امکان مخالفت دادیار با نظر دادستان در خصوص قرار نهایی
امکان مخالفت دادیار با نظر دادستان در خصوص قرار نهایی
پاسخ به این دسته از سوالات، سرنوشت پرونده را مشخص می کنند سوال است که آیا بازپرس و دادستان می توانند با یکدیگردر خصوص قرار نهایی مخالفت کنند و در این زمان تکلیف چیست؟
در مقاله امکان مخالفت دادیار با نظر دادستان در خصوص قرار نهایی به شرح این موارد و تعیین تکلیف قانون در خصوص چنین اختلافی می پردازیم.وظیفه ی ماست که بیان نماییم که اگر پرونده ی شما دارای وکیل باشد تمام این اقدامات زیر نظر وکیل انجام شده و امکان تخلف قضایی در این موارد بسیار کم تر خواهد شد.
آیا دادیار میتواند در خصوص قرار نهایی با نظر دادستان مخالفت نماید؟
آیا دادیار هم میتواند مانند بازپرس بعد از این که قرار نهایی صادر شده است و پرونده را به دادستان ارجاع شده تا او اظهار نظر نهایی نماید با اظهار نظر دادستان مخالفت نماید و آیا در این زمان مجدداً پرونده به دادگاه حل اختلاف ارسال میشود؟
پاسخ به این سوال به دو صورت تفسیر میشود.
1- به متن ماده ۹۲ قانون آیین دادرسی کیفری توجه نمایید تفسیر نخست آن این است که تحقیقات مقدماتی در خصوص پرونده صرفاً مخصوص بازپرس است و اگر به هر طریقی بازپرس مرخصی بود یا به هر دلیل در سر کار حاضر نبود دادستان به جانشینی بازپرس و دادیاران به جانشینی از دادستان میتواند تحقیقات مقدماتی را انجام دهد.
در این زمان هر کدام از این افراد به جانشین بازپرس این تحقیقات را انجام میدهند وگرنه اصل این وظیفه بر عهده بازپرس است و همانطور که میدانید قرارهای نهایی بازپرس باید مورد تایید دادستان باشد و همینطور قرار نهایی دادیار نیز باید به تایید نظر دادستان برسد آن هم در همان روز. توجه فرمایید که دادیار، جانشین بازپرس میباشد و هر تکلیف و وظیفهای که بر عهده بازپرس است در زمان جانشینی بر عهده دادیار نیز میباشد.
مگر این که قانون خلاف آن را بیان نماید اگر این موضوع را بپذیریم زمانی که دادیار هم تحقیقات مقدماتی به جای بازپرس انجام میدهد او هم میتواند مانند بازپرس با اظهار نظر دادستان مخالفت نماید چرا که او هم جانشین بازپرس است و بازپرس هم امکان مخالفت با دادستان را دارد در این صورت اگر دادیار با نظر دادستان مخالفت نماید قاعدتاً پرونده برای حل اختلاف به دادگاه ارسال خواهد شد.
2-اما تفسیر دوم در خصوص ماده ۹۲ که رویه ی عملی است و معمولاً بدین شکل عمل میشود این است که انجام تحقیقات و بررسیهای مقدماتی برای پرونده فقط وظیفه بازپرس نیست بلکه بازپرس و دادستان هر دو این وظیفه را به عهده دارند و در واقع این وظیفه میان بازپرس و دادستان به شکلی تقسیم گردیده است ولی مطابق این نظر دادیار نمیتواند با دادستان مخالفت نماید و لازم است که از نظر او تبعیت کند چرا که دادیار به جانشینی خود دادستان تحقیقات مقدماتی انجام میدهد و امکان مخالفت با فردی که جانشین او بوده و نظر خود را ارائه نموده فرض بیهوده و بیمعنایی میباشد.
راه حل اختلاف میان بازپرس و دادستان
همانطور که میدانید در زمان اختلاف میان بازپرس دادستان حل اختلاف باید توسط دادگاه صالح انجام شود و اگر اختلاف در صلاحیت یا عنوان رفتار باشد دادگاه کیفری ۲ باید حل اختلاف نماید حال فرض کنید که دادگاه در مقام حل اختلاف، نظر هیچ یک از دادستان یا بازپرس را نپذیرد و خود نظریه جدیدی ارائه دهد.
فرض کنید بازپرس نظر دارد که قرار منع تعقیب باشد و دادستان نظر داشته باشد که جلب دادرسی برای متهم صادر بشود اما دادگاه نظر به صدور قرار موقوفی تعقیب یا مثلاً توقف تحقیقات داشته باشد.
در این جا باید بدانیم که نظر دادگاه برای دادسرا لازم الاتباع است و دادسرا باید حتماً از نظر دادگاه تبعیت کند این امر از ماده ۲۶۹ قانون دادرسی کیفری برگرفته شده است در این زمان پرونده باید به دادسرا برگردد و دادسرا باید مطابق نظری که دادگاه داده است رای دهد.
آیا امکان نظردهی درخصوص قرار ترک تعقیب توسط دادگاه وجود دارد یا خیر؟
در خصوص قرار ترک تعقیب چون قرار ترک تعقیب از اختیارات اختصاصی دادستان است پس دادگاه نمیتواند نسبت به آن نظردهی کند فلذا دادگاه امکان صدور قرار ترک تعقیب نخواهد داشت.
آیا نظر دادگاه موجب سلب اختیار از دادستان می شود یا خیر؟
اگر دادگاه حل اختلاف نماید اختیارات دادستانی نفی نمیشود مثلاً اگر دادگاه میان نظر بازپرس و دادستان نظر بازپرس را صحیح و درست شمارد پرونده به دادسرا برمیگردد و در این زمان اگر دادستان تشخیص دهد میتواند قرار تعلیق تعقیب یا ترک تعقیب صادر کند و باید بدانیم که سلب اختیار از دادستان نخواهد شد و مقدمه ی صدور مثلاً قرار تعلیق تعقیب این است که مجرمیت متهم احراز شود پس دادستان زمان صدور قرار تعلیق تعقیب در واقع مجرمیت متهم را پذیرفته و جلب به دادرسی دادگاه را نیز پذیرفته است و مخالف نظر دادگاه نیست.
تغییر عنوان جرم
فرض کنید بعد از این که اختلاف میان بازپرس و دادیار توسط دادگاه حل بشود رخداد جدیدی اتفاق بیفتد مثلاً بعد از این که پرونده حل اختلاف شد و پرونده به دادسرا اعاده شد ناگهان یکی از موارد موقوفی تعقیب حادث شود مثلاً متهم فوت کند یا شاکی تقاضای ترک تعقیب در جرایم قابل گذشت نماید در این صورت آیا مقام قضایی میتواند تقتای ترک تعقیب یا موقوفی تعقیب صادر کند؟
مطابق رخداد جدید گاهی در موارد حل اختلاف، عنوان جرم تغییر میکند مثلاً در دادسرا عنوان جرم انتقال مال غیر بوده باشد و بازپرس عقیده داشته باشد که باید در این خصوص تعقیب ممنوع و شود ولی دادستان عقیده داشته باشد که نیاز به جلب به دادرسی متهم وجود دارد در این زمان پرونده برای حل اختلاف به دادگاه ارسال میشود ممکن است دادگاه عنوان جرم را خیانت در امانت تشخیص دهد و چون در هر دو صورت جرم را رخ داده میدانند.
پس نظر دادستان تایید میشود و صرفاً عنوان تغییر مینماید بنابراین باید بدانیم که دادگاه در این مواقع باید عنوان را به عنوان خیانت در رای تغییر دهد و چون مرور زمان آن گذشته است باید موقوفی تعقیب صادر نماید.
پیشنهاد پایانی
مشاهده نمودید که دراین مقاله پاسخ دادیمکه امکان بروز اختلاف میان دادستان و بازپرس وجود دارد و این که این گونه اختلافات باید چگونه رفع گردد.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.