قصاص متهم درچه مواردی ساقط می شود؟
قصاص متهم درچه مواردی ساقط می شود؟
در مقاله ، چه مواردی قصاص متهم ساقط میشود؟ (موارد سقوط قصاص) تحقیق می کنیم. به دلیل آنکه قصاص و احکام آن، از حساسیت زیادی برخوردار بوده و دارای اهمیت زیادی میباشند، در این مقاله قصد داریم که به موانع سقوط و موانع اجرایی آن بپردازیم. با خواندن این مقاله متوجه میشوید که امکان اجرای قصاص در هر شرایطی وجود ندارد و گاه بطور استثنایی، نمیتوان این حکم الهی را اجرا نمود. باید در مقدمه بیان نمود که قصاص تنها قصاص نفس را در برنمیگرد بلکه قصاص عضو را نیز شامل میشود.
موانع اجرای قصاص چه مواردی هستند؟
وقتی صحبت از موانع اجرای قصاص میگردد، منظور مواردی است که مانع از اجرای قصاص به نحو موقت میشود. اما به محض اینکه مانع از بین رفت، قصاص اجرایی میگردد.
1) باردار بودن زن
2) فرار قاتل و دسترسی نداشتن به او
باردار بودن زن یکی از موانع قصاص می باشد.
اگر زنی حامله باشد، تا زمانی که طفل وی بدنیا بیاید، قصاص نخواهد شد. البته اگر پس از بدنیا آمدن کودک، بیم آن رود که طفل بدون مادر از بین خواهد رفت، تا زمانی که از حیات طفل اطمینان حاصل کنیم، مادر را به جرم قتل قصاص نخواهیم نمود. این امر در ماده 437 قانون مجازات اسلامی بیان شده است.
در این حالت فرقی نمیکند که شخص قبل از وقوع جرم باردار شده یا بعد از آن یا اینکه طفل وی مشروع است یا نامشروع. در تمامی این موارد اجرای حکم از جانب قانونگذار متوقف خواهد گردید.
فرار قاتل و دسترسی نداشتن به او
این امر در ماده 435 مورد اشاره قرار گرفته است. در این ماده میخوانیم که اگر پس از اخذ دیه، دسترسی به جانی (اعم از اینکه مرتکب قتل شده باشد یا جنایت علیه اعضا را مرتکب شده باشد)، ممکن گردد، در صورتی که اخذ دیه به جهت بخشش از قصاص نباشد، حق قصاص حسب مورد برای مجنی علیه و ولی دم محفوظ خواهد بود. اما باید دیه را برگرداند.
در این ماده این امر بیان شده که قاتل و یا ضارب، فرار کرده و به وی دسترسی نداریم. حال میتوان دیه را از اموال وی یا از عاقله گرفت. با این حال اگر مجرم دوباره پیدا شود، میتوان با پس دادن دیه، قصاص وی را خواستار شد. پس این امر، موقتی است.
موارد سقوط قصاص یا اجرا نشدن قصاص را بیان کنید؟
موارد سقوط قصاص، مواردی هستند که جرم مستوجب قصاص عضو یا نفس محقق شده است و شخص هم مسئولیت کیفری را دارد اما به دلایلی، اجرای حکم صورت نخواهد گرفت. البته این امر دائمی بوده و مانند مورد قبل، عدم اجرا به نحو موقت نمیباشد.
1)بخشیده شدن کسی که جنایت علیه نفس یا عضو را انجام داده باشد
2)از بین رفتن محل قصاص
3)وقوع شبهه
4)بیم از صدمه به شخص دیگر یا بیم از آنکه در قصاص عضو، جانی بیشتر از کاری که کرده مجازات شود.
1)بخشیده شدن کسی که جنایت علیه نفس یا عضو را انجام داده باشد
اگر اولیای دم یا خود مجنی علیه، مجرم را ببخشند، قصاص ساقط میشود. علت در نظر گرفتن چنین امری آن است که معمولا قاتلانی که اقدام به قتل شخصی میکنند، با وی کدورت شخصی داشته و قصد اخلال در نظم جامعه را ندارند. بنابراین اگر وی بخشیده شود، زیانی به حال جامعه نخواهد داشت. علاوه بر این، آموزه های دینی نیز گذشت را تجویز نموده است. در همین رابطه ماده 363 قانون مجازات بیان میدارد که گذشت پیش از صدور حکم یا پس از صدور، موجب سقوط حق قصاص است.
آیا گذشت از قصاص به نحو مشروط امکان دارد؟
بله. مثلا اولیای دم میگویند که اگر تا یک ماه دیگر، دیه را پرداخت کنی، از حق قصاص تو صرف نظر میکنیم البته اگر گذشت مشروط به امری باشد و مرتکب این شرط را انجام نداده و یا نتواند آنرا انجام دهد، در این صورت حق قصاص محفوظ خواهد ماند(ماده 362 قانون مجازات).
آیا میتوان از گذشت خود رجوع کرد؟
خیر. گذشت و مصالحه راجع به حق قصاص غیر قابل رجوع است و اگر پس از گذشت، صاحب حق قصاص، قاتل را بکشد خود قصاص میشود( ماده 364).
لازم به ذکر است که حق گذشت برای مجنی علیه قبل از فوت هم وجود دارد. مثلا الف، ضربات متعددی را به برادر خود ب میزند اما ب قبل از مرگ و روی تخت بیمارستان دز حضور خانواده بیان میدارد که الف را بخشیده است. این امر به طریق اولی در جنایات علیه جسم هم امکان پذیر است. مثلا شخصی بر روی صورت زنی اسید پاشیده و وی ضارب را میبخشد.
2)از بین رفتن محل قصاص و تاثیر آن در ساقط شدن قصاص
این حالت موردی است که یا مرتکب فوت کند و یا فرار کند و دیگر نتوان به وی دسترسی داشت. در واقع طبق ماده 435 قانون مجازات، اگر مرتکب قتل نفس، فوت کند دیگر نمیتوان وی را قصاص کرد و تنها میتوان دیه را گرفت.
در یک حالت خاص، اگر شخصی مرتکب جنایت بر اعضا شده باشد و دقیقا همان عضو را از دست بدهد، دیگر نمیتوان قصاص عضو را خواستار شد. مثل حالتی که چشم را از بین ببرد و بعد چشم خودش کور گردد. بدیهی است که در این حالت میتوان دیه را اخذ نمود.
3)وقوع شبهه در خصوص ساقط شدن قصاص متهم
در این رابطه قاعده درء راهگشای ما خواهد بود. طبق این قاعده، اگر شبهه ای در وقوع جرم وجود داشته باشد، نمیتوان مجرم را مجازات کرد. مثلا شخصی تصور میکند که دیگری فرزند وی است و نامبرده را میکشد اما بعد مشخص میشود که این شبهه درست نبوده و این شخص فرزند شخص دیگری است. در این حالت به دلیل وقوع شبهه، قصاص ساقط میشود.
این امر تا حدی در ماده 422 قانون مجازات مورد اشاره قرار گرفته است. یعنی حالتی که چند نفر دارای حق قصاص اند و یکی از آنان بدون رعایت حق بقیه، این حق را اعمال کرده و مثلا قاتل را میکشد. در این حالت وی به دلیل شبهه قصاص نخواهد شد اما ضامن حق بقیه خواهد بود.
4)بیم از صدمه به شخص دیگر یا بیم از آنکه در قصاص عضو، جانی بیشتر از کاری که کرده مجازات شود.
این امر هم در حالتی است که مثلا دو قلوی بهم چسبیده ای هستند که یکی از آنان مرتکب قتل شده است. در این حالت اگر حکم به قصاص داده شود، ممکن است منجر به مرگ نفر دیگر هم بشود. بنابراین قصاص ساقط میشود.
در رابطه با قصاص عضو در تبصره ماده 366 به این امر اشاره شده است. مثلا سه نفر به دو نفر دیگر حمله کرده اند و لطمات جسمی به آنان وارد نموده اند. در این حالت چون معلوم نیست که کدام یک از سه نفر، چه عضوی از بدن را از بین برده است( مثلا مشخص نیست الف دست را مورد ضرب قرار داده یا چشم را) در این صورت متهمان قصاص نشده و حکم به دیه تبدیل میشود. مگر اینکه میزان جنایات وارده یکسان باشد که در این حالت میتوان آنها را مجازات کرد.
توصیه پایانی
قواعد مربوط به قصاص، چه نفس باشد و چه عضو، از اهمیت بسیاری در زندگانی افراد برخوردار است. حتما قبل از ورود به دادگاه در رابطه با چنین مواردی، از یک وکیل کمک بخواهید.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.