تعریف محجور و نحو رسیدگی به دعوای حجر
تعریف محجور و نحوه رسیدگی به دعوای حجر
مقدمه
حجر در لغت به معنای منع و بازداشتن است و در اصطلاح حقوقی یعنی عدم اهلیتاستیفاءیا عدم توانایی قانونی شخص در اعمال و اجرای حق است و محجور به کسی می گویند که از لحاظ قانونی نمی تواند بدون دخالت دیگری (ولی قهری یا قیم) امور خود را اداره کند یا حق خود را به اجرا گذارد.
به چه اشخاصی محجور می گویند؟
۱-صغار
۲-اشخاص غیر رشید
۳-مجانین
الف: صغار یا صغیرکیست؟
در اصطلاح حقوقی، صغیر به کسی گفته می شود که از نظر سن رشد و نمو جسمانی و روحی لازم برای زندگانی اجتماعی نرسیده باشد دوران صغر از تاریخ تولد شروع میشود و به 18 سال تمام شمسی خاتمه مییابد (هر کس هجده سال تمام نباشد در حکم غیر رشید است) صغار دو دسته هستند.
صغیر غیر ممیز کیست؟
شخص نابالغی است که دارای قوه ی درک و تمییز نیست. زشت را از زیبا و سود را از زیان تشخیص نمی دهد. حدودا به کودک تا سن هفت سال را صغیر غیر ممیز می گویند.
صغیر ممیز کیست؟
صغیری است که دارای قوه درک و تمیز نسبی است، با این که به سن بلوغ نرسیده است، زشت را از زیبا و سود را از زیان باز می شناسد و می تواند اراده حقوقی داشته باشد. به دختر عموما از سن هشت تا نه سالگی و پسر از سن هفت تا پانزده سالگی صغیر ممیز می گویند.
غیر رشید به چه شخصی می گویند؟
اشخاصی که سن آن ها از سن بلوغ (دختر نه سال و پسر پانزده سال) تا هجده سالگی باشد و همچنین افرادی که بالای هجده سال سن هستند، ولی توانایی اداره اموال خود را ندارند و تصرفات آن ها در اموال و حقوق مالی عقلایی نیست و به عبارت دیگر سود و زیان را تشخیص نمی دهد و معمولا در معاملات فریب می خورند و اموالشان را در راه های بیهوده تلف می کنند عوام و عرف جامعه به آن ها عقب افتاده و شیرین عقل یا کند ذهن می گویند، اما در اصطلاح حقوقی به آن ها سفیه می گویند که فاقد عقل معاش بوده و متفاوت از مجنون است
مجنون به چه شخصی می گویند؟
مجنون کسی است که دارای اختلال اعصاب دماغی می باشد و نمی تواند در اجتماع وضعیت خود را حفظ و از حقوق خود دفاع نماید جنون به هر درجه ای که باشد، موجب حجر است.
مطابق ماده 1213قانون مدنی مجنون یا دائمی است یا ادواری، مجنون دائمی کسی است که در همه حال جنون دارد و به اصلاح عامه مردم له معنی خاص کلمه دیوانه معاملات این اشخاص تحت هر شرایطی باطل است ولو با اجازه قیم باشد مجنون اداواری جنونی است که شخص لحظه ای عاقل است و لحظه ای مجنون لیکن معاملات مجنون ادواری در حال افاقه (بهبودی) نافذ است.
برای شناخت صغیر نیاری به دادگاه نیست و از روی سن می شود صغیر بودن را تشخیص داد، ولی افراد مجنون و سفیه برای تشخیص حجر نیازی به حکم قطعی دادگاه دارد.
مراحل درخواست صدور حکم حجر چه می باشد؟
الف) درخواست پدر و مادر (یا دیگر اشخاصی که قانونا حق اعلام محجوریت را دارند) به دادستان (دایره تمور سرپرستی و محجورین)
ب) تحقیق و بررسی موضوع از جانب دایره امور سرپرستی نسبت به ادعای حجر (از جمله استماع شهادت شهود، تحقیقات محلی، مصاحبه از شخص و معرفی به پزشکی قانونی)
پ) در صورت پذیرش ادعا از سوی اداره امور سرپرستی، صدور حکم حجر از دادگاه خانواده درخواست می شود.
ت) در صورت محجور تشخیص دادن فرد از جانب دادگاه خانواده، این دادگاه حکم حجر و در صورت عدم احراز حجر، حکم به رد درخواست حجر صادر می کند.
ث) در صورت احراز حجر، نوع حجر (سفاهت یا جنون)، متصل به صغر یا منفصل به صغر بودن، اگر منفصل باشد، تاریخ شروع حجر در دادنامه باید قید شود.
افرادی که قانونا وظیفه اعلام محجور بودن فرد را دارند که دربالا به آن اشاره شده است می بایست موضوع را به دادستان به صورت کتبی اعلام نمایند دادستان یا اداره سرپرستی پس از دریافت این تقاضا بر حسب تکلیف مواد ۵۶ و ۵۹ قانون امور حسبی و ماده۱۲۲۳ قانون مدنی یا تشکیل پرونده مبادرت به تحقیق و بررسی این موضوع می نماید از جمله اقدامات اداره سرپرستی این گونه است: استماع شهادت شهودو مطلعین، دستور به کلانتری مربوطه مبنی بر انجام تحقیقات محلی، مصاحبه و گفت و گو با خو شخصی که ادعای حجر وی شده است و مهم تر از همه معرفی فرد به پزشکی قانونی و معاینه ای وی جهت تشخیص حجر و باید بدانید که نظریه اولیه پزشکی قانونی قابل اعتراض می باشد اگر اداره امور سرپرستی پس از بررسی و تحقیقات لازم درخواست متقاضی را موجه و قابل قبول دانست از دادگاه تقاضای صدور حکم حجر می نمایددادگاه در وقت خارج از نوبت به موضوع رسیدگی کرده و با بررسی کلیه اسناد و مدارک ابرازی و نظریه پزشکی قانونی اگر فرد را محجور تشخیص دهد حکم بر حجر صادر می نماید و در صورت عدم احراز حجر حکم بر رد آن صادر می کند.
چه افرادی موظف به اعلام حجر هستند؟
الف) پدر و مادر
ب) اقربا در صورتی که ابوین نباشد یا اطلاع نداشته باشند
پ) شهرداری و اداره ثبت احوال، بخشداری و دهبانی
ت) زن یا شوهر محجور
ث) هر یک از دادگاه ها که در جریان دعوا مطلع به وجود محجوری شود که ولی یا وصی و قیم نداشته باشد
ج) قیم منصوبی که قیمومتش بر محجوری است که سن رشد رسیده اما سفه و جنونش باقی است
چ) ورثه کبیر قیم بعد از فوت قیم
ح) سازمان بهزیستی کشور
آیا افرادی که به کما می روند محجور به شمار می آیند؟
با توجه به ماده ۱۲۰۷ قانون مدنی بیهوشی و کما جز اسباب حجر به شمار نیاورده موضوع اختلافی است اداره حقوقی قوه قضاییه در نظریه مشورتی شماره 7/98/1483 بیان داشته «اولا افرادی که دچار مرگ مغزی می گردند مطابق ماده واحده قانون پیوند اعضای بیماران فوت شده یا بیمارانی که مرگ مغزی آنان مسلم است متوفی محسوب می شود بنابراین تعیین قیم برای آن ها سالبه به انتفاع موضوع است ثانیا نظر اکثریت کمیسیون آیین دادرسی مدنی در خصوص دیگر ضایعات مغزی به جز مرگ مغزی که توام با کما است با عنایت به هدف مقنن از وضع ماده ۱۰۴ قانون امور حسبی که تحت حمایت قراردادن افراد بیمار و ناتوان است تا وقفه ای در اداره امور آنان ایجاد نشود و از آنجا که فرد در حالت کما نمی تواند شخصا از دادگاه تقاضای امین نماید لذا تقاضای امین توسط دادگاه با درخواست بستگان نزدیک فرد فاقد اشکال قانونی است و به هر حال از موارد تعیین قیم نیست»پس به طریقی می توان گفت قانونگذار از این فرد می بایست اقدام به حمایت نماید.
نحوه تشخیص مجنون یا محجور بودن شخص چگونه است؟
دادگاه و یا دادسرای امور سرپرستی برای تشخیص جنون یا سفاهت افراد، فرد مورد نظر را به پزشکی قانونی معرفی می نماید و نظر پزشکی قانونی برای دادگاه ها دارای درجه اهمیت بالایی می باشد به طوری که اگر مرجع قضایی آن نظر را برخلاف اوضاع و احوال قضیه نداند بدان عمل می کند.
چناچه دادگاه شخصی را محجور بداند و حکم بر حجر صادر کند مکلف است در ذیل رای خود یک نسخه از دادنامه را به سازمان ثبت اسناد و املاک کشور ارسال نماید.
ضمنا چناچه تاریخ شروع حجر برابر نظریه پزشکی قانونی مشخص باشد باید در حکم دادگاه قید شود واضح است که اگر معامله یا معاملاتی چه خرید و چه فروش پس از تاریخ حجر صورت گرفته باشد باطل و بلا اثر می باشد. و اگر تاریخ شروع حجر مشخص نباشد تاریخ حجر از تاریخ اظهار نظر قطعی پزشکی قانونی شروع می شود.
موضوعی که دادگاه در رسیدگی به حجر باید مورد توجه قراردهد «تعیین زمان حجر است» زیرا تعیین آن موجب تشخیص وضعیت حقوقی معاملات و عقودی است که محجور قبل از تاریخ صدور حکم نموده است.
سوال: آیا فوت کسی که درخواست حجر او شده است مانع از رسیدگی دادگاه می باشد؟
خیر مانع از رسیدگی دادگاه نمی باشد زیرا آثاری که بر حجر مترتب است با فوت محجور از بین نمی رود.
آیا امکان درخواست رفع حجر وجود دارد؟
پاسخ مثبت است درخواست رفع حجر به سه صورت امکان پذیر است:
الف) مستقیما به وسیله شخص محجور یا قیم وی
ب) درخواست دادستان
ج) هر شخص ذی نفع دیگری از دادگاه خانواده در قالب دعوای اعتراض ثالث به طرفیت محجور و قیم و دادستان
در رسیدگی به رفع حجر مانند رسیدگی به حجر خواهد بود در مقام رسیدگی دادگاه نظر پزشکی قانونی را جلب می نماید. در خصوص فرد بالغ کمتر از ۱۸ سال مدعی خروج از حجر باید دادخواست اثبات رشد مطرح کند بنابراین دادخواست رفع حجر مختص زمانی است که سابقا حکمی مبنی بر اثبات حجر فرد صادر شده و اکنون فرد مدعی خروج آن می باشد.
قانون رشد متعاملین
و در اخر این نکته را باید گفت مطابق با قانون رشد متعاملین از تاریخ اجرای این قانون در کلیه معاملات به استثنای نکاح و طلاق محاکم و ادارات دولتی و دفاتر اسناد رسمی باید کسانی را که به سن هجد سال تمام شمسی نرسیده اند اعم از خانم و آقا را غیر رشید بشناسد مگر انکه رشد آن ها قبل از اقدام به انجام معامله یا عقد ویا ایقاع به طرفیت دادستان در محاکم ثابت شده باشد.
توصیه آخر در مورد تعریف محجور و نحو رسیدگی به دعوای حجر
انجام فعالیت های حقوقی دارای پیچیدگی ها و ظرافت های خاص می باشد به دوستان توصیه می شود قبل از هر اقدام حقوقی با وکیل متخصص مشورت نمایید. شما در هم وکیل می توانید با بهترین وکلا در موضوعات مختلف حقوقی مشاوره نمایید.
اولین کسی باشید که نظر می دهید.