وکیل متخصص در امور راجع به ارث

وکیل متخصص در امور راجع به ارث

دپارتمان هموکیل

انتخاب وکیل متخصص در امور راجع به ارث و مزایای آن

با توجه به اینکه دعاوی مربوط به ارث دارای پیچیدگی ها و ظرافت های بسیاری می باشد، در این نوشتار به موضوع وکیل متخصص در امور راجع به ارث در این پژوهش می پردازیم.

 

مقدمه

ما در مجموعه هموکیل مقاله های بسیاری را در موضوع ارث منتشر کردیم که می توان به این مقاله های اشاره کرد: مالیات بر ارث چیست، مالیات بر ارث و چگونگی محاسبه آن در قانون جدید، ارث در امور بانکی، نحوه تقسیم ارث میان زوج و زوجه، ارث و موانع آن و طبقات در ارث.

در صورت نیاز مشاوره با وکیل متخصص در این حوزه با ما در تماس باشید.
درخواست مشاوره

شاید نیاز به تعریف و تشریح ماهیت ارث نباشد، چرا که کمتر کسی است که نداند ارث چیست، وارث کیست و یا مورث به چه شخصی می گویند. با این حال لازم می دانیم شرح مختصری از هر یک از انها ارائه دهیم.

تعاریف مربوط به ارث

تعریف ارث

 یا توارث حالتی است که پس از فوت شخص، بین اموال وی و وراث حین الفوت او برقرار می شود و این روند و جریان تا زمان تصفیه و تقسیم  ترکه یا همان اموال متوفی جریان دارد.

تعریف وارث 

شخصی است که یا از اقربای نسبی همچون پدر و مادر و یا از اقربای سببی همچون زوج یا زوجه میت است و به موجب شرع و قانون بین او و میت توارث برقرار است.

تعریف مورث 

به شخص متوفی که مالی از او به جا مانده است اطلاق می شود.

تعریف ماترک 

مال موضوع ارث است که مجموعه ای ناخالص از اموال متوفی است که شامل دارایی خالص ،طلب طلبکاران، قسمت وصیت شده و سهم موصی له، هزینه کفن و دفن و واجبات دینی است. آنچه در نهایت نصیب وراث می شود، همان بخش دارایی خالص است.

نحوه تعیین ارث هر فرد

باید بدانید که هر کسی که نسبتی با متوفی دارد از متوفی ارث نمی برد و قانون گذار در قانون مدنی بسته به نسبت هر شخص وراث را تعیین می کند به طور مثال اگر شخصی که فوت شده است دارای پدر و مادر و فرزند باشد این اشخاص از متوفی ارث می برند و دیگر برادر متوفی از او ارث نمی برند در ماده ۸۶۲ قانون مدنی قانون گذار اصطلاح طبقه را به کار برده است با این توضیح که اگر در طبقه یک که عبارت است از «پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد » ورثه حضور داشته باشد دیگر به وراث سایر طبقات ارث نمی رسد به طور مثال اگر در طبقه یک متوفی فقط دارای اولاد باشد فقط به فرزند ارث می رسد اگر پدر و مادر هم در قید حیات باشد آن ها هم ارث می برند ولی در طبقه اول نیز تا وراث نزدیک تر نظیر پدر و مادر و فرزند حضور داشته باشد دیگر ارثی به نوه نمی رسد مثلا متوفی پدر و مادر دارد و فرزند متوفی هم فوت شده و نوه هم دارد در اینجا دیگر نوه ارث نخواهد برد و تمامی ارثیه متوفی به پدر و مادر می رسد به طور خلاصه باید گفت تا زمانی که وراثی از طبقه اول حضور داشته باشد به وراث سایر طبقات ارثی نخواهد رسید.

حال شاید سوالی برایتان پیش آید که تکلیف همسر متوفی چیست چرا که در طبقه اول همسر وجود ندارد یعنی او ارث نمی برد؟ 

در پاسخ باید گفت در ماده 862 قانون مدنی صرفا وراثی حضور دارند که به موجب نسب ارث می برند یعنی رابطه خونی با متوفی دارند همسر به موجب سبب ارث می برد یعنی سبب ارث بری او پیوند خویشاوندی یا همان ازدواج است و تنها کسی که به موجب سبب ارث می برد همسر است و هیچ شخص دیگری به این موجب ارث نخواهد برد یعنی اگر متوفی همسر داشته باشد همراه با وراث طبقه اول ارث خواهد برد.

در صورت نــیاز به وکیـــــل متخصـــص
این موضوع درخواست خود را ثبت نمایید

در ادامه شاید سوال دیگری که پیش آید این است که اگر متوفی فقط دارای همسر باشد و وراثی از طبقه اول نظیر پدر و مادر و فرزند وجود نداشته باشد آیا تمام ارث به او خواهد رسید؟

در بالا بیان نموده ایم که تا زمانی که وراثی از طبقه اول حضور داشته باشند دیگر ارث به وراث طبقه دوم نمی رسد ولی باید بدانید که بحث طبقات ارث فقط مختص خویشاوندان نسبی می باشد و در صورتی که متوفی دارای همسر باشد ولی در طبقه اول وارثی وجود نداشته باشد زن به همراه طبقه دوم ارث می برد و اگر شخصی در طبقه دوم حضور نداشته باشد زن به همراه طبقه سوم ارث می برد. 

سوال دیگری که شاید ذهن شما را به خود معطوف کند این است که اگر متوفی فقط دارای همسر باشد و هیچ خویشاوند نسبی دیگری نداشته باشد در این صورت تکلیف چیست آیا تمام ارثیه به همسر می رسد؟ 

در صورتی که متوفی خانم باشد و تنها وارث او همسرش باشد تمام ارثیه او به همسرش می رسد ولی در صورتی که متوفی آقا باشد و تنها وارث او زنش باشد یک چهارم اموال متوفی به همسرش می رسد و مابقی به دولت خواهد رسید این موضوع حکمی است که در قانون و در شرع ما آمده است.

در چه صورتی به وراث ارث تعلق نمی گیرد: 

۱- در صورتی که شخصی مورث خود را به قتل برساند به طور مثال فرزندی که پدر خود را به قتل می رساند این را باید بدانید که این قتل می بایست عمدی باشد. و اگر شخصی به طور غیر عمد مورث خود را به قتل برساند از مورث خود ارث خواهد برد.

سوال : اگر شخصی دستور قتل مورث خود را بدهد و شخص دیگری مورث را به قتل برساند تکلیف چیست آیا در این حالت هم شخصی که دستور قتل را داده است از مورث خود ارث نمی برد؟ 

پاسخ : در ماده ۸۸۰ قانون مدنی قانونگذار صراحتا سخن از قتل عمدی برده است و در خصوص فردی که دستور قتل را می دهد که به لسان حقوق جزایی بحث معاونت در قتل پیش می آید قانونگذار صحبتی نکرده است از یک سو می توان این طور استدلال کرد که چون ارث نبردن وراث چهره استثنائی دارد و موارد استثناء را قانون گذار به صراحت مشخص کرده است و در ماده ۸۸۰ قانون مدنی قانون گذار به صراحت بحث قتل را به میان آورده است نه معاونت ، باید گفت که شخص دستور دهنده از مورث خود ارث می برد .

از سوی دیگر می توان این گونه استدلال نمود اگر عرف دستور دهنده را عنصر اصلی قتل بداند و اگر چنین مشوقی نبود اصلا قتلی به وجود نمی آمد و اگر به فلسفه وضع ماده 880 قانون مدنی توجه نمایید که چنین مقرره ای که از شرع گرفته شده است به این جهت بوده است که وارث به انگیزه به ارث بردن اموال مورث اقدام به چنین عمل شنیعی ننماید می بایست در حالتی که وارث اقدام به معاونت در قتل نموده نیز از ارث محروم شود. 

نکته ای دیگری که باید توجه داشت این است که چه در مباشرت قتل عمدی چه در معاونت در آن می بایست عمدی بودن قتل و یا معاون بودن وارث در قتل به موجب حکم دادگاه کیفری اثبات شود.

۲- اگر وارث کافر شود از مورث خود ارث نخواهد برد و در اصطلاح فقهی کافر به شخصی می گویند که مسلمان نباشد.

آیا شخصی می تواند وارث خود را از ارث محروم نماید؟ 

این را باید بدانید شخصی در زمان حیات خود نمی تواند کسی را که از او ارث می برد را از ارث محروم نماید و قانون و فقه چنین اجازه را به افراد نداده است که به طور مثال شخص ولو به صورت مکتوب بیان کند که فرزند اولم را از ارث محروم می کنم و یا فرزندم از من ارث نبرد و یا تمام اموالم به دخترم برسد و فرزند پسرم هیچ گونه سهمی از اموالم ندارد و یا تمام اموال من بعد از فوت به فلان خیریه برسد ، درج چنین مواردی هیچ گونه اعتباری نزد قانون ندارد و شخصی را که مورث از ارث محروم نموده است باز از مورث خود ارث خواهد برد.

سوال : شخصی دارای فرزند ناخلف می باشد و نمی خواهد به او ارثی برسد چگونه می تواند این اقدام را انجام دهد؟ 

همانطور که در بالا بیان نمودیم شخص نمی تواند اقدام به محروم نمودن وارثی را برای بعد از فوت نماید و اگر در دوران حیات خود تمامی اموال خود را به وارث دیگر یا به طور کلی هر فرد دیگری منتقل نماید از این جهت بعد از فوت او دیگر اموالی باقی نمانده است که بخواهد به وارثی برسد که قصد داشته او را از ارث محروم نماید و آن وارث هم نمی تواند نسبت به این موضوع اعتراض نماید. 

سوالی که به تعاقب پرسش بالا مطرح می شود این است که فرد می ترسد که در زمان حیات خود اقدام به انجام چنین کاری نماید چرا که در این صورت تمام اموال خود را از دست می دهد و امکان دارد فردی که اموال به او منتقل شده است دچار وسوسه شود و آن اموال را از فرد بگیرد در این حالت چه اقدامی باید انجام داد؟ 

فردی که قصد چنین اقدامی دارد می تواند اموال خود را در قالب صلح عمری به وارث دیگر یا فرد مورد نظر خود منتقل کند در این حالت تا زمانی که فرد خود زنده است می تواند اقدام به بهره برداری و استفاده از اموال نماید.

سوال: شخصی اینگونه وصیت نموده است که تمام اموال بنده برای بعد از فوتم متعلق به دخترم می باشد و پسرم هیچ ارثی از من نمی برد آیا چنین وصیتی به طور کلی باطل است یا خیر؟ 

پاسخ : اگر شرایط وصیت بر متن حاضر بار شود چون متوفی تا میزان یک سوم از اموال خود را می تواند وصیت نماید تا یک سوم اموالی که وصیت شده به دختر می رسد و نسبت به مازاد آن وصیت باطل می باشد و علاوه بر این یک سوم به دختر سهم الارث نیز تعلق می گیرد

خصوصیات وکیل ارث:

پرسش : یک وکیل ارث چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟

یک وکیل ارث باید پیش از هر امری، دانش و تخصص لازم جهت پیشبرد موضوعات مرتبط به بحث ارث را داشته باشد . از زمان فوت مورث تا زمانی که هر یک از وراث به سهم خالص خود می رسند یک زمان نسبتا طولانی طی می شود، ازسوی دیگر معمولا این فرایند نیاز به صرف وقت و رفت و امد بسیار دارد و اصولا از حوصله و توان افراد عادی خارج است. در چنین شرایطی حضور یک وکیل متبحر می تواند تاحد ممکن این زمان را به حداقل برساند. 

باید بدانید از زمان فوت تا تقسیم ترکه مراحلی چون دریافت گواهی انحصار وراثت، مهر و موم ترکه، تحریر ترکه، رفع مهر وموم ،تصفیه ترکه و ادای دیون متوفی و نتیجتاً پرداخت مالیات بر ارث و تقسیم دارایی خالص بین وراث صورت می گیرد.

 

حال چنانچه در این بین دعوایی نیز ازجانب یک فرد مدعی توارث، یا طلبکار نیز مطرح شود تعیین تکلیف آن نیز به موضوعات فوق افزوده می شود. بنابراین شخص باید اطلاعات جامعی نسبت به هر یک از درخواستها یا دعاوی مرتبط را داشته باشد.

اشراف به قانون امور حسبی و  احاطه بر قانون مدنی  از یک سو و اشراف به رویه قضایی از جانب دیگر موضوعاتی است که یک فردی که قصد ورود در امور مربوط به ارث را دارد باید اکتساب نماید. و چه کسی بهتر از وکیل دادگستری که سالها در این زمینه تحصیل نموده و سپس با کار در موضوعات مختلف تجربه ی عملی و کاربردی نیز کسب نموده است. 

بنابراین بدین جهت که این دعاوی غالباً از ظرافت و پیچیدگی خاص خود برخوردار هستند و بدون دانش حقوقی و مهارت عملی، اگر نگوییم توفیق در آن غیر ممکن، لکن دشوار است و از سوی دیگر این قسم از پرونده ها معمولا با درگیری وراث و ایجاد اختلافات و ناراحتی های فراوانی همراه است و وجود یک شخص با تجربه که بتواند با حضور خود اولا از مواجهه و اصطکاک وراث جلوگیری نماید و در نهایت به بهترین وجه ممکن اختلافات را حل و فصل نماید از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

 فلذا پیشنهاد می شود حتما از یک وکیل متخصص که بیشتر وقت و عمر خود را صرف دعاوی مربوط به ارث نموده است، جهت پیشبرد پرونده های خود استفاده نمایید.

بهترین وکیل ارث در تهران : 

کاربران گرامی در صورتی که در تهران اقامت دارید شما می توانید با بهترین وکلای ارث و نحوی طرح دعوی تقسیم ترکه در این حوزه از طریق مجموعه هم وکیل ارتباط پیدا کنید چرا که دفتر مرکزی مجموعه هم وکیل در تهران می باشد فرآیند انجام مشاوره شما می تواند به صورت حضوری یا تلفنی یا به صورت تماس تصویری باشد پس در صورتی که نیاز به دریافت مشاوره با بهترین وکلای ارث در تهران را دارید از طریق لینک های موجود در این نوشتار در خواست خود را ثبت نمایید همچنین در خصوص عزیزانی که در خارج از تهران می باشند نیز شما با ثبت درخواست مشاوره می توانید به صورت تلفنی یا تصویری مشاوره در خصوص دعاوی ارث و میراث را دریافت نمایید و اگر تاکید بر دریافت مشاوره به صورت حضوری را داشته باشید در صورتی که در شهر محل سکونت شما وکیل متخصص در آن حوزه وجود داشته باشد هم وکیل اقدام به معرفی آن وکیل به شما خواهد نمود.

پرسش های متداول در حوزه ارث

در اینجا به برخی پرسش و پاسخ های متداول در حوزه ارث و میراث می پردازیم که وکلای متخصص در حوزه ارث هم وکیل پاسخ داده اند:

سوال : پدر شخصی به تازگی فوت شده است ولی اسم یکی از وراث در گواهی حصر وراثت نیامده است حال اعتراض خود را به این گواهی حصر وراثت چگونه باید مطرح سازد؟

پاسخ : رویه دادگاه ها در این خصوص متفاوت می باشد گاهی اوقات با در خواست اصلاح رای از مرجعی که گواهی حصر وراثت را صادر نموده است اسم وارث جدید در گواهی حصر وراثت آورده می شود ولی بعضا دیده شده است که با درخواست اصلاح رای موافقت نمی شود و در این حالت می بایست در دادگاه اقدام به طرح دعوی بطلان گواهی حصر وراثت نمود .

سوال : شخصی  اقدام به عوض نمودن فامیلی خود نموده است پدر این شخص فوت نموده است وارث تقاضای صدور گواهی حصر وراثت از شورای حل اختلاف نموده است ولی شورا به علت مغایرت در شناسنامه ها متوفی و وراث از صدور گواهی حصر وراثت امتناع می نماید حال باید چه اقدامی انجام داد؟

پاسخ : در صورتی که شخصی به این اقدام متعرض نباشد یعنی نسبت به این تعارض ایرادی نداشته باشد شورا می بایست گواهی حصر وراثت را صادر نماید .

سوال : در صورتی که ثابت شود متوفی و وارث آن بهایی می باشند آیا شورای حل اختلاف تکلیفی بر صدور گواهی حصر وراثت دارد یا نه ؟

پاسخ : اگر این موضوع توسط مراجع قضایی اثبات شود که متوفی و وراث بهایی می باشند شورای حل اختلاف نمی تواند اقدام به صدور گواهی حصر وراثت نماید چرا که مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بهائیت خارج از ادیان و مذاهب رسمی در قانون اساسی است و در صورت صدور گواهی حصر وراثت توسط شورا در واقع رسمیت بخشیدن به این دین می باشد که قانون این موضوع را منع نموده است ولی اگر متوفی بهایی ولی وراث مسلمان باشد مانعی برای صدور گواهی حصر وراثت نمی باشد ولی اگر متوفی مسلمان ولی وراث بهایی باشند با توجه به موازین اسلامی و به علت آنکه کافر از مسلمان ارث نمی برد متوفی در حکم بلاوارث بوده است و ماترک به دولت تعلق می گیرد.

سوال : در خصوص فردی که سابقا بهایی بوده است با استناد به شهادت نامه ای که افرادی شهادت داده اند که متوفی قبل از مرگ مسلمان شده است گواهی حصر وراثت صادر شده است حال یکی از وراث ادعا نموده است که دو تن از وراث دیگر بهایی می باشند و خواستار انتقال سهم الارث آن ها به خود می باشد حال تکلیف دادگاه در مواجه با چنین حالتی چه می باشد ؟

پاسخ : اگر وارثی که مدعی بهایی بودن وراث دیگر صرفا ادعا کرده باشد بدون آنکه دلیلی بر این موضوع بیاورد و آن دو وراث نیز منکر ادعای او باشد صرف وجود ادعا مسموع نخواهد بود و گواهی حصر وراثت صادره معتبر می باشد ولی در صورتی که بهایی بودن بعضی از وراث اثبات شود با توجه به اینکه کافر از مسلمان ارث نمی برد سهم الارث آن ها به وراثی که مسلمان می باشد تعلق می گیرد.

 

سوال : پس از فوت شخصی فرزند اول متوفی که فرزند خوانده او می باشد اقدام به اخذ گواهی حصر وراثت و سپس اقدام به طرح دعوی تقسیم ترکه در دادگاه نموده است حال فرزند واقعی متوفی و همسر متوفی چه اقدامی باید انجام دهند آیا اصلا به فرزند خوانده ارث تعلق می گیرد؟

پاسخ : مطابق با قوانین موضوعه کشور به فرزند خوانده ارث تعلق نمی گیرد وراث واقعی ( اعم از فرزند یا همسر ) می بایست به گواهی حصر وراثت در قالب تقاضای بطلان گواهی حصر وراثت اعتراض کنند همچنین وراث واقعی می توانند اقدام به طرح دعوی نفی نسب نیز نمایند.

 

سوال : تفاوت های گواهی حصر وراثت به میزان مبلغ معین و نا محدود در چه می باشد؟

پاسخ : در صورتی که ارزش اموال متوفی بیش از مبلغ مشخص در گواهی حصر وراثت به مبلغ معین باشد ادارات مربوطه این گواهی حصر وراثت را نمی پذیرند و می بایست وراث اقدام به اخذ گواهی انحصار وراثت نا محدود نمایند .

سوال : یک تبعه خارجی در ایران کشته شده است و در دادگاه ایران حکم به پرداخت دیه داده شده است حال وراث متوفی چه مدارکی باید ارائه نمایند تا بتوانند دیه را دریافت نمایند؟

پاسخ : برای پرداخت دیه به وراث متوفی می بایست گواهی حصر وراثت معتبر وجود داشته باشد و با توجه به قانون وراث متوفی باید به یکی از شورا های حل اختلاف بابت صدور گواهی انحصار وراثت با توجه به قانون احوال شخصیه متوفی صادر شود .

 

سوال : یک تبعه ایرانی اقدام به قتل یک تبعه افغانی نموده است شخصی خود را به عنوان برادر متوفی و شخصی خود را به عنوان همسر متوفی معرفی نموده است ولی برای این ادعای خود دلیل و مدرکی ارائه ننموده است حال آیا دادگاه به صرف شهادت افرادی که ادعای اشخاص مزبور را تایید نماید می تواند این افراد را به عنوان اولیاء دم بپذیرد ؟

پاسخ : به نظر می رسد دادگاه سمت اشخاص را صرفا با صدور گواهی انحصار وراثت می تواند پذیرش کند حال تفاوتی نمی کند این گواهی انحصار وراثت توسط دادگاه های ایران صادر شده باشد و یا مراجع قانونی در کشور متوفی چرا که دادگاه کیفری اصلا نقشی نمی تواند در بحث پذیرش و یا عدم پذیرش انحصار وراثت داشته باشد و مرجع کیفری بعد از صدور گواهی حصر وراثت و تعرفه آن به دادگاه کیفری سمت افراد برای او مشخص خواهد شد.

 

سوال : در صورتی که در زمان دادرسی در دادگاه یکی از اصحاب دعوی فوت شود آیا ادامه فرایند رسیدگی منوط به این است که گواهی حصر وراثت صادر شود و دعوی با توجه به اسم وراثی که در گواهی حصر وراثت آمده است ادامه یابد و یا اینکه اگر برای دادگاه ثابت شود که تمامی وراث حضور دارند می تواند دادرسی را ادامه دهد ؟

پاسخ : به جهت تکلیفی که دادگاه دارد مبنی بر اینکه می بایست در زمان فوت یکی از طرف های دعوی جریان رسیدگی را متوقف نگه دارد تا زمانی که وراث مشخص شوند به نظر باید گواهی حصر وراثت صادر شود تا دادگاه بتواند رسیدگی را مجددا شروع کند چرا که دادگاه با هیچ ابزار دیگری نمی تواند در خصوص تعیین وراث به قطعیت برسد .

 

سوال : اگر شخص فوت شده دارای دو همسر باشد که یکی از همسران دارای فرزند باشد و دیگر همسر فرزند نداشته باشد نحوه تقسیم ارث چگونه می باشد؟ 

پاسخ : ارث همسران یک هشتم اموال می باشد که این یک هشتم به صورت مساوی بین آن ها تقسیم می شود و مابقی به فرزندان می رسد.

 

سوال : یکی از وراث اقدام به طرح دعوی تقسیم ترکه در دادگاه نموده است در جلسه رسیدگی یکی از وراث نسبت به یکی از زمین های موروثی مدعی است که از متوفی خریده است آیا دادگاهی که به تقسیم ترکه رسیدگی می کند صلاحیت رسیدگی به این موضوع را دارد؟

پاسخ : دادگاه در محدوده دادخواست صلاحیت رسیدگی دارد و نمی تواند نسبت به ادعای یکی از وراث که مدعی مالکیت است رسیدگی نماید و آن وارث می بایست طی دادخواست جداگانه اقدام به طرح دعوی مناسب نماید. واگر در مهلت مقرر اقدام به طرح دعوی نکند دادگاهی که به تقسیم ماترک رسیدگی می کند می بایست بدون در نظر گرفتن ادعا آن وارث اقدام به صدور رای نماید.

 

سوال : پرونده تقسیم ترکه در دادگاه در حال رسیدگی می باشد یکی از وراث در جلسه رسیدگی مدعی این است که شخص فوت شده به بانک بدهکار است آیا دادگاه وظیفه دارد این ادعا را بررسی نماید؟ 

پاسخ : با توجه به ماده ۸۶۸ قانون مدنی اگر برای دادگاه محرز شود که متوفی دارای دیون است می بایست اقدام به کسر آن از ماترک نماید.

تا رسیدن به نتیجه مطلوب در کنار شما هستیم

سوال : شخصی فوت شده است و همسر وی در راستای مطالبه مهریه از طریق اجرای ثبت اقدام به توقیف کل اموال متوفی نموده است و شخص دیگر از متوفی به موجب چک طلبکار بوده است که از دادگاه رای بر محکومیت به پرداخت وجه چک گرفته است ولی در اجرا رای دادگاه متوجه شده است که تمام اموال توقیف شده است حال طلبکار چه اقدامی می تواند برای وصول طلب خود انجام دهد؟ 

پاسخ : در خصوص پاسخ به سوال فوق باید گفت توقیف اموال  توسط همسر متوفی چه زمانی بوده است؟ در زمان حیات متوفی یا بعد از فوت ایشان ؟ اگر در زمان حیات همسر اقدام به توقیف اموال متوفی نموده باشد نسبت به اموال توقیف شده طلبکار نمی تواند کاری انجام دهد ولی اگر توقیف اموال متوفی بعد از فوت ایشان باشد مهریه همسر با توجه به قانون تا میزان ده هزار ریال بر سایر دیون عادی رجحان دارد و نسبت به مازاد طلبکار می بایست اقدام به طرح دعوی بطلان اجراییه صادر از اداره ثبت در دادگاه نماید و پس از باطل شدن آن، اموالی که از متوفی باقی مانده است میان طلبکاران به نسبت طلبشان تقسیم می گردد.

 

سوال : ماترک باقی مانده از متوفی تنها یک باب منزل مسکونی است که یکی از وراث مدعی خرید آن می باشد و با مبایعه نامه ای که در دست داشته است اقدام به طرح دعوی به طرفیت سایر وراث نموده است و دادگاه حقوقی نیز به نفع او رای داده و این رای نیز قطعی شده است و سند رسمی نیز به نام وارثی که ادعای مالکیت دارد صادر شده است سپس سایر وارث اقدام به طرح دعوی کیفری جعل نموده اند و در دادگاه کیفری ثابت شده است که مبایعه نامه ارائه شده توسط وراث دیگر جعلی بوده است و دادگاه کیفری نیز حکم به جعلی بودن سند داده و این رای نیز قطعی شده است حال چگونه می توان حکم دادگاه حقوقی را باطل نمود و خانه را برگرداند؟

پاسخ : با توجه به قطعیت رای دادگاه حقوقی دیگر امکان اعتراض به رای صادره حقوقی وجود ندارد و سایر وراث می بایست از طریق اعاده دادرسی موضوع ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری اقدام نمایند.

 

سوال : فرزند اقدام به تصرف ملک متعلق به پدر خود نموده است و پدر اقدام به طرح دعوی خلع ید در دادگاه نمود و حکم حکم به خلع ید داده است و در پروسه اجرای حکم پدر فوت می نماید تکلیف اجرای رای با توجه به اینکه فرزندی که ملک را در تصرف دارد خود از آن ارث می برد چیست؟ آیا سایر وراث بدون موافقت فرزندی که ملک را در تصرف دارد می توانند پروسه اجرای حکم را پیش ببرند؟ 

پاسخ : با توجه به اصل لازم الاجرا بودن احکام و اینکه سایر وراث جانشین حقوق متوفی می باشند و این ملک در سهم سایر وراث می باشد بعد از صدور گواهی حصر وراثت، سایر وراث می توانند پروسه اجرای حکم خلع ید را پیش ببرند.

سوال : تمامی ماترک (تمامی سهم الارث ) در دست یکی از وراث می باشد و سال ها است که از سهم الارث سایر وراث استفاده می نماید حال اگر بخواهیم اقدام به شکایت کنیم چه نوع شکایتی می بایست در دادگاه مطرح شود؟

پاسخ: ابتدا وراث می بایست اقدام به طرح دعوی تقسیم ترک در دادگاه نمایند و در صورت صدور رای به نفع آن ها و قطعیت آن ، اگر وارثی که ماترک در اختیار اوست اموال را به وراث ندهد ، سایر وراث می بایست به طرفیت آن شخص اقدام به طرح دعوی مطالبه سهم الارث نمایند.

 

سوال: اگر تمامی ماترک بعد از فوت متوفی در اختیار یکی از وراث باشد آیا می توان به طرفیت آن وارث دعوی اجرت المثل ایام تصرف را مطرح نمود؟

پاسخ: اگر اموال به جا مانده از مورث بدون اذن سایر وراث باشد سایر وراث می توانند اقدام به طرح دعوی مطالبه اجرت المثل از زمان تصرف به طرفیت وارثی که اموال در ید اوست نمایند.

 

سوال: آیا زنی که به موجب نکاح موقت به همسری مردی در آمده از او ارث می برد؟ 

پاسخ : همسر موقت از مرد ارث نمی برد و فقط همسر دائم از مرد ارث می برد.

 

سوال: آیا فرزندی که ناشی از عقد موقت می باشد از پدر خود ارث می برد؟

پاسخ : فرزند چه ناشی از نکاح دائم باشد و چه موقت از پدر خود ارث می برد.

در صورت نــیاز به وکیـــــل متخصـــص
این موضوع درخواست خود را ثبت نمایید

توصیه آخر : 

مجموعه هم وکیل نگاه تخصصی به مسائل حقوقی دارد و در صورتی که شما کاربران در هر زمینه ای نیاز به مشاوره داشته باشید این قول را به شما می دهد موضوع مشاوره یا پرونده شما به متخصص ترین وکیل مربوطه ارجاع گردد تا شما دقیق ترین و بهترین مشاوره را داشته باشید پس اگر نیاز به دریافت مشاوره دارید به شما عزیزان توصیه می کنیم که از طریق لینک بالا درخواست مشاوره خود را ثبت نمایید تا کارشناسان ما بتوانند زمینه برقراری ارتباط با وکیل متخصص در حوزه ارث را برای شما فراهم آورند.