دعوای ورود شخص ثالث
دعوای ورود شخص ثالث
تعریف دعوای ورود شخص ثالث
به عبارتی، شخص ثالثی که در موضوع دادرسی طرفین دعوای اصلی، برای خود بطور مجزا و مستقل حقی قایل بوده و یا خود را در محق شدن یکی از طرفین، دارای منفعت می داند، می تواند تا وقتی که پایان دادرسی اعلام نشده است، به عنوان وارد ثالث وارد دعوا گردد. (ختم دادرسی یا پایان دادرسی زمانی است که رسیدگی به پرونده تمام شده وصدور رأی قطعی نیاز به هیچ گونه رسیدگی و اقدام دیگری ندارد.)
مثال : آقای احمدی طبق قرارداد منعقده در خصوص یک پلاک زمین علیه آقای مزروعی دادخواستی تحت عنوان اثبات مالکیت در دادگاه حقوقی مطرح نموده است. آقای صالحی که خود را مالک زمین می داند، و مدعی است این زمین را از آقای احمدی در تاریخ قبل تر از قرارداد فی مابین آقای احمدی و آقای مزروعی خریداری نموده است، و برای خود، حق مالکیت قایل است، تا قبل از خاتمه ی رسیدگی به عنوان ثالث وارد دعوا می شود.
دعوای ورود ثالث به دوسته اصلی و تبعی تقسیم می شود
زمانی که ثالث برای خود حق مستقل قایل باشد، ورود ثالث اصلی و زمانی که ثالث بداند که در صورت پیروزی یکی از طرفین دعوا برای او منفعتی حاصل می شود، ورود ثالث تبعی می گویند.
نحوه ی طرح دعوای ورود شخص ثالث
وجود شرایط عمومی اقامه دعوا
(یعنی شرایطی که لازمه ی اقامه ی هر دعوای حقوقی است). که در برگیرنده ی نفع و اهلیت، سمت و منجز بودن دعوا می باشد.
نفع
به این معناست که برای وارد ثالث باید سود و منفعتی وجود داشته باشد، یا به عبارتی، ذینفع باشد.
اهلیت
اهلیت به معنای بالغ بودن (که با رسیدن به سن 15 سال برای پسران و 9 سال برای دختران، حاصل می شود.)؛ عاقل بودن (از قوه ی تعقل برخوردار بوده و مجنون نباشد)؛ و رشید بودن (یعنی شخص به سن قانونی رسیده وصغیر یا کودک نباشد و در تصمیم های اقتصادی خود،معقول و منطقی عمل کند) است.
داشتن سمت
به این معناست که، زمانی که شخصی به نمایندگی از فرد دیگر، اقامه ی دعوا می کند، باید دارای عنوان یا سمت مشخصی باشد. برای مثال: ولی، وصی، نماینده قانونی و یا قایم مقام فرد بوده و از جانب او، با هریک از این سمت ها، اقامه ی دعوا نماید.
منجز بودن
به این معناست که حق مورد ادعا، در زمان طرح دعوا وجود داشته باشد و معلق یا مشروط به چیزی نباشد.
وجود شرایط اختصاصی اقامه دعوای ورود ثالث
علاوه بر شرایط عمومی اقامه دعوا، شروع رسیدگی به دعوای ورود ثالث نیازمند تقدیم دادخواست به دفتر دادگاهی است که دعوای اصلی در آن مطرح می باشد.
یکی دیگر از شروط اختصاصی، خاتمه نیافتن دعواست به این معنا که شخص ثالث باید قبل از پایان دادرسی و در جریان رسیدگی وارد شود و نه زمانی که رأی دادگاه صادر شده است.
ادعای وارد ثالث در دادخواست می بایستی با موضوع رسیدگی دعوای اصلی مطابقت داشته باشد. وفق مثال بالا در تعریف ورود ثالث، اگر پلاک ثبتی مورد ادعای آقای صالحی با پلاک ثبتی دعوای مذکور، مطابقت نداشته باشد، ورود ثالث منتفی است.
مهلت ورود ثالث
زمان ورود ثالث چه در مرحله ی نخستین و چه تجدیدنظر باشد، تا وقتی است که ختم دادرسی اعلام نشده باشد.
اگر شخص ثالث بنابه هردلیلی از دعوای اصلی مطلع نشده و پس از ختم دادرسی و صدور رأی قطعی مطلع شود که به حقوق او لطمه وارد شده است، می تواند دعوای اعتراض شخص ثالث را مطرح کند.
نکته : هر زمان به دادگاه ثابت شود که دعوای ثالث با هدف تبانی یا ایجاد تأخیر در روند رسیدگی است و یا رسیدگی به دعوای اصلی، وابسته به رسیدگی به دعوای ثالث نمی باشد، دعوای ثالث را از دعوای اصلی جدا نموده و به هریک جداگانه رسیدگی می کند.
توصیه آخر در مورد دعوی ورود ثالث
به همراهان گرامی توصیه می گردد قبل از هر اقدامی در خصوص دعوی ورود ثالث مشاوره حقوقی نمایید.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.