دیه جراحات

جراحات وارده آسیب های هستند که سطحی یا عمیق، در بدن او بروز می نماید، جراحات مشترک شامل حارصه، دامیه، متلاحمه، سمحاق و موضحه شوند و جراحاتی که در سر و صورت ایجاد می شوند هاشمه، منقله، مامومه و دامغه نام دارند. در این مقاله به موضوع به موضوع دیه جراحات در این پژوهش می پردازیم.

منظور از اقسام جراحات چیست؟

منظور از جراحات وارده بر مجنی علیه، آسیب هایی است که به شکل زخم سطحی یا عمیق، در بدن او بروز می نماید. این آسیب ها ۴ دسته هستند گه در ادامه به توضیح تک تک آن ها خواهیم پرداخت.

جراحات مشترک شامل حارصه، دامیه، متلاحمه، سمحاق و موضحه می شوند و که جراحاتی که در سر و صورت ایجاد می شوند هاشمه، منقله، مامومه و دامغه نام دارند و برخی جراحات نیز مخصوص تنه هستند که در علم پزشکی به آن ها جائفه می گویند و همچنین برخی جراحات فقط اختصاص به اندام ها دارند مثل نافذه.

منظور از جراحات مشترک چه نوع جراحاتی است؟

ماده 709 قانون مجازات اسلامی این نوع جراحات را شرح د اده است: 

حارصه چیست؟

اگر بر اثر ضربه ی جانی فقط روی پوست مجنی علیه خراشیده بشود بدون آن که خون جاری شود می گوییم که جراحت از نوع حارصه رخ داده است.

دامیه چیست؟

اگر ضربه ی جانی طوری باشد که کمی از پوست فراتر رفته و به گوشت مجنی علیه ورود کند و موجب شود خون چه کم و چه زیاد جاری شود.

متلاحمه چیست؟

متلاحمه اگر جنایات جانی باعث شود که گوشت مجنون علیه بریدگی عمیقی پیدا نماید اما این نوع بریدگی به حدی نباشد که پوست نازک روی استخوان دیده شود جراحت متلاحمه است.

سمحاق چیست؟

اگر جنایت باعث شود که پوست نازک روی استخوان دیده شود سمحاق نام دارد.

 موضحه چیست؟

اگر در اثر جنایت جانی پوستی که به صورت نازک روی استخوان قرار گرفته کنار زده شود و استخوان پدیدار شود جراحت موضحه نامیده می‌شود.

در خصوص جنایت سمحاق و موضحه باید توجه داشته باشید که این جراحات در شکم و پهلوها پدیدار نخواهند شد چرا که این جراحات استخوان را هدف قرار می‌دهند و شکم و پهلو استخوان ندارند.

چگونگی تعیین دیه در جراحات

 زمانی که قانونگذار و پزشکی قانونی درصدد تعیین دیه در خصوص جراحات هستند عواملی که این دیه را تعیین می‌کند مقدار نفوذی است که هر جراحت ایجاد کرده است و طول و عرض آن هیچگونه تاثیری در تعیین دیه ندارد

پرسش : در صورتی که جنایت از جهت طولی در یک عضو رخ دهد تکلیف چیست؟

 در این صورت می‌تواند در میزان دیه موثر باشد .

تکلیف دیه اگر جنایت از لحاظ طولی بر روی دو عضو ایجاد شود چیست؟

مانند خراشیدگی حارصه‌ای که از ابتدای بند اول انگشت شروع شده و تا وسط بند دوم انگشت امتداد یابد پس در اینجا ضربه جانی منجر به دو جراحت شده آن هم دو جراحت حارصه و نیازی به تداخل دیه در این زمان وجود ندارد و در صورت یک جراحت محسوب شود اما عمق و نفوذ آن متفاوت و بیشتر باشد می ‌تواند در تعیین دیه تاثیر خود را بگذارد.

در صورت نیاز مشاوره با وکیل متخصص در این حوزه با ما در تماس باشید.

درخواست مشاوره

ماده ۵۴۳ و ملاک تداخل دیه

این ماده بیان می‌دارد که آسیب‌هایی که اگر ایجاد شده‌اند بر بدن مجنی علیه همه از یک نوع باشند و آسیب‌ها صرفا در یک عضو انجام شده باشد و درواقع این صدمات  به هم پیوسته باشند طوری که بتوانیم عرفا آن ها را یک آسیب به شمار آوریم و همچنین همه آسیب‌ها با یک رفتار مرتکب ایجاد شده باشند این چهار مورد از ملاک‌هایی است که اگر موجود باشند پس تداخل دیه ایجاد می‌شود در غیر این صورت در سایر موارد باید جانی برای هر جنایت دیه متعدد پرداخت نماید.

ضابطه در عدم تداخل دیه

ملاک عدم تداخل بدین روش است که اگر در یک عضو مجنی علیه، تشدید جنایت صورت یگیرد و آن عضو از لحاظ طولی آسیب بیش تری ببیند باید چندین دیه توسط جانی پرداخت شود و اگر تشدید جنایت عمق بیشتری داشته باشد و با چند ضربه باشد مثلا با یک ضربه حارصه شروع شود و ضربه بعدی در همان قسمت وارد شود و موجب عمق بیش تر و در نهایت جراحت دامیه بشود  و ضربه سوم در همان نقطه وارد شود و باز هم جرااحت سنگین‌تر شده و این بار به متلاحمه تبدیل شود در اینجا باید چندین دیه از جانی گرفته شود و بحث تداخل دیات پیش نمی‌آید اما باید توجه داشت که اگر تشدید در جهت عمقی و با وارد کردن یک ضربه از طرف جانی باشد در این صورت باید دیه عمیق‌ترین جناحت از جانی اخذ شود.

در صورت نیاز مشاوره با وکیل متخصص در این حوزه با ما در تماس باشید.

درخواست مشاوره

جراحات در حکم سر و صورت به چه معناست؟

تبصره یک ماده ۷۰۹ قانون مجازات اسلامی بیان نموده است که اگر جراحتی به گوش ،زبان ،دهان، لب و بینی وارد شود مانند جراحاتی است  که  به سر و صورت وارد شده است و تعیین دیه آن ها مثل تعیین تعیین دیه برای سر و صورت محاسبه خواهد شد. فرمول تعیین دیه در جراحات مشترک ضرب دیه جراحت در دیه عضو است که حاصل ضرب آن تعیین کننده دیه در جراحت آن عضو می‌باشد لازم به ذکر است اعداد برشمرده شده در خصوص جراحات اعداد ثابتی هستند:

 اگر جنایت جانی موجب ایجاد جراحت حارصه شود دیه ی آن یک صدم دیه کامل است و جراحت دامیه هم دو صدم دیه کامل است.در خصوص متلاحمه دیه ضرب دیه کامل در عدد سه صدم می‌باشد و در خصوص سمحاق هم دیه ۴ صدم دیه کامل می باشد همچنین دیه آسیب موضحه نیز ۵ صدم دیه کامل می‌باشد.پس اگر جراحات حارصه در زبان،بینی ،داخل دهان ،صورت ،سر و گوش رخ دهد باید دیه کامل هر یک از اعضا را در عدد یک صدم ضرب نماییم و عددهای فوق که بیان نمودیم در خصوص هر نوع جراحت جاری است بدین معنی که اعضایی که بیان نمودیم اگر جراحت دامیه بردارند دیه آن ها دو صدم دیه کامل می‌باشد پس اگر این اعضا جراحات متلاحمه سمحاق یا موضحه پیدا نمایند سه صدم ،چهارصدم و پنج صدم دیه کامل مانند اعداد فوق تعیین دیه می‌کند 

تکلیف دیه آسیب به دست و پا و جراحات مشترک چیست؟

اگر دست و پا آسیب حارصه ببیند در این صورت ۵ صدم درصد دیه کامل که مطابق فرمول باید در هم ضرب شوند تعیین کننده دیه است در صورت آسیب دامیه دست و پا جانی باید یک صدم دیه کامل را بپردازد و جنایت متلاحمه در دست و پا یک و نیم صدم درصد دیه کامل است که ضرب در دیه کامل  می ‌شود تا دیه چنین جراحتی مشخص گردد و اگر بر اثر ضربه جانی جنایت سمحاق بر دست و پای مجنی علیه ایجاد شود دیه آن دو صدم دیه کامل است و جنایت موضحه بر دست و پا دو و نیم صدم درصد دیه ی کامل است اگر بند انگشت ۶۰ مجنی علیه جراحت حارثه ایجاد شود آن ی یک دو هزارم م دیه کامل است و اگر انگشت شست مجنی علیه جراحت دامیه بردارد پس دیه آن دو هزارم دیه کامل است جنایت متلاحمه بر شست سه دوهزارم  دیه کامل دارد و جنایت بر انگشت شست مجنی علیه اگر در حد سمحاق باشد چهار دو هزارم دیه کامل دارد اگر جنایت بر انگشت شست در حد موضحه باشد پنج دو هزارم دیه کامل دارد.

پرسش : اگر بر اثر جنایت جانی سایر انگشتان مجنی علیه غیر از شست آسیب ببیند تکلیف دیه چیست؟

اگر سایر بندهای انگشت غیر از انگشت شست جنایت حارصه ببینند دیه یک سه هزارم دیه کامل است در این عضو جنایت دامیه موجب دو سه هزارم دیه کامل است و دیه متلاحمه سمحاق و دامیه به همین ترتیب سه هزارم، چهار هزارم و پنج هزارم دیه کامل هستند 

جراحات مشترک بر سر و گردن

اگر گردن و تنه مجنی علیه بر اثر ضربات جانی، به هر کدام از جراحات مشترک که بیان نمودیم آسیب ببیند ارش دارد.