مصادیق معاونت در جرم

مصادیق معاونت در جرم

محمد رضا محمدی

مصادیق معاونت در جرم

در موضوع مصادیق معاونت در جرم تحقیق می کنیم. در مقالات دیگری، راجع به تعریف معاونت و شرایط تحقق آن سخن راندیم. به دلیل مصادیق وسیع معاونت و اهمیتی که این مصادیق در ماهیت جرم دارند، بر آن شدیم که در این مقاله مصادیق معاونت را بیان کنیم.

در ماده 126 قانون مجازات اسلامی، مصادیق معاونت بیان شده اند. در واقع اگر شخصی یکی از این مصادیق را انجام دهد با جمع سایر شرایط، معاونت در جرم محقق خواهد شد. (در رابطه با شرایط معاونت بهتر است به مقاله تعریف معاونت در جرم و شرایط لازم برای تحقق آن مراجعه نمایید):

 

1)نقش ترغیب دیگری به انجام جرم در جرم معاونت در جرم

ترغیب در اصطلاح یعنی ایجاد کردن میل و علاقه در یک شخص برای انجام دادن کاری مشخص. یعنی ایجاد شوق و رغبت در شخص. مثلا با تعریف از ثروت شخصی، دیگری را ترغیب به سرقت اموال وی کنیم.
 

در صورت نیاز مشاوره با وکیل متخصص در این حوزه با ما در تماس باشید.
درخواست مشاوره

 

2) تهدید شخص در ارتکاب به جرم

در لغت این واژه به معنای بیم دادن افراد است. در اصطلاح کیفری، تهدید یعنی واداشتن دیگری به ارتکاب جرم از طریق ترساندن وی. مثلا الف که مدیر عامل شرکت است، ب را بترساند که به عنوان حسابدار حساب های شرکت را دستکاری کند تا به مدیر عامل سود بیشتری بدهد وگرنه وی را اخراج خواهد کرد. در این حالت اگر ب عمل را انجام دهد، میتوان الف را معاون تلقی نمود.

در رابطه با تهدید دو نکته را باید بیان کنیم:

1) تهدید باید در شخص موثر افتد و یک امر نسبی است . پس اگر دادگاه تشخیص دهد که مباشر در هر صورت جرم را انجام میداد و تهدید شخص موثر در ارتکاب جرم نبوده است، مجازات معاون منتفی میشود. 

2)درجه تهدید را باید توجه نمود. اگر درجه تهدید بالاتر از حالت عادی باشد، دیگر شخص تهدید کننده معاون محسوب نشده و باید او را اکراه کننده یا اجبار کننده در نظر گرفت. در این صورت طبق ماده 151 قانون مجازات، شخص به عنوان سبب أقوی از مباشر شناخته میشود. مثلا اگر الف فرزند ب را گروگان بگیرد و تهدید کند که اگر ب از شخصی سرقت نکند، فرزندش را به طرز فجیعی خواهد کشت، در این صورت الف را میتوان سبب اقوی از مباشر (ب) دانست.

 

3) تطمیع دیگری به ارتکاب جرم

تطمیع به بیان ساده یعنی به طمع انداختن. در بحث ما تطمیع یعنی شخصی را وادار به انجام جرم نمود از طریق دادن وعده های مختلف مالی، شغلی، جنسی و...مثلا شخصی با دادن مبلغ زیادی پول، دیگری را تطمیع کند که از محل کار خود مبلغی پول را اختلاس نماید.

 

4) تحریک شخص به ارتکاب جرم

تحریک در لغت به معنای برانگیختن و وادار کردن است. به بیان کیفری، یعنی انگیزه ای را در مرتکب ایجاد کرد که مرتکب به خاطر چنین انگیزه ای، مرتکب جرم گردد. در رابطه با تحریک باید بیان نمود که نسبت به سایر موارد، درجه وادار کردن دیگری در تحریک بیشتر از ترغیب و موارد مشابه است. در واقع در این حالت، شخص مباشر به فکر ارتکاب جرم نیست اما معاون با تحریک وی، این فکر را در نهاد وی میکارد. این در حالی است که مثلا در ترغیب، مباشر خود دارای چنین افکاری است و فقط معاون تا حدی کار را تسهیل میکند.

 

5) دسیسه و فریب شخص به ارتکاب جرم

دسیسه به معنای حیله پنهانی است و فریب هم به معنای نیرنگ است. پس فرق این دو مورد آن است که یکی از آنها پنهانی بوده و دیگری آشکار است. در بحث ما، اگر معاون با خدعه و نیرنگ دیگری را وادار به ارتکاب جرم کند، در این صورت مجازات معاونت محقق میشود. مثلا به دروغ خود را مامور نیرو انتظامی معرفی کند و بگوید در صورت وقوع سرقت حتی اگر سارق دستگیر هم شود، مقدمات فرار او را فراهم خواهد کرد.

نکته مهم آن است که اگر فریب به حدی باشد که مباشر از ماهیت موضوع کاملاً بی خبر باشد، در این صورت این امر مصداق سبب أقوی از مباشر خواهد بود. مثل آنکه تعدادی مشروبات الکلی با بسته بندی آب معدنی به شخصی دهد و به دروغ به وی بگوید که این آب ها را به دست فلان شخص در فلان شهر برسان. و حمل کننده نیز اصلا از محتویات بطری ها بی خبر باشد.

 

6) سوء استفاده از قدرت و وادار کردن شخصی به ارتکاب جرم

در این حالت منظور از معاونت در جرم آن است که شخصی که دارای قدرت برتری از لحاظ رسمی یا غیر رسمی باشد، از قدرت خود سوءاستفاده کرده و شخص زیر دستی را وادار به ارتکاب جرم کند. مثلا رئیس هیئت مدیره از کارمند شرکت بخواهد که به اموال دیگری دستبرد بزند. فرق این جرم با دسیسه و فریب آن است که در مورد سوءاستفاده از قدرت، شخص قدرت دارد اما از آن سوء استفاده میکند اما در مورد فریب، شخص به دروغ خود را دارای سمت معرفی مینماید.
 

7) معاونت در جرم از طریق ساخت یا تهیه وسایل ارتکاب جرم

در این رابطه باید بیان نمود که تهیه وسایل باید عالماً و عامداً به ارتکاب جرم باشد. مثلا اگر شخصی بدون علم به قصد مباشر، یک کمان به وی بفروشد و بعد مباشر با کمان شخصی را به قتل برساند، در این حالت فروشنده معاون نیست. شرط دیگر نیز آن است که باید از این وسایل توسط مباشر استفاده شود وگرنه معاونت محقق نخواهد شد.

 

8) ارائه‌‌ی روش ارتکاب جرم

مثلا شیوه از کار انداختن دوربین های امنیتی را نشان دهد تا شخص بتواند از این طریق به خانه ای دستبرد بزند. لازم به ذکر است که در این مورد نیز باید شخص کاملا عالم باشد به اینکه دیگری قصد ارتکاب جرم را دارد. پس اگر شخصی روش های برنامه نویسی را به دیگری یاد دهد و وی از این روش ها برای هک سیستم های اطلاعاتی استفاده کند، نمیتوان این شخص را به عنوان معاون مورد پیگرد قرار داد.

9) تسهیل نمودن وقوع جرم

این مورد ماهیتی عام دارد و تعداد زیادی از مثال هایی که بیان کردیم، نوعی تسهیل محسوب میشدند با این حال اگر مصداقی در این موارد نبود اما نوعی تسهیل در ارتکاب جرم محسوب میشد، باز هم میتوان آنرا داخل در عنوان معاونت کرد. مثل شخصی که دیگری را به خانه خود دعوت میکند تا سارقین بخوبی بتوانند خانه مهمان را مورد سرقت قرار دهند. داشتن قصد مجرمانه در این حالت نیز شرط است.

نکته مهم:

موارد 1 تا 6 در صورتی منجر به معاون تلقی شدن شخص میشود که:

1) رفتار معاون صراحت داشته باشد.

یعنی در واداشتن و تحریک دیگری قصد مجرمانه داشته باشد. پس اگر شخصی از فواید یک شبه پولدار شدن سخنرانی کند و بعد دیگری با شنیدن سخنان وی، مرتکب کلاهبرداری شود، دیگر نمیتوان شخص را مستوجب عنوان معاونت در نظر گرفت چرا که وی صراحتی در تحریک فرد نداشته است.

2) رفتار فرد مبنی بر تحریک و ترغیب و تطمیع و... باید خطاب به شخص خاصی باشد.

پس سخنرانی برای عموم شهروندان نمیتواند مصداق معاونت باشد. البته اگر سخنرانی و تحریک به قصد برهم زدن نظم عمومی باشد، آنوقت مشمول عنوان مستقل جداگانه است ( ماده 512 قانون مجازات)

3) رفتار معاون باید در شخص مباشر موثر باشد.

همانگونه که گفتیم در نظام عاریتی، شخص باید جرم را انجام دهد تا مجازات معاونت در جرم بر فرد معاون بار گردد. پس اگر جرمی واقع نشود، دیگر رفتار شخصی که اقدام به تحریک کرده است، جرم نخواهد بود.

توصیه پایانی

معاونت مصادیق زیادی را شامل میشود و هر کدام از مصادیق نیز از پیچیدگی خاصی برخوردار است. بهتر است در مواجه با جرم معاونت به یک وکیل یا مشاور حقوقی مراجعه نمایید. ما در هم وکیل پاسخگوی شما خواهیم بود.