احکام شروط فاسد ؛ شروط باطل و مبطل عقد

احکام شروط فاسد ؛ شروط باطل و مبطل عقد

محمد رضا محمدی

احکام شروط فاسد ؛ شروط باطل و مبطل عقد

ممکن است طرفین عقد در یک عقد صحیح، شرطی را درج کنند که ماهیت شرط به نحوی است که کل عقد را تحت الشعاع قرار داده و آنرا از اعتبار می اندازد. به منظور پیشگیری از وقوع چنین امری، مطالعه مقاله حاضر بسیار سودمند خواهد بود. 

 

 

اولویت عقد بر شرط

قبل از بررسی اقسام شروط فاسد، میبایست یک نکته مهم توضیح داده شود. همانگونه که در مقالات گذشته خواندیم، شروط ضمن عقد تعهدی فرعی محسوب می‌شوند که در عقد گنجانده شده و صحت و بطلان آنها وابسته به عقد می‌باشد. به همین دلیل زمانی که با یک شرط ضمن عقد مواجه می‌شوید، در ابتدا باید دید که آیا عقد صحیح است یا باطل؟ در صورتی که عقد به هر دلیلی باطل باشد، دیگر نوبت به بررسی شرط نخواهد رسید. چرا که در صورت بطلان عقد، شرط ضمن آن نیز فاقد اثر خواهد بود. مثلا اگر عقدی به دلیل اهلیت نداشتن عاقدین باطل باشد، دیگر شرط ضمن آن نیز فاقد اثر است. حتی اگر شرط به نحو صحیحی در عقد گنجانده شده باشد. دلیل این بطلان نیز تبعیت شرط از عقد است. مگر در مورد شروط ضمن عقد خاصی مثل داوری بین المللی که میتواند مستقل از عقد به حیات خود ادامه دهد.

شروط فاسد

شروط فاسد، شروطی هستند که در نقطه مقابل شروط صحیح قرار دارند. یعنی قانونگذار برای این شروط ضمانت اجرایی را در نظر نگرفته و این شروط تعهداتی را در عقد بوجود نخواهند آورد. این شروط خود به دو دسته تقسیم می‌شوند:

1-شروط باطل

2-شروط باطلی که موجب ابطال عقد میگردند (شروط باطل مُبطل)

هر کدام از این دو دسته نیز خود به انواع مختلفی تقسیم می‌شوند که به توضیح آنها می‌پردازیم
 

مشاوره تخصصی به صورت تلفنی، متنی و آنلاین با وکلای مجرب هموکیل

اقسام شروط باطل

1-شرط غیر مقدور

میدانیم که اشخاص یک عقد را به این دلیل منعقد می‌کنند که تعهدات آن در عالم خارج اجرایی شود. مثلا شخصی پیمانکاری را استخدام می‌کند تا خانه ای را برای وی بسازد. شروط ضمن عقد هم با خصیصه ای که دارند، لاجرم باید در عالم خارج اجرا شوند و هدف متعاقدین از درج شروط ضمن عقد هم همین است.

 با این توضیح اگر شرط غیر‌ مقدوری در عقد گنجانده شود، به دلیل آنکه با ذات شروط ضمن عقد و تعهدات مرتبط با آن مغایرت دارد، این شرط فاقد اثر بوده و باطل است. مثل اینکه در ضمن عقد بیعی شرط می‌شود که خریدار در عرض یک هفته خانه ای 3 طبقه را برای فروشنده بسازد. این امر چون غیر مقدور است، شرطی باطل محسوب میشود اما به صحت عقد اصلی خللی نمی‌رساند. یعنی شرط هیچ اثری ندارد اما عقد در صورت وجود شرایط صحت، به حیات خود ادامه می‌دهد(پس در مثال ما، خریدار و فروشنده باید تعهدات خود را انجام دهند و نمیتوانند به بهانه باطل بودن شرط، از انجام تعهدات شانه خالی کنند). 

لازم به ذکر است که این غیر مقدور بودن باید مطلق باشد و به نحو دائمی باشد. مثلا اگر یک حیوانی از قفس فرار کند و شرط ضمن عقد برگرداندن آن حیوان باشد، عرف چنین امری را غیر مقدور به شمار نخواهد آورد.

2-شرط بی‌فایده

شرط بی‌فایده شرطی است که هیچ هدف و منظور مشخصی را نتوان از درج آن در عقد لحاظ نمود. مثلا در یک عقد شرط شود که وکیل، صد بار نفس عمیق بکشد! علت بطلان چنین امری آن است که شروط باید واجد تعهدات منطقی باشند و از طرف دیگر خصیصه مالی را دارا باشند. یعنی اصولا بتوان اجرای شرط را به شخص دیگری منتقل نمود. اما شرط بیفایده از چنین خصوصیتی برخوردار نبوده و باطل است اما عقد را خللی نمی‌رساند

3-شرط نامشروع

در مقالات مختلف راجع به شرایط صحت عقد، بیان کردیم که شرع برای قانونگذار از اهمیت بالایی برخوردار است و اساساً نظام حقوقی ایران بر شرع مبتنی است. بدین ترتیب اگر شرطی نامشروع در عقد ذکر شود، این شرط فاقد اثر حقوقی است. مثل اینکه مردی در عقد شرط کند که زن به وی خدمات جنسی ارائه دهد. لازم به ذکر است که نامشروع بودن مصادیق زیادی دارد و شامل شرط خلاف قانون امری، شرط خلاف اخلاق و شرط خلاف نظم عمومی می‌شود. مثلا اگر در عقد نکاحی ذکر شود که مرد نفقه نمیپردازد، این شرط خلاف قانون امری و شرع بوده و باطل است.

اقسام شروط باطل و مبطل عقد

این دسته از شروط نه تنها خود فاقد اثرند، بلکه عقد را نیز بی اثر کرده و باطل می‌کنند. به بیان تمثیلی، مقدار فساد این دسته از شروط به حدی بالاست که عقد را نیز از درجه اعتبار ساقط می‌کند.

1-شرط خلاف مقتضای ذات عقد

مقتضای ذات عقد در حقیقت موضوع اصلی عقد است که عقد به منظور رسیدن به آن موضوع ایجاد شده است. مثلا موضوع اصلی عقد بیع، تملیک منفعت است و به موجب آن، مالکیت مال از شخصی به شخص دیگر منتقل می‌گردد. 

ما عقد بیع میبندیم تا مالکیت را منتقل کنیم. یا موضوع اصلی عقد اجاره، تملیک منافع است. مقتضای ذات عقد را می‌توان با تعریف قانونی عقد تا حدی مشخص نمود. مثلا وقتی اجاره را انتقال مالکیت منافع تعریف میکنیم، یعنی هر اجاره ای مستلزم انتقال منافع است. 

حال اگر شرطی در عقد ذکر شود که خلاف ماهیت  مقتضای آن باشد، هم شرط و هم عقد باطل است زیرا نشان دهنده عدم اراده جدی بر انعقاد عقد بوده است و می‌دانیم که اراده یکی از شرایط صحت عقد مندرج در ماده 190 قانون مدنی می‌باشد. پس اگر در عقد بیع، شرط شود که فرد مالک مبیع نمی‌گردد، شرط خلاف مقتضای ذات عقد است یا آنکه در عقد نکاح شرط شود که زن و مرد بهم محرم نمی‌شوند. این موارد نشان دهنده آن است که طرفین قصدی بر انعقاد عقد نداشتند وگرنه چنین شرطی در قرارداد درج نمی‌گردید
 

2-شرط مجهولی که منجر به جهل به عوضین شود

در حالت عادی اگر شرطی مجهول باشد، انجام آن نامقدور بوده و شرط باطل است اما خللی به عقد نمی‌رساند. مثل آنکه در ضمن عقد بیع شرط شود که خریدار کاری را برای فروشنده انجام دهد اما مقدار آن مشخص نیست. 

این در حالی است که اگر شرط مجهول به نحوی در عقد گنجانده شود که جهل آن به عوضین عقد سرایت کند، در این صورت هم عقد و هم شرط هر دو باطل اند. مثال روتین این امر آن است که شخصی زمینی را به دیگری بفروشد به این شرط که مقداری از این زمین در اختیار وی باقی بماند. 

حال ما نمی‌ دانیم که این مقدار، 1% زمین است یا 99% آن. در این حالت عقد هم باطل میشود؛ چرا که یکی از شرایط صحت عقد، معلوم بودن موضوع معامله است و در این حالت موضوع معامله معلوم نیست تا عقد صحیح باقی بماند.

توصیه پایانی

مبحث شروط ضمن عقد و احکام خاص شروط باطل، یکی از پیچیده ترین مباحث حوزه قراردادهاست. بهتر است قبل از تنظیم عقود و یا طرح شکایت، با یک مشاور یا وکیل متخصص در حوزه قراردادها مشورت نمایید. همکاران ما در مجموعه هم وکیل، راهنمایی های لازم را برعهده خواهند گرفت پس هم اکنون در خواست مشاوره خود را از طریق لینک بالا ثبت نمایید .
 

مشاوره تخصصی به صورت تلفنی، متنی و آنلاین با وکلای مجرب هموکیل