سرقت مقرون به پنج شرط مشدد

سرقت مقرون به پنج شرط مشدد

فرشاد  اسکندری

سرقت مقرون به پنج شرط مشدد : 

نکته ۱ ، سرقت مقرون به پنج شرط مشدد : 

 شدیدترین سرقت تعزیری ، سرقت مقرون به ۵ شرط ماده ی ۶۵۱ قانون تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ است. این ماده مقرر می دارد : " هرگاه سرقت جامع شرایط حد نباشد ولی مقرون به تمام پنج شرط ذیل باشد ، مرتکب از ۵ تا ۲۰ سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم می گردد:

۱.سرقت در شب واقع شده باشد.

۲. سارقین دو نفر یا بیشتر باشند.

۳. یک یا چند نفر از آنها حامل سلاح ظاهر یا مخفی بوده باشند.

تبصره الحاقی مصوب ۱۳۸۷- منظور از سلاح مذکور در این بند موارد ذیل می باشد:

۱. انواع اسلحه گرم از قبیل تفنگ و نارنجک.

۲. انواع اسلحه سرد از قبیل قمه ، شمشیر ، کارد،  چاقو و پنجه بوکس.

۳.انواع اسلحه سرد جنگی مشتمل بر کارهای سنگری متداول در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران یا مشابه آنها و سرنيزه های قابل نصب بر روی تفنگ.

۴. انواع اسلحه ی شکاری شامل تفنگهای ساچمه زنی ، تفنگهای مخصوص بیهوش کردن جانداران و تفنگهای ویژه ی شکار حیوانات آبزی. 

۴. از دیوار بالا رفته یا حرز را شکسته یا کلید ساختگی به کار برده یا این که عنوان یا لباس مستخدم دولت را اختیار کرده یا برخلاف حقیقت خود را مامور دولتی قلمداد کرده یا در جایی که محل سکنی یا مهیا برای سکنی یا توابع آن است سرقت کرده باشند.

۵. در ضمن سرقت ، کسی را آزار یا تهدید کرده باشند."

تا رسیدن به بهترین راه حل ها در کنار شما هستیم

نکته ۲  شرایط تحقق جرم سرقت مقرون به پنج شرط مشدد:

۱. رفتار فیزیکی جرم " ربودن " مال متعلق به دیگری است. 

۲.موضوع جرم " مال " متعلق به دیگری است. 

۳. سرقت در صورتی مشمول ماده است که در " شب " باشد. زمان یعنی شب بودن یکی از ۵ شرط تشدید کننده مجازات است. علت تشدید مجازات هم به این امر بر می گردد که شب زمان آسایش و آرامش و استراحت است و از سوی دیگر به جهت کاهش دید توان دفاع و حفاظت از مال کاهش می یابد. اما اینکه شب از چه زمانی شروع می شود و چه زمانی خاتمه می یابد میان نویسندگان و رویه قضایی اختلاف است. دیدگاه نخست آنست که شب زمانی است که تاریکی غالب شدت و همچنین عمده مردم دست از کار کشیده اند. پس اوایل تاریکی پس از غروب علی رغم اینکه هوا تاریک شده اما عمده فعالیت های شغلی ادامه دارد و اگر سرقتی در این زمان روی دهد مشمول سرقت در شب نیست یا اگر سرقت پیش از طلوع آفتاب باشد هرچند در آن زمان عمده فعالیت های شغلی شروع نشده و مردم در حال استراحت هستند اما از آنجا که ساعتی پیش از طلوع آفتاب هوا روشن بوده و تاریکی کامل حاکم نیست نمی توان اکر سرقت در این زمان باشد را سرقت شبانه نامید. این تفسیر به نفع متهم نیز می باشد. اما دیدگاه دوم آنست منظور شب از غروب آفتاب تا طلوع آفتاب را گویند . این امر از تبصره ماده ۱۴۰ قانون آیین دادرسی کیفری برداشت می شود که مقرر می دارد ؛" روز از طلوع آفتاب تا غروب آن است." مفهوم مخالف تبصره آنست که شب از غروب آفتاب تا طلوع خورشید است. چرا که شبانه روز به روز و شب تقسیم می شود‌. ماده ۳ قانون مجازات مرتکبین قاچاق مصوب ۱۳۱۲( این قانون منسوخ است و تنها از باب روشن شدن مفهوم شب در سابقه قانون گذاری مورد اشاره قرار می گیرد) ؛ " تفتیش از غروب تا طلوع آفتاب ممنوع است ." این دو مقرره راجع به تفتیش از منازل و اماکن است و برخی از ملاک آن ها استفاده می‌کنند که در سرقت شبانه می توان مفهوم شب را از این مواد به عاریه گرفت. ماده  ۵۳ قانون کار هم می گوید: " ...کار شب کارهایی است که زمان انجام آن بین ۲۲ تا ۶ بامداد قرار دارد ." این ماده زمان شروع شب را بسیار دیروقت اعلام کرده و چون در ارتباط با حقوق کار هست معیار مناسبی در شناسایی مفهوم شب در سرقت شبانه نیست. بنظر می رسد از میان دو دیدگاه هر چند دیدگاه دوم کار قاضی را جهت شناسایی مفهوم شب ساده می کند اما بنظر می رسد برای شناسایی مفهوم شب باید به عرف مراجعه کرد در عرف لحظات اولیه غروب آفتاب یا لحظاتی پیش از طلوع آفتاب،  هوا کاملا تاریک نشده و توان دفاعی و حفاظت از اموال نیز حداقل در شهرها کاهش نیافته است و در عرف نیز پس از غروب آفتاب را نیز تا لحظاتی که هوا کاملا تاریک نشده شب نمی گویند یا لحظات قبا از طلوع آفتاب را به جهت گرگ و میش بودن هوا و عدم تاریکی کامل ، شب نمی گویند و عرف از واژه‌ " بامداد یا سحر " استفاده می کند. بنظر می رسد دیدگاه نخست با استدلال اخیر منطقی تر باشد.

۴. تعدد سارقان شرط است و دست کم سارقان بدون احتساب معاونین جرم باید دو تن و بیشتر باشند یعنی دست کم دو نفر شریک جرم باشند. پس اگر یکی کشیک بکشد و دیگری سرقت کند چون شخص دیده بان ، معاون است و سارق همان کسی است که مال را می رباید و مشمول ماده نیست. مقنن گروهی بودن سرقت را در این جا از موارد تشدید مجازات دانسته است. ممکن است در جریان سرقت یک سارق یک کالا و دیگری کالای دیگری را جداگانه سرقت کند یا اینکه هر کالایی را به مشارکت فیزیکی یکدیگر انجام دهند در هر دو صورت مشمول ماده خواهد شد. اما موضوع در جایی دشوارتر است که فرضا سه تن وارد  خانه ای شده که یه مجسمه عتیقه سرقت کنند و تنها یکی از سه تن در داخل خانه زودتر مال را پیدا می کند و می رباید در اینجا تحلیل صرف حقوقی رباینده را مباشر و دو تن دیگر معاون جرم خواهند بود و موضوع از شمول ماده خارج است چرا که برای تحقق ماده لازم است دست کم دو تن ، شریک جرم باشند و شریک کسی است که در عملیات اجرایی جرم یعنی در اینجا ربایش ، شرکت کند. اما نظر دیگر آنست که فلسفه ی  جرم انگاری ماده جلوگیری از سرقت های گروهی است و نیازی نیست احراز شود که سرقت منتسب به همه سارقان بوده و افزون بر آن بحث شرکت در جرم که وارد شدن در فاز عملیات اجرایی جرم است تنها ناظر بر وضع ید همه مرتکبان بر مال نیست و ورود به منزل دیگری توسط مرتکبان و تجسس برای یافتن شی واحد ، وارد شدن همه مرتکبان دز فاز اجرایی جرم است و عرف نیز همه مرتکبان را سارق می داند.

۵. جرم پیش گفته مقید به وسیله است و نیاز به " حمل سلاح ظاهر یا باطن توسط یک یا چند تن از سارقان " است. نیاز نیست همه سارقان سلاح داشته باشند و یکی از آنها هم سلاح همراه داشته باشد کافی است. دوم آنکه نیاز نیست سلاح ظاهر باشد ولو اینکه مخفی یا پنهان هم باشد و بزه دیده و مرتکبان دیگر هم نبینند ولی باز سرقت مشمول ماده است. سوم اینکه نیاز نیست بزه دیده جرم یا دیگر مرتکبان اگر یکی از سارقان حامل سلاح باشد از داشتن سلاح آگاه باشند ولو اینکه اظهار بی اطلاعی کننند باز جرم موضوع ماده ۶۵۱ تحقق یافته است. چهارم آنکه اگر سارقان هنگام ورود به محل سرقت سلاح نداشته باشند و در محل سرقت خود را بصورت تصادفی مجهز به سلاح کنند بنظر می رسد مشمول ماده نیست و سرقت باید از ابتدا مسلحانه باشد. پنجم آنکه منظور از سلاح علی رغم عدم تعریف قانونی و اختلاف در تعریف و مصداق میان نویسندگان و قضات ، به هر ابزاری گفته می شود که برای نزاع و درگیری استفاده می شود. مصادیقی از سلاح در تبصره ی الحاقی به بند ۳ ماده ۶۵۱ آمده است . بنابراین قمه ، شمشیر ، چاقو ، کارد ، پنجه بوکس ، تفنگ و نارنجک برخی از مصادیق سلاح است ولی مواردی مانند تبر ، داس ، بیل ، شیشه نوشابه شکسته ، چماق ، سنگ و چوب از مصادیق سلاح نیست.ششم آنکه بنظر می رسد سلاح تقلبی سلاح نیست چرا عرف آن را سلاح نمی‌داند و تفسیر مضیق قوانین کیفری و به نفع متهم نیز اقتضای آن را دارد . ممکن است گفته شود دلیل تشدید مجازات در مورد سلاح ، آنست که سلاح باعث رعب و وحشت در دل بزه دیده می شود و این امر با سلاح تقلبی که به سادگی توسط مردم قابل شناسایی نیست امکان‌پذیر است. در پاسخ باید گفت فلسفه تشدید اگر رعب و وحشت بود در ماده سلاح " مخفی " را نیز از عوامل تشدید آورده است و این در حالی است که سلاح مخفی از دید دیگران پنهان است. از سوی دیگر مراد از تشدید با سلاح آنست که سلاح به مرتکب قوت قلب می دهد که در شرایط بحرانی از آن استفاده کند و این قابلیت استفاده تنها در مورد سلاح واقعی قابل تحقق است. هفتم آنکه سلاح معیوب و یا تفنگ بدون فشنگ نیز مشمول تشدید بنظر می رسد نباشد . چرا که مراد از تشدید آنست که مرتکب بتواند در صورت لزوم از سلاح استفاده کند که در این فروض غیرممکن است.

۶. سارقان به موجب بند ۴ ماده ۶۵۱ یکی از ۸ رفتار بند را انجام دهند برای تحقق جرم کافی است و نیاز نیست همه سارقان آن را انجام دهند یکی هم مرتکب شود کافی است. منظور از " بالا رفتن از دیوار " مشخص است یعنی سارق  باید مانع و حصار را رد کند و تنها شامل بالا رفتن از دیوار نیست ممکن است فرد از دروازه بالا برود و از دیوار پایین بیاید یا از بالا پشت بام وارد خانه دیگری شوند و... . منظور از " شکستن حرز " تنها شکستن فیزیکی حرز نیست بلکه نقض غیر مجاز حرز است و حرز هم مکان متناسب برای نگهداری مال از دستبرد است. منظور از " کلید ساختگی " تنها کلید بدلی نیست ممکن است سارقان کلید خانه ی مالک را سرقت کرده باشند که باز مشمول ماده است. هم چنین تنها شامل کلید نیست بلکه هر وسیله دیگری است که با آن قفل باز می شود مانند اسید، چاقو ، پیچ گوشتی ، کارت و غیره.

مراد از " اتخاذ عنوان مجعول دولتی " روشن است مثلا سارق یا سارقان بگویند مامور آگاهی بوده و یکی از سارقان هم بگوید کافی است.منظور از " پوشیدن لباس دولتی " هم روشن است مثلا یکی از سارقان یا همه ی آنها لباس مامو پلیس رو بپوشد. منظور از " قلمداد کردن خود بعنوان مامور دولت " یعنی احد از سارقان یا سارقان به گونه ای رفتار کنند که از حالات و رفتارهای آنها بزه دیده فکر کند که طرف مامور دولت است. مثلا یکی از سارقان با دست گرفتن بی سیم و یا بستن اسلحه یا دستبند بدون پوشیدن لباس رسمی ماموران یا معرفی خود بعنوان مامور اینگونه به طرف القا کند که مامور است. منظور از " محل سکونت " جایی است که مجهز به لوازم زندگی شده و افرادی در آنجا زندگی می کنند. منظور از " محل مهیا برای سکونت " آنست که لوازم زندگی تجهیز شده منتهی سکو نت آغاز نشده است. منظور از " توابع محل سکونت " هم مکان‌هایی نظیر پارکینگ ، پیلوت ، پشت بام ، باغچه و غیره است.

۷. در ضمن سرقت باید کسی مورد آزار و یا تهدید قرار گرفته باشد. اول آنکه اگر یکی از سارقان هم دیگری را تهدید یا آزار دهد کافی است نیاز نیست همه سارقان این کار را کنند. دوم آنکه شخصی که مورد آزار یا تهدید قرار می گیرد می تواند بزه دیده یا شخص ثالثی باشد اما اگر شخص مورد تهدید یا آزار یکی از سارقان باشد مشمول ماده نیست مگر آنکه سارق مورد تهدید یا آزار به دفاع از بزه دیده پرداخته باشد. سوم آنکه منظور از آزار اعم از آزار جسمی و روحی است . پس هم قتل یا جنایات مادون و هم تجاوزات جنسی و تحریکات و آزارهای روانی بصورت زبانی یا رفتاری را هم در بر می‌گیرد. بعنوان مثال ضمن سرقت مدام احد از سارقان به مال باخته یا ثالث توهین کند یا او را در توالت محبوس کند و غیره . موضوع تهدید هم می تواند جان ، مال یا ناموس یا حیثیت باشد.چهارم آنکه آزار یا تهدید باید " ضمن سرقت " باشد . در این باره دو دیدگاه وجود دارد برخی تفسیر موسع کرده و منظور از ضمن سرقت را قبل از شروع عملیات اجرایی یعنی شروع مقدمات و هم چنین لحظات پس از ربایش مال را هم در صورتی که به شخصی آزار یا تهدیدی برسد مشمول ماده است. دیدگاه دوم که مضیق بوده تنها زمانی تهدید یا آزار در ضمن سرقت است که سارقان وارد فاز اجرایی سرقت شده باشند.

۸. نتیجه جرم هم خارج کردن مال از تصرفات مال باخته است.

۹. عنصر روانی جرم عمد است و مرتکبان باید اولا آگاه باشند که مال متعلق به دیگری است. ثانیا عامدا مال را ربوده و از تصرف مالک خارج کنند.

۱۰. مجازات مرتکب نیز تعزیر درجه ۲ بوده و جرمی غير قابل گذشت و غیر قابل تعلیق و تعویق است.

نکته ۳: سرقت در صورتی مشمول ماده ۶۵۱ است که سارق یا سارقان مشمول سرقت حدی یا محاربه نباشد . البته اگر تعداد  سارقان دو تن باشد و یکی مشمول سرقت حدی یا محارب باشد و دیگری مشمول ماده ۶۵۱ باشد مجازات شخص اخیر بر اساس ماده اخیرالذکر تعیین می شود.

توصیه پایانی

 در خصوص جرم سرقت مقرون به پنج شرط مشدد شما می توانید با دریافت مشاوره از وکلای مجرب در سریع ترین زمان به موفقیت برسید.