اسناد اصل سند وکالت در طلاق با مهر برجسته تقدیم زوجین می گردد.
پرسش : آیا بعد از این که زوج به زوجه حق طلاق داد حق خودش در طلاق دادن زوجه زائل می شود؟
این طور نیست که حق زوج در طلاق دادن زن باطل شود و دیگر نتواند از حق موجود در ماده 1133 استفاده کند بلکه او این حق را هم به زن خود داده که هرزمان زوجه بخواهد مثل زوج، بتواند خود را مطلقه کند پس زوجه هم می تواند مثل زوج بدون هیچ دلیلی خود را هر موقع که بخواهد مطلقه کند.
پرسش : آیا بعد از دادن حق طلاق به زوجه،درصورت پشمانی آیا زوج می تواند این حق را ازبین ببرد؟
خیر این اقدام و دادن حق به زوجه دردفتر اسناد رسمی قطعی است و برای آن که مرد بعدا پشیمان نشود و این حق را از زوجه نگیرد در این سند عبارت وکالت بلاعزل ذکر می شود.بدین معنی که زن وکیل و مرد موکل اومی باشد و وکالتی که این موکل به وکیل می دهد بلاعزل است یعنی مرد به زن وکالت می دهد که خودش را در هر زمان که بخواهد طلاق دهد و مطلقه کند و در هیچ زمانی این وکالت عزل نمی شود.اصل این موضوع این است که مرد زوجه را وکیل می کند که زوجه برای او حق داشته باشد درمحاکم قضایی وکیل بگیرد.
وکالت در طلاق درقبال چه حقی است؟
همیشه اینظورنیست که وکالت در طلاق در قبال حق خاصی باشد یعنی اینطور نیست که حتما زن باید حق و حقوق خود را ببخشد تا این وکالت در طلاق معتبر باشد اما معمولا زوج در صورتی که زوجه یا مهریه و دیگر حق مالی خود را به صورت کامل یا بخشی از آن را ببخشد یا در قبال آن که حضانت را برای همیشه یا تا مدتی به مرد دهد این حق وکالت را به زوجه می دهد اگر آن سند درمقابل دریافت سند دیگری باشد باید برای آن حق دیگرهم سند تنظیم شود مثل سند اقرار زوجه به ابرا مهریه.
اگر قرار باشد که زوجه مهریه خود را ابرا کند برخی از دفترخانه های اسناد رسمی شرط تنظیم سند ابرا را شهادت یکی از اعضای خانواده زوجه قرار می دهند.ضمنا حتما از دفترخانه ای که زوجین ازدواج نمودند دفتراسناد رسمی استعلام می گیرد که ببیند آیا برای مهریه اجراییه ای صادر شده یا نه.دلیل این اقدام این است که اگر زوجه مهریه را به اجرا گذاشته باشد و بعد بخواهد آن را ببخشد باید اول گواهی ختم را از اداره ثبت دریافت کند.
وکیل مع الواسطه چست؟
بعد از آن که زوجه این حق را از زوج دریافت کرد به موجب این حق زن خود می تواند برای مرد وکیلی بگیرد که وکیل دادگستری باشد و توانایی برداشتن پرونده طلاق را داشته باشد در این صورت این وکیل ،وکیل مرد می باشد نه وکیل زن اما درتنظیم وکالتنامه های الکترونیکی مرد به عنوان موکل ذکر می شود و نام زن به عنوان نماینده اوباید قید شود دراین صورت رمز وکالتنامه الکترونیک برای زوجه ارسال می شود.
این وکیل دادگستری وکیل مع الواسطه نامیده می شود و وکیل مرد است زوجه می تواند خود وکیل بگیرد و یا خودش در جلسه شرکت کند فرقی هم ندارد چون به هرحال نتیجه یکی است.هزینه وکیل در چنین مواقعی باید توسط زوجه پرداخت گردد اما این امر بسته به توافق زوجین دارد.
نحوه طرح دعوا در دادگاه با وکالت در طلاق:
دو نوع راه برای ثبت دادخواست دراین خصوص وجود دارد یکی این که وکیل دادگستری از طرف زوج با همان وکالت بلاعزل دادخواست را ثبت کند و خوانده زوجه باشد و یا دادخواست طلاق از طرف زوجه ثبت شود و وکیل مع الواسظه مرد بعد از ازجاع پرونده در شعبه حاضر شود و اعلام وکالت نماید به هرحال بازهم نتیجه ها یکی است.
سوال:در صورتی که وکیل مع الواسطه اقدام به ثبت دادخواست طلاق به درخواست مرد نماید آیا مرد می تواند اصالتا اقدام به پس گرفتن دعوا یا اقدام به مخالفت خود با طلاق نماید ؟
در خصوص پاسخ به پرسش فوق باید گفت با توجه به اینکه مرد به زن وکالت بلاعزل داده است و زن با وکالت بلا عزلی که داشته است اقدام به طرح دعوای طلاق با مراجعه به وکیل دادگستری نموده است این اقدام زوج مغایر با وکالت بلاعزل اعطایی است و به همین جهت استرداد دادخواست طلاق امکان پذیر نمی باشد
نمونه پرونده حق طلاق
در پرونده ای زوجه به دلیل عقیم بودن مرد دادخواست طلاق را ثبت می کند به دلیل آن که زوج برای انجام آزمایش های پزشکی درپزشکی قانونی حاضر نمی شد ولی او راضی به طلاق بود درنتیجه زوج با حضور در دفترخانه حق طلاق را به زوجه داد و از آن طرف هم زوجه مهریه خود را به مرد بخشید ولی چنانچه از ابتدا دادخواست از طرف زوجه ثبت شده بود درنتیحه قاضی وکالت در طلاق را نپذیرفت و بیان نمود که اگر بخواهید با استفاده از وکالت در طلاق جدا شوید باید بار دیگر دادخواست را ثبت کنید در نیتجه زوجین مجبور شدند در لایحه ای اقرار کنند که نزد یک دیگرزندگی نمی کنند و درواقع به بند 8 عقدنامه استناد کردند و قاضی ناچار به صدور حکم طلاق شد .
نتیجه گیری
وکالت در طلاق حقی است که زوج به زوجه می دهد تا خود را به واسطه ی آن مطلقه نماید این وکالت بلاعزل است و به این معنا نیست که مرد خود دیگر حق طلاق همسرش را ندارد توصیه می شود برای تنظیم این وکالتنامه ها حتما به وکیل طلاق مراجعه نمایید.
ما به خوانندگان گرامی توصیه می کنیم اگر قصد تنظیم وکالت در طلاق یا سند ابراء مهریه را دارید قبل از هر اقدام حقوقی با هم وکیل ، به عنوان اولین مرکز ارائه خدمات حقوقی به طور تخصصی مشورت نماید اگر نیاز به مشاوره دارید از طریق لینک بالا درخواست مشاوره خود را ثبت نمایید . مجموعه هم وکیل با همکاری با بهترین وکلای تهران می تواند بهترین مشاوره را به شما عزیزان ارائه دهد
اولین کسی باشید که نظر می دهید.